محمدحسین شاوردی - پرهام پهلوان:
برای بهبود شرایط زندگی مردم، کسبوکارها، سرمایهگذاران و نیز چالشهای پیشروی دولت آینده ایران، حل چالشهای موجود واجبترین اقدام است. بااینحال میان راهحلهای پیشنهادی نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری برای این مسائل تفاوت بسیاری وجود دارد. اقتصاددانان معتقدند حتی مشکلات داخلی اقتصاد، بدون افزایش درآمدهای دولت، حل مشکل ناترازی بودجه، مهار تورم و ثباتبخشی به اقتصاد کلان مقدور نخواهد بود. چه چیزی است که از اصلاح کلی اقتصاد ایران ممانعت به عمل میآورد؟
پیشرفت اقتصادی کشور تحت راهبری هر یک از نامزدهای ریاستجمهوری از مواضع آنها در حوزههای سیاست خارجی، سیاست داخلی، سیاست فرهنگی و اجتماعی و سیاستهای اقتصادی تاثیر میپذیرد. شعار انتخابی آقای جلیلی «یک جهان فرصت، یک ایران جهش، هر ایرانی یک نقش باشکوه» است. روشن نیست چگونه میخواهند یک ایران جهش را عملی کنند. جهش، منابع انسانی متخصص و با انگیزه میخواهد، منابع مالی میخواهد، تکنولوژی میخواهد، روابط تجاری و مالی با دنیای صنعتی میخواهد، همراهی و همدلی مردم و امید به آینده میخواهد. مواضع و سیاستهای کلی آقای جلیلی در حوزههای مختلف و مهمتر از آن، عملکرد گذشته ایشان در خصوص توافق برجام و تلاش برای عدماجرای آن، هیچکدام از شرایط بالا را تامین نمیکند.
دکتر صالح صحابه تبریزی/ دانشیار کالج بازرگانی دانشگاه اکلاهما
یکی از سنجههای کلیدی عملکرد اقتصادی در قانون برنامه پنجساله هفتم (۱۴۰۷-۱۴۰۳)، میانگین رشد سالانه اقتصادی است. آنچنانکه مستحضرید، میانگین مذکور در متن قانون ۸درصد در نظر گرفته شده است. این در حالی است که براساس دادههای مرکز آمار، میانگین رشد سالانه محصول ناخالص داخلی حقیقی در ایران پس از انقلاب تنها چیزی در حدود ۲درصد بوده است. حتی اگر سالهای انقلاب و جنگ را از سری زمانی رشد حذف کنیم، این میانگین در حدود ۳.۵درصد باقی میماند.
دکتر محمدرضا فرزانگان/ استاد اقتصاد دانشگاه فیلیپ ماربورگ آلمان
دور دوم انتخابات ریاستجمهوری، انتخاب بین پیشرفت و عقبگرد است. پزشکیان تمایل خود را برای کاهش دردهای اقتصادی ایرانیان با وارد کردن عقلانیت به سیاست داخلی و خارجی ایران نشان داده است. برای این کار، او به محدودیتهای خود آگاه است. با این حال، مهم است که او نهایت تلاش خود را برای رفع کسریهای اقتصادی و سیاسی ایران در حد امکان انجام خواهد داد. حتی اگر پزشکیان فقط موفق به رفع تحریمهای اقتصادی ایران شود، یک تسکین بزرگ برای بسیاری از ایرانیان خواهد بود. تحریمها فاصله بین ایران و سایر کشورها را از نظر شاخصهای رفاه افزایش دادهاند. تورم و فقر در حال افزایش است، طبقه متوسط در حال ضعیف شدن است، سرمایه انسانی و فیزیکی در حال ترک کشور است، شرایط حقوق بشر در حال بدتر شدن است و خطر درگیری و خشونت در حال افزایش است.
دکتر محمدرضا فرحی/ استاد دانشکده اقتصاد و مدیریت دانشگاه صنعتی شریف
فقدان احزاب ریشهدار در کشور که دارای تداوم فعالیت و معرفی شخصیتهای ملی به عرصهی سیاسی کشور باشند، باعث شده تا انتخابات ریاست جمهوری در ایران دچار وضعیت بغرنجی شود؛ برای داشتن انتخاب مناسب صرفا باید به رزومهی شخصی کاندیداها و عملکرد ایشان در مسئولیتهای قبلی بسنده کرد و امکان استفاده از مکانیزم مرسوم در جوامع دموکراتیک، یعنی اعطای پاداش و یا مجازات یک حزب و تفکر از طریق صندوق رای، وجود نداشته باشد.
