تنش در دریای سرخ ویروسی میشود؟
نظریات رئالیستی به عواملی مثل ایدئولوژی، قدرت مردم، اقتصاد غیراستراتژیک و همین قطعنامه ۲۷۲۲ در مورد یمن که ذیل سازمانهای بینالمللی قرار میگیرد اهمیت خاصی نمیدهد و فقط سیاست قدرتهای بزرگ را عامل تعیینکننده در روابط بینالملل میداند. بررسی مساله تنش فعلی در دریای سرخ هم مانند هر بحران کلانی بعد از ۱۹۹۰ باید با نگاهی به تغییرات جهان پس از فروپاشی شوروی انجام شود. در آن زمان «بینالمللگرایان لیبرال» که بازار سانتیمانتالیسمشان رونق داشت و سناتور جوان، جو بایدن هم جزو آنها بود، گمان میکردند جهان به سمت لیبرال شدن میرود.
در این راستا به چین و روسیه برای تقویت اقتصادی کمک میکردند تا با نشستن بر سر سفره اقتصاد جهانی نمکگیر لیبرالیسم شوند. اما با گذشت حدود دو دهه از این سیاست، حکمرانان ایالاتمتحده آمریکا که در فرم جمهوری و در محتوا مشابه نوعی حکومتهای پادشاهی است، فارغ از دموکرات و جمهوریخواه به این نتیجه رسیدند که نتیجه خوشبینی آنها چیزی جز تضعیف آمریکا، پیشروی چین در تمام زمینههای استراتژیک و «مفتبَری» رقبایی که احتمال لیبرال شدنشان صفر است نبود. از اینرو جرقهای که در انتهای دولت بوش و در فضای جنگ عراق زده شده بود در دولت اوباما با سیاستی تحت عنوان «گردش به شرق» تئوریزه شد که بخش مهم آن برای ما در تحلیل تنش کنونی، «تغییر سیاست آمریکا در برابر خاورمیانه» است.
در این دوران حکمرانان آمریکا به این نتیجه رسیدند که ایجاد امنیتی که خودشان تعریف میکنند در کشورهایی مثل عراق، سوریه و افغانستان و... مانند جستوجوی گوشت در شیر برنج است و نمیتوانند در «جنگهای بیپایان» در کوچهپسکوچههای بغداد به دنبال «جهادی»ها بدوند و تلفات بدهند، در حالی که چینیها مشابه بازی تخته «گو» یا «ویچی» چینی مهرههای نفوذیشان را تا آفریقا و امارات هم بچینند.
پس در سطح کلان، دکترین یا استراتژی آمریکا تمرکز مستقیم بر مناطقی مانند دریای جنوبی چین شد و در مورد خاورمیانه قید «هژمون» (قدرت مسلط) شدن را زدند. اما این به معنای رها کردن منطقه نیست (مثالهایی مثل عدمپشتیبانی از نیروهای کرد مخالف دولت سوریه در دوره ترامپ به دلیل دوری او از چپگراها بود). آمریکاییها همانطور که در سند امنیت ملی اوباما، ترامپ و بایدن آمده، از سیاست «موازنه از راه دور» برای خاورمیانه بهره میبرند. جان کلام این سیاست این است که هیچ قدرتی نباید در منطقه هژمون شود. معمولا هژمون شدن یک دولت در منطقه با جنگ و به هم خوردن توازن قوا به وقوع میپیوندد. در سطح میانی، تاکتیک آمریکا «بازدارندگی» و تقویت متحدان منطقهای برای جلوگیری از جنگ و به هم خوردن موازنه قواست. در بخش اول راهبرد امنیت ملی ترامپ ۲۰۱۷، ذیل اقدامات فوری استفاده از این روش برای آنچه «جهادی»ها خوانده شده صریحا به این روش اشاره شده است. همانطور که در سند امنیت ملی بایدن هم اگر مواردی مثل اهمیت حقوق بشر و... را که صرفا مزه کار است کنار بگذاریم بهطور صریح به همان سیاست ترامپ اشاره شده است.
اما در سطح خرد برای پیشبرد این دکترین و تاکتیک از تکنیکهایی مثل «تکزنی» یا «سرزنی» (مانند کشتن رهبران مهم القائده، داعش و...) و حملات محدود و موضعی برای کنترل تنش در مواقع بحرانی (مثل حمله محدود اوباما به سوریه، یمن، پاکستان، سومالی و حملات اخیر بایدن به یمن) استفاده میشود. حملات اخیر آمریکا به یمن را میتوان در این راستا تحلیل کرد.
همانطور که در سخنرانیهای اوبامای لیبرال و ترامپ محافظهکار و اسناد امنیتی آمریکا آمده، دیگر سر رهبران آمریکا برای «جنگ تمامعیار» درد نمیکند و حالا که رئیسجمهور پیر، جو بایدن مانند ۳۰سال پیش درست تصمیم نگرفته، ممکن است در گودال بیفتد و با هزینه بالا سیاست کلان آمریکا را پیش ببرد. اما در هر صورت با توجه به تحلیل ذکرشده بعید است در چاه جنگ تمامعیار منطقهای بیفتد. آمار پایین تلفات در حملات اولیه (حوثیها از کشته شدن ۵نظامی خبر دادند) نشانهای از تایید احتمالی این فرضیه است؛ مگر اینکه «اشتباهات محاسباتی» در درگیریهای محدود و تلفات بالای بدون برنامهریزی، تنشها را به سمت دیگری ببرد.
از طرف دیگر با تجربه سالهای اخیر میدانیم که سیاست ایران در قبال آمریکا «نه جنگ و نه صلح» است و هرجا احتمال گسترش شدید درگیری نظامی بوده، ایران شرایط را نرمال کرده است و بهنظر نمیرسد مساله تنش اخیر دریای سرخ استثنا باشد. در بعد اقتصادی، «رئالیسم در روابط بینالملل» که این نوشتار در چارچوب آن نگارش شده است، به خود اقتصاد اصالت نمیدهد و آن را در خدمت سیاست یا همان قدرت امنیتی و نظامی میداند. هرچند اهمیت تجاری عبور و مرور کشتیها در دریای سرخ بالاست اما به نظر نمیرسد تا ابعاد تنش به حد استراتژیک و تغییر موازنه قوا در منطقه برسد، اقتصاد بینالملل دچار چالش جدی و پایدار شود. اگر به قصد تصمیمگیری برای خرید دلار این مقاله را خواندید پیشنهاد میشود مبنا را همان تصمیم قبلی خودتان قبل از شروع حملات آمریکا به یمن بگذارید.