در میزگرد بررسی چالشها و فرصتهای سنگآهن ۱۴۰۱ مطرح شد
غیبت فرماندهی واحد در زنجیره فولاد
به اعتقاد آنها در حال حاضر هماهنگی زنجیره فولاد و حتی وزارتخانه و ایمیدرو به حداقل رسیده و همین امر موجب اختلال در صنعت فولاد شده است. از سوی دیگر مهمترین چالشهای سنگآهن و فولاد مبحث دیگری بود که از سوی اعضای پنل به آن پرداخته شد. از جمله این چالشها میتوان به عقبماندگی در حوزه فناوری، اکتشافات نامناسب، زیرساختهای نامناسب، چالشهای صادراتی، قیمتگذاری دستوری و بوروکراسیهای اداری اشاره کرد.
ایران باید از موقعیت استفاده کند
تحلیلگر ارشد بازارهای بینالمللی فولاد و سنگآهن در این همایش با اشاره به تحولات جهانی بهویژه بحران اوکراین که در ادامه پاندمی کرونا رخ داده بود، به تحلیل بازار سنگآهن و فولاد در جهان پرداخت. به باور کیوان جعفری طهرانی در دوماه و نیم اخیر که از بحران اوکراین میگذرد، در دنیا رویکرد خریداران و مصرفکنندگان سنگآهن و فولاد تغییر قابلتوجهی کرده است. در واقع به دنبال بروز این بحران، چین و ترکیه بهسرعت جهت حرکت خود را تغییر داده و به خریداران بزرگ سنگآهن روسیه تبدیل شدند. به گفته او پیش از بروز بحران اوکراین و بازگشت کووید-۱۹ به چین، استرالیا بهعنوان بزرگترین تامینکننده سنگآهن دنیا بخش زیادی از نیاز چین را تامین میکرد؛ اما بعد از این رویداد چین خرید خود از استرالیا را متوقف کرد و در مقابل، واردات از روسیه و مغولستان را در دستور کار خود قرار داد. از طرف دیگر تمامی معادن داخلی خود را باز کرد. به این ترتیب چین توانسته است در شرایط جدید، بازار را تحت کنترل خود قرار دهد.
وی ادامه داد: در این فضا قیمت سنگآهن بهشدت افت کرد. پیشبینی میشود با توجه به اینکه بازار تشنه نیست، قیمت سنگآهن در ماههای آتی در سطح کنونی باقی بماند.
به گفته این تحلیلگر ارشد بازارهای بینالمللی فولاد و سنگآهن، براساس این شرایط باید ایران نیز برنامهریزی کند. چون طبق پیشبینیها تا سال ۱۴۰۴ ایران با کسری ۲۲میلیون تنی سنگآهن مواجه است و برای جبران این کسری در گام نخست باید بر منابع داخلی متمرکز شود؛ زیرا حتی امکان واردات مواد معدنی را از افغانستان ندارد.
جعفریطهرانی تاکید کرد: ایران در شرایط کنونی امکان صادرات به اروپا را نیز ندارد و براین اساس به صنعتگران توصیه میکنم محمولههایی را که در دبی و جبلعلی دارند، بیش از این در آنجا نگهداری نکنند؛ چون در حال حاضر چین برای مشتریان اروپایی خود ۱۵درصد عوارض را کاهش داده است.
وی ادامه داد: در این شرایط هند را میبینیم که در طرح جامع فولاد خود قصد دارد به انقلاب صنعتی چهارم دست پیدا کند. هند قصد دارد در سال ۲۰۳۰ تولید فولاد خود را به رقم ۳۰۰میلیون تن برساند. همچنین برمبنای این طرح در سال ۲۰۴۷ تولید هند به ۵۰۰میلیون تن فولاد قطعی و در سال ۲۰۷۰ به تولید کربن خالص خواهد رسید. البته در مقابل هند، چین در طرح جامع خود قصد دارد در سال ۲۰۳۰ تولید خود را ۶۵۰میلیون تن کاهش دهد. در این بین عربستان در برنامه جامع خود قصد دارد تولید خود را به ۳۰میلیون تن برساند. عمان نیز در برنامه جامع خود قصد دارد تولید خود را به ۲۵میلیون تن برساند. این تحلیلگر با اشاره به برنامه تولید ۵۵میلیون تنی ایران در طرح جامع فولاد، تاکید کرد: ایران که قصد دارد در سال ۱۴۰۴ به ۱۴میلیون تن صادرات دست پیدا کند، بهتر است با توجه به طرحهای جامع کشورهای منطقه برنامهریزی کند. باید سیاستگذاران برمبنای شرایط کنونی بر تولید فولاد با ارزشافزوده بیشتر اقدام کنند. مدیرعامل شرکت همکارانسیستم نیز در این همایش از اهمیت بهرهمندی از تحولات دیجیتالی سخن گفت و به برخی از روندهای موثر بر تحول دیجیتال اشاره کرد. محمد عزیزاللهی گفت: در صورت بهرهگیری از هر یک از این روندها صنعت میتواند جهش قابلتوجهی پیدا کند.
