مبلغ اسمیت در فرانسه

 او در کتاب گفتاری در اقتصاد سیاسی که در سال ۱۸۰۳ منتشر شد، می‌گوید: «کالاها همواره با کالاها معاوضه می‌شوند»، لیکن این جان استوارت میل بود که در کتاب دفاع از تجارت خود که در سال ۱۸۰۸ نوشت، این جمله را به صورت «هر عرضه، تقاضای خود را ایجاد می‌کند» درآورد و از آن نتایجی گرفت از جمله اینکه کسادی در تجارت هیچ وقت به خاطر اضافه تولید نیست و نقش پول در مبادله در درجه دوم اهمیت قرار دارد.

وقتی جان استوارت میل، و بعد از او ریکاردو،‌ راه را نشان دادند، سه نظرات اولیه خود را تغییر داد و به نظرات میل نزدیک شد. به علاوه، نه خود سه و نه میل و نه حتی ریکاردو به اندازه کینز به قانون سه توجه نکرده‌اند. از نظر آنان قانون سه اساسا برای رد سیاست‌های پولی و ترس از این که اقتصاد ممکن است دچار اضافه تولید دائمی شود، ارائه شده است و این قانون هیچ‌گاه مدعی نیست که رکود هرگز روی نمی‌دهد و هنگامی هم که روی دهد چند سالی به طول خواهد انجامید.

لذا باید گفت که شهرت «سه» به خاطر کشف قانون «سه»، شهرت نابه‌جایی است. به همین ترتیب، بعضا سه را به خاطر تمیز تفاوت میان کارفرما و صاحب سرمایه احترام کرده‌اند. ولی اگر نوشته‌های سه به دقت خوانده شود، معلوم می‌‌شود که او بر نقش کارفرما به عنوان هماهنگ‌کننده عوامل تولید تاکید داشته و بر نقش مهم‌تر کارفرما به عنوان خریدار مواد اولیه با قیمت مشخص برای فروش کالاهای حاصل از آن در آینده به قیمتی نامعلوم، که مدت‌ها قبل از این توسط کانتیلون مورد اشاره قرار گرفته بود، توجهی ندارد. حتی نقش کارفرما به عنوان مبدع کالاها و روش‌های تولید جدید که اساس نظریه شومپیتر را تشکیل می‌داد، توسط سه تنها به اختصار مورد اشاره قرار گرفته است. لذا، اینجا نیز تاریخ بیش از حد با ژان باتیست سه همراه بود. در مجموع باید گفت که سه از لحاظ نظریه‌پردازی ضعیف‌تر از آدام‌اسمیت و از نظر تحلیلی ضعیف از ریکاردو و از لحاظ انتقادی ضعیف‌تر ازمالتوس بوده است.

اهیمت سه به ویژه از نظر اقتصاد فرانسه این است که آدام‌اسمیت را شناساند، اقتصاد سیاسی کلاسیک‌انگلستان را در سراسر اروپا اشاعه داد و بر نقش مطلوبیت و تقاضا در مقابل هزینه و عرضه تاکید گذارد. ژان‌باتیست سه در شهر لیون فرانسه و در یک خانواده پروتستان متولد شد و بالاخره مدیر یک کارخانه پنبه پاک‌کنی در شمال فرانسه‌ شد، او در جوانی برای یک شرکت بیمه کار کرد، مدتی روزنامه‌نویس شد و مدتی نیز در زمان ناپلئون عضو مجلس بود. در سال ۱۸۱۵‌که ناپلئون سرنگون شد، سه تدریس  اقتصاد‌ سیاسی را آغاز کرد و دو سال بعد‌ به استادی کرسی اقتصاد صنعتی در «کنسرواتوار هنر وحرف» فرانسه در پاریس رسید. او بارها از انگلستان دیدن کرد و دوست نزدیک ریکاردو و مالتوس بود که البته با عقایدشان چندان موافقتی نداشت.