بازدهی ماهانه دلار در حالی منفی شد که در ۵ ماه پیش از آن، رشد مثبت را تجربه کرده بود؛ بازدهی فصلی دلار نیز در نوع خود یک رکورد مهم محسوب می‌شد؛ چراکه این ارز طی ۷ فصل قبل‌تر، از لحاظ مقداری بازدهی‌های بسیار بیشتری را تجربه کرده بود و میزان بازدهی این ارز تنها در بهار ۹۶ کمتر از بهار ۹۸ بود. دلار از زمستان ۹۶ همواره بازدهی مثبت یا منفی دورقمی را تجربه کرده بود، ولی میزان بازدهی آن در بهار ۹۸ تک‌رقمی شد. به گفته برخی تحلیلگران، یکی از مهم‌ترین عواملی که منجر به ثبت آرام‌ترین فصل دلار طی ۲ سال گذشته شد، کمبود تقاضا در بازار و قدرت‌نمایی بازارساز در سمت عرضه بود.  سکه نیز در فصل بهار تقریبا همسو با دلار حرکت کرد. این فلز گرانبها روز پنج‌شنبه در واکنش به افزایش ۱۰۰ تومانی دلار، ۵۵ هزار تومان افزایش قیمت را تجربه کرد و به بهای ۴ میلیون و ۷۱۰ هزار تومان رسید. با این رشد، میزان بازدهی فصلی سکه به ۳/ ۱ درصد رسید. نکته جالب‌تر بازدهی ماهانه فلز گرانبهای داخلی بود. سکه در خرداد ماه تنها افت ۳/ ۱ درصدی را به ثبت رساند، حال آنکه در بازار موازی، دلار نزدیک به ۶ درصد از ارزش خود را از دست داده بود. بیشتر فعالان بازار باور دارند، افت محدود سکه در سومین ماه سال نسبت به دلار ناشی از روند بهای اونس در بازارهای جهانی بود. طلای جهانی در ماهی که گذشت نه تنها از مرز هزار و ۳۰۰ دلاری عبور کرد، بلکه تا ساعت ۴ بعدازظهر روز جمعه تا آستانه مرز مقاومتی هزار و ۴۰۰ دلاری بالا رفت. برخی از فعالان باور دارند، ممکن است این رشد در روز شنبه موجب شود که سکه و طلای ۱۸ عیار با افزایش قیمت کار خود را شروع کنند. هرچند عده‌ای باور داشتند، ممکن است معامله‌گران با کاهش قیمتی دلار سعی کنند اثر افزایش بهای اونس طلا را خنثی کنند.

پایان کاهشی

دلار که در ماه‌های فروردین و اردیبهشت افزایش قیمت را تجربه کرده بود، به یکباره در خردادماه سیر نزولی گرفت. دلار در اولین ماه سال ۶/ ۳ درصد افزایش قیمت را ثبت کرد و در اردیبهشت‌ماه به رشد ۲/ ۴ درصدی دست یافت. با وجود این دو افزایش، ماه آخر بهار صحنه جولان کاهشی‌های بازار بود؛ به‌طوری‌که طی یک ماه این ارز ۶/ ۵ درصد از ارزش خود را از دست داد. به گفته برخی تحلیلگران بازار طی ۹ ماه گذشته دلار در یک دامنه مشخص حرکت کرده است و عموما در نزدیکی مرز ۱۰ هزار تومانی با افزایش خریدها مواجه شد و کمی بالاتر از سطح ۱۵ هزار و ۵۰۰ تومانی فروش‌ها بالا گرفته است. در سال ۹۸، شماری از فعالان باور دارند کف قیمتی دلار کمی بالا آمد و در محدوده سطح ۱۲ هزار و ۵۰۰ تومانی قرار گرفت، حال آنکه سقف آن همچنان زیر سطح ۱۶ هزار تومانی قرار دارد.