مایک تایسون، مشتزن مشهور میگفت همه تا وقتی اولین مشت به صورتشان نخورده برای بردن برنامه دارند! فردای روز انتخابات هم تفاوتی ندارد که پیش از آن برای مواجهه با چالشهای پرشمار اقتصاد ایران چقدر کاغذ سیاه کرده باشیم؛ سیلی سخت واقعیت به هر حال فرود خواهد آمد.
دکتر عرفان غفرانی /پژوهشگر اقتصادی در دانشگاه رامونلایول بارسلون
رکود تورمی معضلی است که سالهای متمادی گریبانگیر اقتصاد کشور بوده است. در این شرایط، از منظر اقتصاد کلان سیاستهای محرک تقاضا مانند سیاستهای پولی و مالی انبساطی و سیاستهای باز توزیع کارآیی ندارند و تنها به تورم بیشتر دامن میزنند.
نامزدهای ریاستجمهوری را مینشانند و از یکیک آنها میپرسند که برنامهات چیست؟ برنامهات برای اقتصاد چیست؟ برای یارانهها چیست؟ برای ارز چیست؟ برای فرهنگ و هنر چیست؟ برای آموزش و پرورش چیست؟ برای تغذیه دانشآموزان چیست؟ برای روستاها چیست؟ برای مذاکرات با چین و روسیه چیست؟ و دهها سوال دیگر از این قبیل. هریک از نامزدها نیز باید ثابت کند که برنامهای بیشتر و بهتر از دیگران دارد. برخی هم مدعی میشوند که سالهای سال است مشغول برنامهنویسی هستند!
تاکنون هیچیک از دو نامزد ریاستجمهوری فینالیست بهطور صریح از سیاستهای اقتصادی دولت خود برای رفع مشکلات ساختاری اقتصاد کشور صحبت نکردهاند؛ ولی از روی حرفهای دیگر آنها و همچنین دیدگاه مشاوران اقتصادیشان تا حدودی میتوان پی برد که زمینه فکری آنان چیست. آنچه اثبات شده است، مهمترین دلیل نابسامانی شدید اقتصادی کشور و فقر روزافزون طبقات متوسط و پایین درآمدی در ۱۵سال اخیر تحریمهای تحمیلشده بر اقتصاد کشور است که خود نتیجه چگونگی تعامل حکومت با مسائل بینالمللی بوده است.
ایران دو مسیر را در پیشرو دارد: یک مسیر رونق و رشد بالا که مردم ایران آرزویش را دارند و مسیر دوم تداوم کسادی و حرکت در جهت رکود تعمیقشونده. برای ورود به مسیر اول شرط لازم رفع تحریمها و کاهش تنش در عرصههای داخلی و بینالمللی است؛ در حالی که نگرش غیرعلمی و توهمآمیز خودکفایی و انزوا زمینهساز حرکت در مسیر خطرناک دوم است.
به دلیل وجود مشکلات اساسی اقتصادی در جامعه، محور اصلی در مباحث نامزدهای ریاستجمهوری در جلسات مناظره دور اول انتخابات، در حوزه اقتصاد و موضوعات مرتبط با آن بوده است. حتی دیگر موضوعاتی که در مناظرهها مطرح میشد، به گونهای تحتالشعاع یا مرتبط با موضوعات اقتصادی بود. در دور اول انتخابات، دیدگاهها متفاوت بود؛ ولی به دلیل تعدد نامزدها، تفاوتهای اساسی مانند رقابت برای روز ۱۵تیر که دو دیدگاه اقتصادی متفاوت در معرض انتخاب رایدهندگان خواهد بود، در مقابل یکدیگر قرار نمیگرفتند. نوع تحلیل، وقوف و طرز فکر هریک از دو نامزد نهایی و نحوه چارهاندیشی و حل معضلات اقتصادی کشور توسط آنان با مدنظر قراردادن رفتار گذشته آنان و نوع دیدگاه حامیانشان قابل تشخیص است.
شعار دکتر جلیلی این است: «یک جهان فرصت، یک ایران جهش». در این نکته کسی شک ندارد که ایران پتانسیل زیادی دارد که میتواند ایرانیان را در جایگاه ممتازی در منطقه قرار دهد. اتفاقا این نکتهای است که موجب نارضایتی و ناخشنودی عموم ایرانیان است! همه ایرانیان با آقای جلیلی همنوا هستند که با این همه نعمت خدادادی و موقعیت جغرافیایی ویژه، ایرانیان استحقاق وضعیت بهتری از آنچه هست را دارند.