رفتن کریستین لاگارد از صندوق‌بین‌المللی پول، به معنای تغییر در راس یکی از دو نهاد مهم مالی بین‌المللی‌ است. چهره‌های مختلفی برای جانشینی لاگارد در صندوق بین‌المللی پول مطرح شده‌اند و لابی‌ها از هم‌اکنون آغاز شده است. طبق یک سنت نانوشته ریاست بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول میان آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها تقسیم شده است. معمولا برای ریاست بانک جهانی گزینه آمریکایی‌ها انتخاب می‌شود و برای صندوق بین‌المللی پول تاکنون اروپایی‌ها نامزد خود را بر این سمت نشانده‌اند. این قدرت ناشی از حق سهمی است که این کشورها در این دو نهاد دارند. اما این بار برخی گزینه‌های غیراروپایی نیز احتمال دارد بخت خود را برای ریاست بر IMF بیازمایند.  اما ایران چه نقشی می‌تواند در این انتخاب داشته باشد؟

جایگاه ایران در صندوق‌بین‌المللی

بر خلاف آنچه گفتمان جاری در کشور است، این نهادهای بین‌المللی با مشارکت بسیاری از کشورها ایجاد شده‌اند و ایران جزو کشورهای اولیه دعوت شده به کنفرانس برتون وودز در ۱۹۴۷ و از موسسان آن بوده و از آن زمان عضو صندوق بین‌المللی پول است. نقش ایران در انتخاب رئیس جدید صندوق بین‌المللی پول چیست؟ آیا صرفا ناظر است یا قصد دارد یک عضو فعال باشد؟ برنامه بانک مرکزی به‌عنوان متولی تعامل ایران و صندوق برای این دور از انتخابات و افزایش ضریب نفوذ ایران در این نهاد مالی جهانی چیست؟

گروه ایران در هیات اجرایی صندوق بین‌المللی پول دارای سهم رای ۵/ ۲ درصدی است. از این منظر برخی تحلیلگران تاثیر ایران بر روند انتخاب رئیس جدید را پایین ارزیابی می‌کنند. اما آیا این تمام ماجرا است؟

هیات اجرایی که مسوولیت انتخاب رئیس صندوق را نیز بر عهده دارد، متشکل از ۲۴ مدیر اجرایی است، که هر هفته با برگزاری جلسات بر عملکرد صندوق نیز نظارت دارند. آمریکا، ژاپن، چین، آلمان، فرانسه، انگلیس و عربستان سعودی کشورهایی هستند که به‌صورت مستقل یک صندلی در هیات اجرایی دارند. ۱۷ صندلی باقیمانده به‌صورت گروهی به کشورها تعلق می‌گیرد. گروه‌هایی متشکل از ۲ تا ۲۳ کشور، که یک نفر را به‌عنوان نماینده خود در هیات اجرایی صندوق بین‌المللی پول انتخاب می‌کنند.ایران با افغانستان، الجزایر، غنا، لیبی، مراکش، تونس و پاکستان یکی از گروه‌های هیات اجرایی را تشکیل می‌دهند. نماینده این گروه در هیات اجرایی، جعفر مجرد نماینده بانک مرکزی ایران است. مجرد که پیش‌تر معاون بانک مرکزی بود و ۱۰ سال پیش بازنشسته شده است، از سال ۲۰۰۸ تا به امروز نماینده ایران در صندوق بین‌المللی پول بوده است.

روند انتخاب رئیس

نکته مهمی که نقش ایران در انتخاب رئیس بعدی صندوق را برجسته می‌کند، گزارش صندوق از فرآیند انتخاب رئیس این نهاد است. طبق اعلام سایت صندوق با اینکه ۲۴ عضو هیات اجرایی می‌توانند از طریق اکثریت آرا رئیس را انتخاب کنند، اما در دوره‌های اخیر بارها فرآیند انتخاب از طریق «اجماع» صورت گرفته است. با در نظر گرفتن احتمال به‌کارگیری فرآیند اجماع و رقابت شدیدتر نامزدها برای تعیین جانشین لاگارد و حضور نماینده پرسابقه ایران، می‌توان به نقش کشورمان در این فرآیند پی برد. حضور ایران در هیات‌مدیره می‌تواند فرصتی برای تعامل با نامزدها باشد؛ طبیعتا اگر بر پایه اتحاد و ائتلاف، ایران بتواند در پیروزی یکی از نامزدها نقش داشته باشد این حمایت می‌تواند در آینده به‌عنوان برگ برنده‌ای برای تعاملات بعدی با این نهاد بین‌المللی به‌کار رود.زیرا در کنار سهم نفوذ و مشروعیت، نماینده ایران می‌تواند در اقناع سایر اعضای هیات‌مدیره به نفع یک نامزد موثر باشد.

تجربه تاریخی

برای مسوولان بانک‌ مرکزی و کسانی که احتمالا با دیده تردید به این مطالبه می‌نگرند می‌توان یک شاهد تاریخی را یادآوری کرد. یک مسوول پیشین بانک مرکزی می‌گوید: در یکی از ادوار گذشته برای انتخاب رئیس صندوق، آلمانی‌ها تمایل داشتند نامزد آنها پیروز شود.در آن زمان دولت آلمان هیاتی به ایران ارسال کرد و با رئیس‌جمهور وقت نیز دیدار کردند تا حمایت ایران و نماینده‌اش در صندوق را برای ریاست بر این نهاد جلب کنند. نهایتا هورست کوهلر آلمانی پیروز رقابت شد، که به گفته مسوول وقت بانک مرکزی یکی از دلایل آن اعتبار و نفوذ نماینده وقت ایران در صندوق بود.

 آن نماینده کسی نبود جز عباس میرآخور که از کارشناسان صندوق بود و توسط مرحوم نوربخش به‌عنوان نماینده ایران انتخاب شده بود. میرآخور در سال‌های پایانی کار خود به ریاست کرسی هیات مدیره صندوق نیز رسیده بود.آیا بانک مرکزی و نماینده ایران امروز می‌توانند همان نقشی را که قبلا میرآخور در صندوق بازی می‌کرد تکرار کنند؟ اگر نه، پاسخ دهند چرا؟ چون سهم ایران نسبت به قبل تغییر نکرده است، احتمالا اگر نتوانیم اتفاق دیگری رخ داده است.

 

سنت‌شکنی در IMF ؟