ملیکا محسنی:
شناخت عوامل محرک تورم به سیاستگذاران کمک میکند تا سیاستهای پولی و مالی مناسبی را برای مدیریت انتظارات تورمی و حفظ ثبات اقتصادی طراحی کنند. شناسایی صحیح منابع تورم، بانکهای مرکزی را قادر میسازد تا اقدامات هدفمندی را برای مقابله با فشارهای تورمی مانند تعدیل نرخ بهره، کنترل نقدینگی و... اجرا کنند. همچنین شناسایی نادرست منابع تورم میتواند به اشتباهات سیاستی منجر شود؛ مانند اتخاذ سیاستهای پولی نامناسب.
اولیویه بلانچارد / اقتصاددان و استاد دانشگاه MIT
بن برنانکی / رئیس اسبق فدرال رزرو
ما اخیرا مدل سادهای را جهت بررسی فرآیند تورم پیشنهاد کرده و آن را براساس دادههای ایالاتمتحده پس از سال ۱۹۹۰ برآورد کردهایم و از نتایج بهدستآمده برای شناسایی شوکها و مکانیزمهای انتقالی که تورم ایالاتمتحده را از سال ۲۰۱۹ تعیین کردهاند، استفاده کردهایم. هدف طراحی این مدل، به تصویر کشیدن پویایی مشترک عواملی همچون قیمتهای مصرفکننده، دستمزدها و انتظارات تورمی کوتاهمدت و بلندمدت است. البته ما این مدل را مشروط به شوکهای ناشی از تورم و میزان فشردگی بازار کار (معیاری برای نشاندادن وضعیتی که تقاضا برای نیروی کار از عرضه فراتر رود و به نرخهای پایین بیکاری و دستمزدهای بالقوه بالاتر منجر شود) برآورد کردهایم.
در این مقاله تورم ژاپن در دوران همهگیری کرونا با استفاده از مدل برنانکی-بلانچارد بررسی و از نتایج آن در پروژه همکاری بینالمللی بین ۱۰کشور استفاده شده است. این پروژه فرصتی بیسابقه بود که به اقتصاددانان بانک مرکزی اجازه داد تا تورم و پویایی رشد دستمزد را با استفاده از یک چارچوب مشترک تجزیه و تحلیل کنند که ما را قادر میسازد تا شرایط خود را در بین اقتصادها مقایسه کرده و برخی بینشها را در مورد تورم پس از همهگیری بررسی کنیم. با استفاده از این مدل، ما سهم نسبی عوامل مختلف، از جمله فشردگی بازار کار، شوکهای قیمتی کالا، انتظارات تورمی و عوامل دیگر را در پویایی تورم مشاهدهشده تخمین میزنیم.
افزایش تورم در طول همهگیری کووید-۱۹ به بحثهای زیادی در مورد علل و تداوم آن منجر شده است. از جمله پرسشهایی که این بحثها را برانگیخت، این بود که آیا افزایش تورم عمدتا مبتنی بر تقاضا بود یا عرضه؟ آیا افزایش رشد دستمزدها صرفا واکنشی خوشخیم به شوکهای تورمی است یا به منبعی برای فشارهای تورمی تبدیل شده است؟