موریو اونو و تاریخ تجدد خیرآباد

عکس:کشاورزی پیش‌از صنعتی شدن

توسعه روستایی و جامعه‌شناسی روستایی ایران در سال‌های پس از اجرای اصلاحات ارضی در دهه ۱۳۴۰ و حتی پیش از آن، از مسائل مهم بود. شماری از علاقه‌مندان به تاریخ و اقتصاد ایران علاقه‌مند بودند در پرتو تحولات روستا و کشاورزی ایران و آثار صنعتی شدن بر این مرکز عمده سکونت مردم ایران زمین، ارتباط این دو را در ترازوی توسعه‌ اندازه‌گیری کنند. موریواونو ژاپنی از جمله پژوهشگران خارجی است که در عرصه شناخت روستاهای ایران و تحولات توسعه و اقتصاد نقش قابل‌توجهی داشته است. متن حاضر از سایت آریانیوز اخذ شده است. در این نوشته ضمن معرفی موریو، دیدگاه وی را درباره متحول شدن رعیت به کشاورز به معنای زمین‌دار شدن روستاییان را می‌خوانید.

آن چه می‌خوانید دیباچه‌ای است بر خدمات استاد موریو دانشمند فقید ژاپنی، در حوزه روستاشناسی ایران. از آن جا که به نظر این شارح، اهمیت خدمات استاد اونو، بیش از هر چیز، نشأت از روش‌شناسی خاص او می‌گیرد، کوششم در این نوشته بر آن خواهد بود که معرفی خدمات او را از راه بحث در باب عملکردهای به هم پیوسته استاد در دو زمینه پژوهش و روایت پیگیری کنم. در این دیباچه خواهم کوشید تا نشان دهم که دانایی‌شناسی (epistemology) استاد، دانایی‌شناسی ویژه‌ای است که از یک تعهد مصمم و صمیمی به رعایت شأن روستانشین ایرانی و عزت او به عنوان عامل حقیقت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی خویش سرچشمه می‌گیرد. متنی که کانون تاملات مرا در این نوشته تشکیل می‌دهد شاهکار استاد است به نام «نمایش بیست و پنج ساله کشاورزی ایران» که با عنوان هوشمندانه خیرآباد نامه به فارسی ترجمه شده است. این کتاب گزارشی است از تاریخ تحول یک روستای پیش پا افتاده ایرانی در یک دوره بیست و پنج ساله که از «انقلاب سفید» آغاز می‌شود و تا استقرار جمهوری اسلامی ادامه می‌یابد.

زندگینامه استاد اونو

موریو اونو در ۲۲ ژانویه ۱۹۲۵ (۶ بهمن ۱۳۰۳ شمسی)، دو سال پس از زمین لرزه بزرگ توکیو، در این شهر به دنیا آمد. پس از اتمام دبیرستان در سال‌های ویرانبار و خونین جنگ جهانی دوم، در سال ۱۹۴۵ به دانشگاه توکیو، نامدارترین دانشگاه ژاپن، وارد شد و در رشته‌های جغرافیا و اقتصاد به تحصیل ادامه داد. اونوی بیست و هشت ساله، هفت سال بعد، در سال ۱۹۵۳، در همان دانشگاه استخدام شد. او در سال ۱۹۶۰ به موسسه «فرهنگ‌های خاوری» (Toyo Bunka Kenkyusho)، وابسته به دانشگاه توکیو منتقل شد و تا هنگام بازنشستگی، با عنوان استاد ممتاز در سال ۱۹۸۵، در این نهاد پژوهشی مشغول به کار بود. اونو دوبار، نخست در سال‌های ۱۹۷۶-۱۹۷۸ و دومین بار در سال‌های ۱۹۸۲-۱۹۸۵، ریاست این موسسه معتبر را بر عهده‌گرفت. اونو پس از بازنشستگی، بنا به رسم استادان سرزنده و قبراق ژاپنی، به دنبال خدمت در بخش عمومی، در «دایتو بونکا» (Daito Bunka)، یک دانشگاه خصوصی واقع در استان سایتاما (Saitama) به تدریس و تحقیق ادامه داد. اونو در ۴ آوریل ۲۰۰۱ (۱۶ فروردین ۱۳۷۹)، در سن ۷۶ سالگی جهان را ترک گفت.

حوزه پژوهشی اونو گستره‌ای جهانی داشت. او در دهکده‌های ماهیگیری ژاپنی، جوامع زراعی آمریکای جنوبی، به ویژه برزیل و نزدیک‌تر به ایران، روستاهای افغانستان، پاکستان و ترکیه دست به پژوهش‌های میدانی زده بود. به علاوه، یکی دو نسل از شاگردانش بر پایه دانایی‌شناسی و روش‌شناسی استاد و اغلب تحت نظارت او، پژوهش‌های میدانی دامنه داری در سرزمین‌های دیگر انجام داده‌اند. کسانی از جمله کنزو هوری (Kenzo Hori)، مالزی‌شناس، از موسسه اقتصادهای در حال توسعه (Aijiken) و سیبو هیراشیما (Seibo Hirashima)، پاکستان‌شناس، از دانشگاه میجی گاکوُئن (Meiji Gakuen) اونو را بنیانگذار پژوهش‌های میدانی ژاپنی‌ها در کشورهای آسیایی به شمار می‌آورند. بی‌تردید می‌باید اونو را ، به همراه شوکو اوکازاکی (Shoko Okazaki) از دانشگاه مطالعات خارجی اوساکا، پایه‌گذار روستاشناسی ایران در ژاپن به حساب آورد. نوعی وسواس روش شناختی از ویژگی‌های او بود. توجهی ژرف به جنبه‌ها و پیامدهای دانایی‌شناسی و روش‌شناسی عمل‌های پژوهش و گزارش، گاه به تصریح و گاه به تلویح، در کار او حضوری مدام دارد. این توجه حداقل در دو کتاب او به موضوع مرکزی تحقیق تبدیل می‌شوند: کتابی در باب پژوهش در روستاهای افغانستان و کتابی جامع در باب روش‌شناسی با عنوان گویای «حکمت پژوهش‌های میدانی.»

اونو در سال ۱۹۶۳ (۱۳۴۲) راهی ایران شد تا به تحقیقی منظم و گسترده در باب نتایج اصلاحات ارضی که سالی پیش‌تر در ایران آغاز شده بود، مشغول شود. تا آن زمان، وی ابزارهای تحقیقاتی‌اش را در روستاهای ژاپن و آمریکای جنوبی آزموده و صیقل داده و پیش از آمدن به ایران، زمانی را صرف بررسی نتایج تحقیقات و آمار و اطلاعات دولتی در باب کشاورزی و روستانشینی در ایران و آموختن مقدمات زبان فارسی کرده بود. سفر تحقیقاتی او که قرار بود چند ماهی بیشتر طول نکشد به پیوندی مادام‌العمر منجر شد. از آن پس تقدیر اونو چنان بود که هر از چندگاهی عازم ایران شود و ماه‌ها و سال‌هایی از عمرش را در ایران، به خصوص در خیرآباد، یک روستای بی‌نام و نشان سپری کند.