صنایع پیشرو در سود نقدی
در این میان باید عنوان کرد که بازده مورد انتظار سهامداران از دو محل بازده سود تقسیمی و بازده سود سرمایهای حاصل میشود؛ بهطوریکه از سال ۱۳۹۷ بهدلیل جهش نرخ ارز و به تبع آن افزایش نرخ تورم، قیمت سهام رشد قابلتوجهی کرد و همین امر موجب شد که بازده سود تقسیمی با کاهش حدود ۷۰ درصدی، به ۳/ ۲ درصد در سال ۱۳۹۹ برسد و بنابراین بازده مورد انتظار سهامداران عمدتا از محل تغییرات قیمت (بازده سود سرمایهای) حاصل شود. از طرفی، با توجه به تأخیر در پرداخت سود تقسیمی شرکتها و مشکلات ناشی از دریافت آن، ارزش واقعی بازده سود تقسیمی برای برخی از سرمایهگذاران کمتر برآورد میشود (به زحمت آن نمیارزد).
از سوی دیگر همانگونه که میدانیم مجامع تعداد زیادی از شرکتهای فعال در بازار سهام در ماههای اردیبهشت، خرداد و تیر برگزار میشود و با توجه به وضعیت رکودی بازار سرمایه، تصمیمات شرکتها در مجامع آینده میتواند در رفتار سرمایهگذاران موثر باشد. از آنجاکه مجامع اکثر شرکتها هنوز برگزار نشده، در ادامه به بررسی سود نقدی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تا پایان سال ۱۳۹۹ پرداخته میشود تا برمبنای آن، تحلیلی از سود تقسیمی در مجامع پیش رو و تاثیر احتمالی آن بر انتظارات و رفتارهای سرمایهگذاران ارائه شود.
همانگونه که اطلاع داریم در بین صنایع و شرکتهای مختلف، نسبت سود تقسیمی، درصد تقسیم سود و نیز سرعت برگزاری مجامع و پرداخت سود بسیار متفاوت است. سال گذشته کمتر از ۸۰ درصد شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران عملکرد سودآور داشتهاند و بهطور متوسط ۵۷ درصد از سود محققشده شرکتها بین سهامداران تقسیم شده است. در برخی صنایع مانند «خودرو و ساخت قطعات»، «بانکها و موسسات اعتباری»، «محصولات غذایی»، «خدمات فنی مهندسی»، «حملونقل»، «انبوهسازی» و «سرمایهگذاریها»، بازده سود تقسیمی ناچیز بوده است. در مقابل، در برخی صنایع مانند «محصولات شیمیایی»، «چندرشتهای صنعتی»، «سیمان، آهک وگچ»، «عرضه برق و گاز»، «مخابرات» و «محصولات دارویی»، بازده سود تقسیمی در حد بالاتری قرار داشته است. از طرفی، صنایع «محصولات دارویی»، «عرضه برق و گاز»، «سیمان، آهک وگچ» و «لاستیک و پلاستیک»، «محصولات برقی»، «کانی غیرفلزی»،
«قند و شکر» و«رایانه»، بالاترین نسبتهای تقسیم سود را داشتهاند.
در بین صنایع، صنعت «محصولات شیمیایی» ۳۳درصد کل سود خالص صنایع بورس اوراق بهادار تهران را به خود اختصاص داده است. ۵ صنعت «شیمیایی»، «چندرشتهای صنعتی»، «کانیهای فلزی»، «فلزات اساسی» و «فرآوردههای نفتی» نیز در مجموع ۷۵ درصد کل سود تقسیمی صنایع بورس اوراق بهادار تهران را پرداخت کردهاند. در شرایط رکودی بازار سرمایه، سهامداران و بهویژه سرمایهگذاران محافظهکار، تعدیل پرتفوی و گرایش بیشتر به سهام شرکتهای دارای نسبت قیمت به سود کمتر و بازده سود نقدی بالاتر خواهند داشت که چنین گرایشی نیز بیشتر از ریسک کمتر در این موارد نشات میگیرد. از طرفی، شرکتهای با سود تقسیمی بالاتر، بهدلیل ایجاد جریانات نقدی تازه برای سهامداران، میتوانند تاحدی مشکل کمبود نقدینگی را برای سهامداران خود و همچنین کلیت بازار سرمایه مرتفع سازند. به عبارت دقیقتر منابع حاصل از سودهای تقسیمی مجامع هم میتواند نیازهای برخی از سهامداران را تامین و هم منابع جدیدی برای تزریق به بازار سرمایه فراهم کند.
در این راستا انتظار میرود با توجه به کاهش ۱۲ درصدی ارزش بورس اوراق بهادار تهران در سال جاری و همچنین افزایش سودآوری اکثر صنایع و شرکتها در مجامع پیش رو، بازده سود نقدی شرکتها نیز افزایش پیدا کند. از اینرو، صنایعی همچون «محصولات شیمیایی»، «محصولات دارویی»، «مخابرات»، «عرضه برق و گاز»، «چندرشتهای صنعتی» و «سیمان، آهک و گچ» که معمولا بازده سود نقدی بالاتری داشتهاند و همچنین شرکتهایی که سیاستهای تقسیم سود بهتری را اعلام کنند، میتوانند مورد اقبال بیشتر سرمایهگذاران قرار گیرند.