وی تاکید کرد: صنعتگران حوزه تولید با بهرهمندی از تحولات دیجیتالی میتوانند چالشهای پیشروی خود از جمله شکلگیری بازار رقابتی، بهرهبرداری مناسب از ظرفیت خطوط تولید و پوشش فرآیندهای تولید و کیفیت را به صورت موثر برطرف کنند.
تصمیمات غیرملی نگیرید
رئیس پیشین هیات عامل ایمیدرو در میزگرد تخصصی بررسی چالشها و فرصتهای سنگآهن در ۱۴۰۱ در دوازدهمین همایش فولاد و سنگآهن، عنوان کرد: از دوره پهلوی دوم تاکنون سیاستی در ایران به عنوان سیاست کلان مطرح شده مبنی بر سیاست جایگزینی واردات در حوزه اقتصاد. به عبارتی کالایی را تولید میکنیم که بتوانیم از خروج ارز جلوگیری کنیم. مهدی کرباسیان گفت: کشورهایی مانند ترکیه عکس این سیاست را در پیش گرفتند. آنها گفتند سیاست حمایت از صادرات را در پیش میگیریم. این سیاست در آن زمان جواب داد و الان شاهد موفقیتهای ترکیه هستیم.
وی با انتقاد از سیاستهای صادراتی ایران گفت: اعمال عوارض بر صادرات یک تصمیم غیرملی است. نتیجه این تصمیمات هم چیزی نیست جز محدودیت صادرات. اینکه شب بخوانیم و صبح بیدار شویم و محدودیت، ممنوعیت و عوارض جدید بر کالاهای صادراتی بسته باشند، نشان میدهد که هنوز نتوانستهایم به شعار حمایت از صادرات عمل کنیم.
او ادامه داد: در سال ۹۱ میزان واردات فولاد به ۵/ ۶میلیون تن میرسید. حال نزدیک به ۷میلیارد دلار از سوی زنجیره فولاد، ارز وارد کشور میشود. این موضوع نشان میدهد که توانستهایم تا حدی از پتانسیلهایی که در کشور وجود دارد استفاده کنیم. وجود سنگآهن و زغالسنگ دو شانس ایران محسوب میشود که در کمتر کشوری میتوان هر دو را با هم داشت. بنابراین انرژی ارزان و سنگآهن توانسته است به تولید فولاد در کشور کمک کند و از سوی دیگر اشتغال ایجاد کند.
به گفته کرباسیان، برخی عنوان میکنند که اقتدار نظامی مساله مهمی در کشور است. ما نیز بر همین عقیده هستیم؛ اما باید به این موضوع توجه داشت که اقتدار اقتصادی در جهان امروز موضوع مهمتری است. در کنار این موضوع در کشور ما رضایت مردم دارای اهمیت است؛ چراکه این نظام با رأی مردم روی کار آمده است.
برای داشتن اقتدار اقتصادی باید به صادرات توجه داشته باشیم؛ در غیراینصورت شانس پیروزی در زمین اقتصاد را کاهش میدهیم. آینده کشور با پتروشیمی، صنایع معدنی، مس و اقلامی که به انرژی متصل هستند، رقم خواهد خورد. از این رو باید در این حوزهها از موقعیتهایی که وجود دارد، استفاده کنیم. او با بیان اینکه برخی عنوان کردند در کشور با کمبود سنگآهن مواجه خواهیم شد، اظهار کرد: این در حالی است که هنوز بخشی از معادن ما کشف نشده است و نتوانستهایم از معادن موجود بهدرستی بهرهبرداری کنیم. به عنوان مثال، در بحث باطلهها عقب هستیم. در این راستا باید به این نکته اشاره کنم که در حوزه فناوری عملکرد قوی نداشتیم. افغانها در حوزه اکتشاف و شناخت معادن از ما جلوتر هستند. رئیس اسبق هیات عامل ایمیدرو گفت: وقتی برجام امضا شد، موقعیتهای خوبی به وجود آمد. البته این شرایط به دلیل بازگشت تحریمها پایدار نبود. ولی در همان چند ماه با شرکتهای اروپایی وارد مذاکره شدیم و در چابهار دو شرکت تولید آهن اسفنجی را تاسیس کردیم تا بتوانیم به اروپا صادرات داشته باشیم. رفتن به سمت جذب سرمایه و استفاده از فناوریها و تکنولوژیهای روز دنیا یکی از ملزومات توسعه صنعت فولاد است و مهمترین وظیفه ایمیدرو به عنوان یک سازمان حمایتی هم همین است که در حوزه اکتشاف و سنگآهن به عنوان یک پشتوانه عمل کند.
