مناظرههای انتخاباتی شروع شده است و بازار وعدههای نامزدها هر روز گرمتر میشود؛ از افزایش چشمگیر یارانهها گرفته تا میلیاردها دلار اعتبار طلا! اما هیچکدام از نامزدها توضیح نمیدهند که این اعتبارات و یارانهها، از کدام محل درآمد باید پرداخت شوند. در زمانی که اکثر کارشناسان اقتصاد انرژی از لزوم افزایش قیمت بنزین صحبت میکنند، در مناظرات اقتصادی حرف از نصف کردن قیمت بنزین به میان میآید. این وعدههای خلاف واقع و دور از ذهن، چه بر سر آینده اقتصاد ایران خواهد آورد؟ آیا این رویابافیها امید مردم را تقویت میکند یا بیش از پیش، سفره کوچکشده ملت را تضعیف میکند؟ «باشگاه اقتصاددانان» از کارشناسان اقتصادی خواسته است تا نظرات نامزدها را از نظر اقتصادی بررسی و امکانسنجی کرده و از طرف دیگر پیامدهای تحقق این وعدهها بر سرنوشت اقتصاد ایران را بررسی کنند.
در جریان مناظرات انتخابات ریاستجمهوری سوالی از نامزدها پیرامون رفاه ملی ایرانیان پرسیده شد که پاسخ سیاستمداران حاضر در جلسه جای تامل بسیار داشت. اعطای اعتبار طلا، کاهش قیمت بنزین، اعطای هدیه سفر سهروزه به خانوارها، تحول در نظام هدفمندی یارانهها، رایگان کردن هزینه درمان بیماریهای خاص، بیمه ۴۰درصد از افراد جامعه و... تنها شماری از وعدههایی بود که نامزدها با اطلاع از وضعیت مالی دولت و توان درآمدی کشور به مخاطبان خود عرضه کردند؛ غافل از اینکه برای کاهش مشکلات اقتصادی جامعه و بهبود سطح رفاه خانوارها، تنها لازم است اقتصاد به ریل رشد بازگردد و امکان اجرای کارهای بزرگ و طرحهای توسعهای در سهبخش زیرساختی، صنعتی و خدماتی فراهم آید. اندکی آشنایی با فضای اقتصاد ایران نشان میدهد که دادن وعدههای بیسرانجام به جامعه، آنهم در شرایطی که وضعیت بودجهای ایران با هیچیک از استانداردهای اقتصادی متعادل نیست، حاصلی جز یأس اجتماعی و فروپاشی اقتصادی در پی نخواهد داشت.
در اقتصاد کلان و بهویژه در مطالعه ارتباط کلهای پولی با فعالیتهای اقتصادی، نسبت نقدینگی (M۲) به GDP بهعنوان یک شاخص کلیدی شناخته میشود. این نسبت نشاندهنده سهم نقدینگی از کل تولید ناخالص داخلی به قیمت جاری یک کشور است. بررسی دقیق و موشکافانه این شاخص، میتواند اطلاعات ارزشمندی در خصوص وضعیت تولید و تورم یک کشور ارائه کند. اما چرا نحله فکری موسوم به دلارزداها در استفاده از این شاخص و مقایسه ایران با سایر کشورها خطای فاحش علمی دارند؟
برنامههای اقتصادی هر یک از کاندیداها، ارکان سیاستگذاری دولت آینده را میسازد و از این بابت دارای اهمیت ویژهای است و بسیار مهم است که این برنامهها برخاسته از نظرات کارشناسی و علمی دقیق باشد تا نظام سیاستگذاری مبتنی بر آزمون و خطا جلو نرود. بنابراین بین برنامه اقتصادی با وعده انتخاباتی فرق است. بررسی نظرات اقتصادی نامزدهای محترم نشان میدهد که در خصوص چالشهای مهم و اساسی موجود در اقتصاد کشور، اتفاق نظر وجود دارد و بهعبارتی برای همه مشخص است که وضعیت اقتصادی کشور در شرایط فعلی چگونه است. اما میزان و درجه اهمیت برنامههای اقتصادی نسبت به سایر موضوعات (اجتماعی، فرهنگی و سیاسی) در بین کاندیداها متفاوت است و علاوه بر این از بین چالشهای اقتصادی هم اولویتبندی متفاوتی در نظر نامزدها وجود دارد. برخی بر کنترل تورم تمرکز دارند؛ برخی بر رشد اقتصادی بالا و برخی دیگر بر بهبود معیشت و رفع تحریمها.
مهدی بابالو/ فارغالتحصیل اقتصاد از موسسه مطالعات پیشرفته تهران
در مناظرات اقتصادی شبهای گذشته، نامزدهای انتخاباتی برنامههای خود را در زمینه نظام رفاهی و یارانهای ارائه کردند. یکی از نامزدهای محترم ریاستجمهوری، طرح یارانه طلای خود برای انرژی را مطرح کرد. طبق این طرح، هر خانوار سهنفره به میزان معادل ۲۰گرم طلا در سال یارانه دریافت خواهد کرد که این یارانه به صورت اعتباری به شکل طلا به آنها اختصاص داده میشود تا از تورم مصون بماند.