روایت سه و نیم ساله
بررسیهای آماری سالاخیر نیز وجود بحران در بازار سرمایه را تایید میکند، ارزش بورس در ابتدای سال۱۴۰۲ در محدوده ۷۳۹۵همت قرار داشت که در روز شنبه ۲۸بهمن۱۴۰۲ در محدوده ۷۱۵۲ همت قرارگرفته و نکته غمانگیز آنجاست که کاهش ارزش سرمایهگذاریهای انجامشده در بورس با وجود ورود شرکتهای جدید صورتگرفته و در واقع عملکرد آن به بازار سرمایه سوزی بدل شدهاست. در شرایطی که سفتهبازان و دلالان در بازارهای مخرب رقیب مانند ملک، خودرو و غیره بر طبل سودآوری مستانه میکوبند، بورس آماج سرکوبهای سیاستگذار شده و دربرابر نرخ سود گواهیسپرده خاص 30درصد و سایر دستورالعملهایی که کاهش سودآوری بنگاههای تولیدی را نشانه رفتند، مرعوب شدهاست.
با وجود وعدههای گذشته مسوولان اقتصادی کابینه دولت درباره تجدیدارزیابی داراییها و حمایت از بورس حتی با وجود نزدیکشدن به پایان سال بازهم خبری نشده تا جو بیاعتمادی و سرخوردگی در بورس بهعنوان مظهر سرمایهگذاری در تولید گسترش یابد و البته کذاییبودن ادعای سفتهبازبودن اکثریت فعالان بورسی با طرح یکسوال هویدا شود: چگونه سفتهبازی صورتگرفته که بعد از 3.5سال و فارغ از تورم و رشد بازارهای رقیب همچنان بورسیها در زیان هستند؟!
نکته انتقادی دیگر در وضعیت فعلی بازار سرمایه بهزعم فعالان این بازار عملکرد منفعلانه مسوولان سازمان بورس و شورایعالی بورس است که با وجود تاثیرات مخرب تصمیمهای سیاستگذار، در توجیه و اطلاعرسانی و حمایت از منافع ذینفعان بازار ناکام مانده یا به تعبیری نظارهگربودن را انتخاب کرده تا ضعیفترین دوره مدیریت سازمان بورس را با خود یدک بکشد و البته عملکرد آن در اطلاعرسانی شبهات اردیبهشت سالجاری و تنظیم دستورالعمل مصادیق تخلف در بازار و اقدامات کنترلی بر سنگینی این عنوان میافزاید.