برزخ شکست و پیروزی
درهرحال روند رویدادها تا همین جا نیز بیشتر به سود ایالاتمتحده بوده؛ چون روسیه به اهدافش دست پیدا نکرده است. البته در باب سرانجام این ماجرا در آمریکا نظر واحدی وجود ندارد. برخی از جمله هنری کیسینجر مصالحه را توصیه میکنند تا پرستیژ و وجهه روسیه نیز حفظ شود. برخی افراد دیگر هم معتقدند که باید نوعی شکست را به روسیه تحمیل کرد که این دیدگاه البته طرفداران چندانی ندارد. در نهایت به نظر نمیرسد آمریکاییها اهدافی را طرحریزی کرده باشند که دستیابی به آن غیرممکن باشد یا باعث شکست آنها در این ماجرا شود.
بیم و امیدها بر سر ارسال جنگافزار به اوکراین
جنگ اوکراین فراز و فرودهایی داشته و ماجرا گاهی به نفع روسیه و گاهی به نفع اوکراین رقم خورده؛ اما مشخص است که هنوز تا نقطه پایانی راه بسیار است؛ بنابراین بازی ادامه دارد. بدیهیترین نشانه این مهم نیز این است که آمریکا، کل ناتو و متحدان دیگر از جهت تهیه و ارسال جنگافزار به اوکراین محدودیتی ندارند و در تنگنای تامین سلاح قرار ندارند. مساله این گروه این است که به اندازه کافی سلاح به اوکراین برسد یا نه. نباید فراموش کرد که آنها در این زمینه ملاحظاتی دارند. حامیان اوکراین تمایل ندارند که آشکارا جنگ را به عرصه منازعه رسمی ناتو و روسیه تبدیل کنند؛ چرا که در آن صورت روسیه احساس خواهد کرد همچون گربهای در تنگنا گرفتار شده بنابراین بعید نیست بخواهد پنجهای به صورت این گروه بکشد و مثلا بخواهد دیگران را به استفاده از جنگافزار اتمی تهدید کند.
غربیها ابدا نمیخواهند اتفاقات به گونهای رخ دهد که روسیه از هم بپاشد؛ چرا که ازهمپاشیدگی روسیه تهدیدی جدی علیه نظم بینالملل بوده و جهنمی از هرج و مرج و بیثباتی در یکی از حساسترین نقاط جهان را کلید خواهد زد. بنابراین نقشه مخالفان روسیه پیشبرد کنترلشده اهداف است. این گروه امیدوارند درنهایت مصالحهای صورت بگیرد تا از یک طرف اوکراین بتواند اعلام کند مانع دستیابی روسیه به اهدافش شده و از طرف دیگر روسیه هم موضوعی برای حفظ پرستیز خود داشته باشد. پس این بحث که غرب با کمبود سلاح برای ارسال به اوکراین مواجه است اساسا موضوع صحیحی نیست. اساسا در یکسال گذشته سلاح چندانی به اوکراین ارسال نشده تا بتوان از کمبودهای امروز گفت. از آنجا که در ایالاتمتحده و دولتهای اروپایی، سیستم تولید دولتی نیست بنابراین وضعیت آنها شبیه روسیه نیست که به محض کمبود سلاح، دولت به خرید از طرفهای خارجی همسو از جمله کرهشمالی و... متوسل شود یا به دریافت سلاح از چین اصرار کند؛ مواردی که همگی امروز مشکلزا شدهاند.
احتمال تشدید شرایط جنگی
تا اینجا طرفهای غربی نیازی به اقدامات شدیدتر ندارند؛ بهخصوص وقتی که روسیه در تنگنا قرار گرفته است، چرا که این کشور آغازگر جنگ است و دست به تجاوز نظامی زده و اهدافی را اعلام کرده و در این ماجرا دعاوی غیرقابل اثباتی را مطرح کرده است. حالا اما ماههاست در یک شهر کوچک زمینگیر شده و تلفات زیادی نیز متحمل شده است. بنابراین امروز توپ در زمین روسیه است و بحث مهم اینکه مسکو چه کند تا دستش باز شود. در چنین وضعیتی لازم است پرسید آیا روسیه میتواند به امکانی برای حرکت به طرف کییف دست پیدا کند؟ تصور میکنم چنین امکانی امروز وجود ندارد؛ چه اگر روسیه امکانی برای این کار داشت، با مداخله آمریکاییها به هر ترتیب روبهرو میشد چرا که برای واشنگتن مهم است که اوکراین در برابر تهاجم روسیه سقوط نکند و اهداف روسها محدود باقی بماند.
طرح ابتکاری چین
درباره نقش چین در این جدال، پرسش بسیار است. بدیهی است دلیلی ندارد که چینیها بخواهند به نفع آمریکا موضع بگیرند. آنها در بهترین حالت میتوانند در وضعیت میانه به میانجیگری بپردازند. در این زمینه طرحهایی که چینیها مطرح کردهاند ابهاماتی دارد اما امکانهایی را نیز پیشروی پوتین میگشاید. برای نمونه در این طرح مساله به رسمیت شناختن مرزهای بینالمللی و احترام به حق حاکمیت همه کشورها از کوچک تا بزرگ مورد تاکید قرار گرفته که به زیان روسهاست؛ اما این طرح در بطن خود تضمینهای امنیتی فراخی به روسیه اعطا خواهد کرد که خوشایند طرفهای دیگر مخاصمه بهویژه غربیهاست؛ مثلا اینکه عضویت اوکراین در ناتو منتفی شود یا در کنار خودمختاری دونباس در عین الحاق به اوکراین، تسلط روسها بر شبهجزیره کریمه حفظ شود. از نکات جالب در باب راهحل چینیها، نیت آمریکاییهاست. آنها تلاش میکنند چینیها به سمت روسیه نلغزند و مثلا به طور پنهان سلاحی را راهی مسکو نکنند.
راهحل چینی و سیاست آمریکایی
تصور کارگشا بودن متن پیشنهادی چینیها به تفسیر این برنامه مهم بستگی دارد. روسها از این طرح استقبال کردهاند و مشخصا تفسیر خاص خود را از طرح چینیها خواهند داشت. در سوی دیگر ماجرا طرف آمریکایی قرار دارد که با احتیاط و البته بدبینانه به تفسیر طرح چین خواهد پرداخت. در این بین بعضی از کشورهای اروپایی به امکانپذیری طرح چین تا اندازهای باور دارند. این طرح میتواند مبنایی برای مذاکره باشد؛ هرچند پیش از آن باید آتشبس کامل برقرار شود. در وضعیت کنونی آتشبس به ضرر هیچیک از طرفهای جنگ نیست؛ به این شرط که روسیه این اصل پایه یعنی به رسمیت شناختن اوکراین را قبول کند.