به گفته یکی از بازیگران باتجربه بازار، طی ۹ ماه گذشته، بازار هرگز به‌طور نسبی از دست بازارساز خارج نشد و در هر بازه زمانی سیاست‌گذار یک سیاست متفاوت را در پیش گرفته است و همین موضوع تا حدی نوسان‌گیران را سردرگم کرد. به عنوان مثال، این بازیگر باتجربه به روند بهای شاخص ارزی در خردادماه اشاره می‌کند و می‌گوید: در این ماه کمتر معامله‌گری در بازار انتظار داشت قیمت دلار به زیر مرز ۱۳ هزار تومانی برود، ولی چنین اتفاقی رخ داد. به گفته بازیگر دیگری، بازارساز از اواخر اردیبهشت‌ماه سیاست قدرت‌نمایی در بازار ارز را در پیش گرفت و سعی کرد با افزایش عرضه و پایین بردن غیرمنتظره قیمت‌ها نوسان‌گیران را دچار ضرر کند. به این ترتیب، پس از آنکه قیمت دلار در اواخر اردیبهشت‌ماه به حدود ۱۵ هزار و ۶۰۰ تومان رسید.

به یکباره بازارساز با افزایش عرضه ارز، قیمت را حتی تا حدود ۳ هزار تومان پایین برد و شاخص ارزی تا محدوده ۱۲ هزار و ۶۰۰ تومانی پایین رفت. دلار پس از برخورد به نقطه یاد شده در ۱۰ روز انتهایی خردادماه عمدتا در مسیر افزایشی قرار گرفت، ولی میزان افزایش به اندازه‌ای نبود که کاهش‌های قبلی را جبران کند. به گفته یکی دیگر از فعالان ارزی، بازارساز پس از ضرری کردن نوسان‌گیران، به نظر می‌رسد اکنون به‌دنبال ثبات‌بخشی به وضعیت بازار است و تمایل دارد که قیمت در یک دامنه محدود حرکت کند.

عوامل موثر بر قیمت دلار

یکی از مهم‌ترین عواملی که موجب شد قیمت دلار در بهار ۹۸ نوسان کمتری را نسبت به فصل‌های پیشین تجربه کند، مدیریت نرخ حواله درهم بود. به گفته بیشتر فعالان، کاهش نوسانات افزایشی نرخ حواله درهم و بازگشت آن از محدوده ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی که در اواخر اردیبهشت‌ماه رقم خورده بود، موجب شد انتظارات معامله‌گران بازار داخلی نیز تعدیل شود. نرخ حواله درهم معمولا متغیر مهمی در تعیین جهت انتظارات معامله‌گران بازار داخلی است و افت آن تا محدوده ۳ هزار و ۵۰۰ تومانی در خردادماه عامل مهمی بود که خریدهای ارزی را نیز در بازار داخلی کاهش داد و زمینه‌ساز تقویت فعالیت معامله‌گران کاهشی شد.

 به باور بیشتر بازیگران ارزی، زمانی که قیمت درهم نوسان افزایشی زیادی ندارد، نشان‌دهنده آن است که بازارساز در زمینه عرضه ارز دست بالا را دارد. از آنجا که بخش زیادی از تقاضا از دی ۹۶ تا مهر۹۷ وارد بازار شد، خریداران در شرایط فعلی بیشتر در مواقعی وارد بازار می‌شوند که احساس کنند در سمت عرضه اختلالی رخ داده است. به گفته یکی از بازیگران باتجربه بازار، یکی از مهم‌ترین عواملی که موجب شده است بازار طی روزهای اخیر به اخبار سیاسی و تنش‌های منطقه‌ای توجه چندانی نکند، همین حس خریداران از توان بازارساز در زمینه عرضه ارز است. با این حال، برخی از کارشناسان باور دارند، با توجه به تحریم‌های نفتی، در صورت ادامه وضع موجود ممکن است بازارساز از سمت درآمدهای ارزی دچار مشکل شود؛ این در حالی است که عده دیگری باور دارند، افزایش قیمت دلار پیش‌خور شده است و برای رشد بیشتر نیاز به اتفاق‌های غیرمنتظره زیادی دارد. از نظر گروه دوم هر گونه تصمیمی که FATF در مورد ایران بگیرد را نیز بازار چندان جدی نخواهد گرفت. همزمان، افزایشی‌های بازار معتقدند، افزایش سطح تنش‌ها به‌تدریج اثر خود را بر بازار خواهد گذاشت.

13 (1)

13 (3)

 

 

بازدهی بورس ۵‌/ ‌‌۳۱ درصد