اهمیت معادن فراسرزمینی
مدیرعامل شرکت مهندسی فکور صنعت تهران نیز در این میزگرد گفت: در حوزه فولاد از ۱۰ تا ۱۵ سال قبل طرح توازن فولاد مطرح و ترمزدستی یکسری واحدهای فولادی کشیده شد؛ اما نگرانی اصلی که وجود داشت بحث زیرساختها بود.
محمدوحید شیخزاده، به صحبتهای کرباسیان اشاره و عنوان کرد: آقای کرباسیان به پتانسیلهای کشور در انرژی و سنگآهن اشاره کردند. اما من میخواهم موضوع دیگری را به عنوان سرمایه کشور در بخش فولاد مورد توجه قرار دهم و آن هم نیروی انسانی ماهر و کارآزموده و مدیران لایق در این صنعت است. معادن فراسرزمینی موضوع دیگری بود که شیخزاده به آن اشاره کرد. او مهمترین مانع در تحقق این امر را تحریمها دانست. همچنین به موضوع کمبود سنگآهن اشاره کرد و گفت که اگر اکتشافات مناسب و تکنولوژی لازم را مدنظر قرار ندهیم، به مشکل کمبود سنگآهن بر خواهیم خورد.
ایمیدرو با وزارتخانه هماهنگ نیست
کرباسیان در بخش دیگری از سخنان خود به ناهماهنگی بین ایمیدرو و وزارتخانه اشاره کرد و گفت: اوایل دهه ۸۰ سازمان نوسازی معادن تشکیل شد و محور کار سازمان، توسعه بود. در دولت دهم ستاد فولاد تشکیل شد که در آنجا در خصوص مباحثی همچون تولید و تجارت و... صحبت و تصمیمگیری میشد. در دولت یازدهم ایمیدرو با کمک وزارتخانه تلاش کرد تا طرحهای نیمهتمام را به سرانجامی برساند. اما در حال حاضر هماهنگی بین سازمان و وزارتخانه به حداقل رسیده و حتی بعضا شاهد دخالت نهادها و دستگاههای فراوزارتخانهای نیز در حوزه معدن هستیم. بنابراین به نظر میرسد جای ستاد فولاد خالی است. در حالی که این ستاد کمک میکند که به صورت هماهنگ در این حوزه مهم حرکتهای جدی ایجاد شود.
شیخزاده نیز در همین خصوص گفت: نباید از سیاستگذار انتظار داشت که که برای ما کاری انجام دهد. باید خودمان زنجیره را هماهنگ کنیم و در مجموعهای مانند شورای عالی زنجیره سنگآهن و فولاد با هم مسائل را بررسی و رفع کنیم. متاسفانه هنوز خودمان نتوانستهایم برنامهریزی و هماهنگی لازم را در این زنجیره ایجاد کنیم. نباید از مسوولی که ۶ماه است بر سرکار آمده و هنوز چارچوب وزارتخانه را بهدرستی نمیشناسد توقع داشته باشیم که مشکلاتمان را حل کند.
همفکری برای حل و فصل مشکلات
در بخش دیگر میزگرد «بررسی چالشها و فرصتهای صنعت سنگآهن در ۱۴۰۱»، دبیر انجمن سنگآهن ایران به فرصتها و چالشهای بخش سنگآهن پرداخت. سعید عسکرزاده، اظهار کرد که اگر بخواهیم شعار «معدن به جای نفت» را محقق کنیم، باید به امکان تغییر مدل ذهنی و عادتهای پیشین اهمیت بدهیم و عادتهای قدیمی را اصلاح کنیم؛ چرا که در حال حاضر فرصت خوبی برای گفتوگو درباره چالشها و فرصتهای این حوزه فراهم است. وی در توضیح فرصت دیگری در بخش سنگآهن به امکان ایجاد هماهنگی و همدلی در چارچوب منافع شورای آهن و زنجیره فولاد اشاره کرد و گفت: بسیاری از مواقع منافع صنفی مانع از تصمیمات ملی میشود. اما در شرایط سخت، این موضوع تغییر کرده است. در حال حاضر تولیدکنندگان بخشهای مختلف به سمت همدلی پیش رفتهاند. به همین دلیل حالا بهترین نقطه است تا موضوع منافع ملی، جزو اهداف شورای زنجیره آهن و فولاد قرار بگیرد. عسگرزاده در توضیح فرصت بعدی به اثبات اهمیت معادن سنگآهن و امکان تدوین طرح جامع سنگآهن اشاره کرد.
