والاستریت ژورنال در گزارشی بررسی کرد
صندوقهای بازنشستگی؛ بدتر از مارکسیسم
یک استراتژیست مشــــــهور در والاستریت در سال۲۰۱۶ نوشت که صندوقهای شاخص «بدتر از مارکسیسم» هستند. این امثال لنین نیستند که سرمایهداری را نابود خواهند کرد، بلکه این صندوقهای بازنشستگی هستند که آن را به نابودی میکشانند. دلیل اینکه افرادی مانند دیوید آینهورن، مدیر صندوقهای تامینی، زنگ خطر را به صدا درمیآورند، فقط شکوفایی شرکتهای مربوط به هوش مصنوعی نیست که اکنون در مجموع از هر بازار سهام خارجی ارزشمندتر هستند، بلکه به مبالغ هنگفتی اشاره دارد که این شرکتها در بازار سهام و اوراق قرضه سرمایهگذاری کردهاند.
جذابیتهای (k) ۴۰۱
هزینه کم و سادگی سرمایهگذاریهای غیرفعال جذابیت آشکاری برای مصرفکننده دارد. این موضوع باعث رشد بیشتر این صندوقها شده است. گروه ونگارد با صندوق بازنشستگی به بزرگی ۱.۳تریلیون دلار میگوید که سهچهارم برنامههای بزرگی که مدیریت میکند، بهطور خودکار کارمندان را ثبتنام میکنند و ۹۹درصد از آنها در یک «استراتژی سرمایهگذاری متعادل» وارد میشوند و ۹۸درصد آنها یک تاریخ مشخص برای بازنشستگی خود تعیین کردهاند.
کارمندان جوان بیشتر احتمال دارد که پول خود را در صندوقهای دارای تاریخ مشخص سرمایهگذاری کنند. کسانی که قرار است بازنشستگی آنها در سال ۲۰۶۰ تا ۲۰۶۵ اتفاق بیفتد، بیش از ۹۰درصد از این نوع داراییها را در اختیار دارند. یکی دیگر از ویژگیهای صندوقهای دارای تاریخ مشخص این است که مالکان به ندرت درکی از مدیریت آنها دارند و مدیران در اصلاح این سبدها بسیار کند هستند. بهعنوان مثال، زمانی که هجوم ناشی همهگیری باعث شد سهام با معیارهای بلندمدت قابل اعتماد ارزانتر از سالهای گذشته باشد و بازده اوراق قرضه به سطوحی کاهش یافت که تقریبا تضمین شده بود با تعدیل تورم درنهایت این صندوقها زیانده خواهند بود. آنچه درباره این صندوقها واضح است این است که این صندوقها بسیار بزرگ هستند و مدیرانشان بهشدت درگیر بوروکراسی شدهاند، به همین خاطر است که تغییر موقعیت این شرکتها در تخصیص وجوه در تاریخ هدف به کندی اتفاق میافتد.
مزیتهای سرمایهگذاری غیرفعال
البته باید توجه کرد که سرمایهگذاری غیرفعال مزیتهایی نیز دارد. عدم واکنش به تغییرات مکرر در بازار بهطور کلی برای سرمایهگذاران چیز خوبی است. هنگامی که ایجاد تغییرات آسان است، مانند یک حساب کارگزاری مشمول مالیات که بهطور فعال مدیریت میشود، این خطر وجود دارد که زمانی که باید بترسند، حریص میشوند و بالعکس. شواهد آکادمیک نشان میدهد که معاملات مکرر بهشدت ثروت بالقوه را در درازمدت کاهش میدهد. تئوری اصلی پشت سرمایهگذاری غیرفعال این است که افراد دیگر قبلا کار شایستهای برای یافتن ارزش چیزها انجام دادهاند. بنابراین یک صندوق شاخص میتواند در یک بازار کارآمد بهصورت رایگان دست به کار شود. با این حال به نظر نمیرسد امروز این تئوری درست باشد و سهمهای بیش برآوردشده زیادی وجود دارند که همچنان روی آنها سرمایهگذاری میشود.
آینهورن میگوید اگر شرکتهای با ارزش مشهور به هفت شگفتانگیز همچون متا، مایکروسافت، اپل و آلفابت امروز سهام منتشر میکردند و دیگران را از سرمایه مورد نیاز محروم میکردند، مشخص میشد که بازارها «اساسا شکست خوردهاند.» و مانند سال۲۰۲۲، اوراق قرضه ممکن است حصار دفاعی خوبی ارائه نکنند. به گفته مایک دیور، مدیر اجرایی یک شرکت مدیریت دارایی، استفاده از اوراق قرضه بهعنوان یک ضربهگیر برای یک سبد دارایی میتواند تبدیل به یک دام ذهنی شود. او به جای آن پوشش ناقص، روشهایی را برای محافظت مستقیم از پرتفوی کل سهام در برابر زیان با استفاده از ابزارهای مشتقه پیشنهاد میکند که میتواند در درازمدت سود بیشتری را برای بازنشستگان به همراه داشته باشد.
درحالیکه ریاضیات او جذاب است، چنین راهحلهایی را نمیتوان برای محافظت از تریلیونها دلار دارایی در برابر بازده ناامیدکننده به کار برد. همچنین اگر میلیونها آمریکایی بهطور پیشگیرانه داراییهای خود را به سمت وجوهی که بهطور فعال مدیریت میشود، سرازیر کنند، این موضوع کمکی نخواهد کرد. خروج از وجوهی که بیش از حد وابسته به سهام شرکتهای بزرگ تکنولوژی هستند ممکن است خود باعث نزولی شدن بازار شود. به این ترتیب به نظر میرسد خروجی صندوقهای بازنشستگی همچون صندوقهای مربوط به طرح (k) ۴۰۱ به خروجی سیستم سوسیالیسم شباهت زیادی داشته باشد.