دو ریسک پیشرو
در حال حاضر شرایط شفاف نشان از محدودیت بالا در ارز کاغذی دارد. بهطوریکه شواهدی از تنگتر شدن عرصه برای صادرات حکایت دارد. به نحوی که برخی خریداران محمولههای ایران عنوان کردند که هزینه بیمه و حمل و نقل باید توسط ایران تامین شود. همین امر میتواند از یکسو هزینه صادرات را افزایش دهد و از سوی دیگر به واسطه کمبود ناوگان حمل و نقل میتواند در تناژ صادرات نیز اثرگذار باشد.
بررسیها نشان میدهد که صادرکنندههای ایرانی با کاهش قابل ملاحظه کشتیهای فلهبر از زمان آغاز دور اول تحریمها مواجه شدهاند. کشتیهای فلهبر برای کالاهایی نظیر کانههای فلزی (فولاد، سنگ آهن و...)، محمولههای نفتی و فرآوردههای پتروشیمی و... کاربرد دارد. اما در حقیقت با آغاز دور اول تحریمها به علت افزایش ریسک حمل دریایی، صادرات از ایران به چالشی جدی بدل شده است. این مهم بر نرخ حمل و نقل دریایی نیز موثر بوده است. به نحوی که نرخ حمل دریایی کشتیهای فلهبر ۲۰تا۳۰ درصد افزایش یافته است. از این رو بحث کمبود ناوگان حمل و نقل خود عاملی است که حتی در صورت وجود مشتری میتواند میزان تناژ صادرات را تحت تاثیر قرار دهد.
از این رو در محاسبات همچنان توصیه میشود که در تحلیلها و خرید و فروشها جانب احتیاط و اصل محافظهکاری لحاظ شود. به نحوی که به دو نکته اصلی توجه ویژهای شود:
۱- مقدار فروش صادرات حداقل ۱۰تا۲۰درصد کمتر پیشبینی شود
۲- هزینه سربار که بخش عمده آن برای صادراتیها هزینه حمل و نقل است افزایشی در نظر گرفته شود. بررسیها از زاویه دیگر نیز نشان میدهد تعاملات تجاری در ماههای اخیر محدودتر شده است. در حقیقت بررسی عملکرد ۵ ماه منتهی به مرداد سال ۱۳۹۷ نیز حکایت از افت ۲۶ درصدی عملیات کانتینری نسبت به دوره مشابه سال گذشته دارد. در هر حال شرایط از دو بعد قابل بررسی است.
بعد اول انتقال تورمی است که ازمحل کاهش ارزش ریال به صنایع و در نهایت به بورس منتقل میشود. در این بین صنایع صادراتی به واسطه افزایش نرخ ارز همچنان پیشتاز بازار خواهند بود. این گروه با فرض دلار ۸ هزار تومان نسبت به قیمت سهام امروز از P/ E تحلیلی حدود ۴ واحد برخوردار هستند. حال باید دید با ادامه روند رشد نرخ ارز چه ارزش آتی را میتوان برای این گروه متصور شد.
در حقیقت بازار در انتظار نشستن آثار تحریمها بر روند فروش این گروه است. مطمئنا اگر این مهم در ماههای آتی شفاف شود، بازار به سهام یاد شده P/ E خواهد داد و موج قویتری از رشد را میتوان در آنها شاهد بود. از این رو تا مادامی که ارز افزایشی است در بازار سهام گروه برتر نمادهای صادراتی هستند که منطقا باید بیشترین وزن را در سبد سهامدار به خود اختصاص دهند. از سوی دیگر شتاب رشد تورم نیز در ماههای اخیر مشهود است. به نحوی که شاخص بهای تولیدکننده در مرداد ۱۳۹۷ نسبت به ماه مشابه سال قبل به مرز ۳۴ درصد رسیده است. این رویه با توجه به دگردیسی و التهاب ارزی میتواند تا پایان سال به بیش از ۵۰ درصد نیز افزایش یابد. از این رو صنایع داخلی نیز تحت تاثیر رشد تورم با ادامه رشد نرخهای فروش و انتقال آن به مصرفکننده مواجه میشوند.
اثرات این رویه مطمئنا همچنان خود را در قیمت و ارزش سهام نشان خواهد داد ازاین رو تا مادامی که التهاب ارزی و رشد تورم وجود دارد بازار سهام نیز با تاخیر نسبت به این تغییرات واکنش افزایشی نشان خواهد داد. اما در بعد دیگر این التهابات، فشار اقتصادی و ریسکهای سیستماتیک است؛ در حقیقت با این سرعتی که اقتصاد در حال تنزل است، هر رخدادی در فضای اقتصادی سیاسی و اجتماعی محتمل است. در بعد اجتماعی در عمق نگاه توده مردم، اضطراب و ترس از آیندهای مبهم نمایان است. واکنش مردم این روزها در بازارهای موازی و صفنشینی برای خرید هر کالا یا احتکار آن برای حفظ ارزش دارایی و سرمایه خود واکنشی است به نابسامانیهای اقتصادی، که نشات گرفته از سیاستهای ناکارآمد اقتصادی است.
همین آشفتگی را در سیاستهای نامتوازن دولتیها شاهد هستیم؛ یک روز کاهش نرخ سود بانکی، روز دیگر افزایش آن، یک روز سیاست غلط تکنرخی، روز دیگر اعلام نرخ ثانویه و سوم و چهارم، یک بار نرخگذاری دستوری دهه شصتی، روز دیگر تایید و تکذیب و بازی با نرخها و...
به نظر میرسد این آشفتگی همچنان ادامهدار باشد و بعید نیست در شرایط فعلی سیستم بانکی دولت در تصمیمی برای جذب نقدینگی نرخ سودهای بانکی را با افزایش به بیش از ۲۵ درصد ارتقا دهد. البته در شرایط فعلی بعید است اقبال چندانی ایجاد شود.
در هر حال در مقطع زمانی حاضر سوال این است که کدام بازار برای سرمایهگذاری مناسب است؟ باید عنوان شود هر چه جلوتر رویم ریسک سرمایهگذاری به واسطه دو عامل تصمیمات داخلی و بیرونی در حال افزایش است. از یکسو دور دوم تحریمها و از سوی دیگر تصمیمات دولت برای مقابله با التهابات اقتصادی. در مجموع با تمام جوانب به نظر میرسد به واسطه ریسکهای خاص سیاسی و نوسانات شدید قیمتی در بازارهای موازی نظیر ارز و سکه همچنان میتوان گفت بازار سهام به واسطه جهشهای ارزی از توان رشد ارزش برخوردار است. همچنان ارزش این بازار، با قیمت افزایش یافته ارز مطابقت نیافته و میتوان با قاطعیت گفت به واسطه بکر بودن این بازار پتانسیل جذب نقدینگیهای موجود و رشد ارزش را خواهد داشت.
ارسال نظر