فرصت دیگری که او مطرح کرد، تحقق معدنکاری فراسرزمینی بود. به گفته عسگرزاده، دستیابی به این موضوع یک مساله برد – برد است، اما نکته قابلتوجه این است که در حال حاضر در این مساله، پراکنده عمل میکنیم. اگر کارگروهی تشکیل شود و از تجربیات ارزشمندی که داریم استفاده کنیم، فرصت مناسبی فراهم میشود تا بتوانیم از تمام تجربیات و همفکریها برای رسیدن به این موضوع بهره ببریم.
ثبات قیمت، نکته آخر در بخش فرصتها بود که دبیر انجمن سنگآهن ایران در صحبتهایش بر آن تاکید کرد. به گفته او، فولاد در حال حاضر به ثبات قیمت رسیده است و حتما دامنه قیمتی فولاد متعادل باقی خواهد ماند.
عسگرزاده در همین خصوص بیان کرد که فولاد اجازه یک کار خاص یا افزایش قیمت عجیب و غریب را در این حوزه نخواهد داد. بنابراین این ثبات قیمت میتواند جذب سرمایه داشته باشد.
دبیر انجمن سنگآهن ایران در بخش دیگر صحبتهایش به چالشهای بخش سنگآهن اشاره کرد. موضوعاتی همچون «زیرساختها اعم از فیزیکی، ساختاری، فرهنگی و نیروی انسانی»، «هزینه بالای عملیات گمرکی، اسکله، بیمه و...»، «انتقال ارز»، «بوروکراسی دولت» و «عدمعمل به قانون»، «تلاش دولت برای تنظیم بازار»، «قیمتگذاری دستوری»، «عرضه دستوری»، «امضای طلایی»، «توزیع رانت» و.. از مسائل و مصائبی هستند که به گفته عسگرزاده نهتنها حوزه سنگآهن، بلکه دیگر صنایع هم با آنها دست به گریبان هستند.
لزوم همراهی مجلس و دولت در حل مشکلات سنگآهن
مدیرعامل شرکت سنگآهن مرکزی ایران نیز بهعنوان سخنران در این میزگرد اظهار کرد: مهمترین مساله امروز ما، کمبود سنگآهن، استخراج و اکتشاف نیست و حتی چالشی در حوزه فنی وجود ندارد؛ بلکه مهمترین مساله این است که تکلیف مشخص نیست. مجتبی حمیدیان، بر این موضوع تاکید کرد که صحبتهای ما در این حوزه با وجود فعالان، کارشناسان و صاحبنظران مختلف، یک موضوع است؛ اما سوال این است که برای چه کسی در حال صحبت کردن و طرح مساله و مشکل هستیم. وی در ادامه اظهارنظرهایش توضیح داد که یک روز در کشور تصمیم گرفته شده است از فضای دولتی به سمت خصوصی مهاجرت کنیم، ولی وسط این داستان، انگار همه یادشان رفته که قرار است چه کنیم یا ملزومات و مختصات مبدا و مقصد چیست، به همین دلیل حالا در برزخ جا ماندهایم.
مدیرعامل شرکت سنگآهن مرکزی ایران با مطرح کردن این موضوع که مشکلات و موضوعات موجود در سنگآهن مرکزی قابل حل است اما نه در جلساتی که همه اعضای آن جزو بخش خصوصی یا فعالان بخش عملیات حوزه معدن هستند، توضیح داد که بخش خصوصی و عملیات حوزه سنگ فولاد با دولت موضوعات زیادی دارند و باید با صحبت و جلسه آنها را حل و فصل کنند. اما این جلسات تا امروز آنطور که باید و شاید برگزار نشده است. فرصتسوزی و عدماستفاده درست از ظرفیتها برای بهبود امور، از دیگر مسائلی بود که حمیدیان در صحبتهایش در این میزگرد به آنها اشاره کرد.