بزرگ‌ترین اشتباهات والدین در هنگام صحبت کردن با کودکان و نوجوانان
با استفاده از کلمات صحیح می‌توانید مغز کودکان خود را تغییر دهید. پدر و مادر یکی از چالش برانگیزترین و مهم‌ترین وظایف را در طول زندگی کودکان بر عهده دارند. اما متاسفانه تصورات غلط در مورد چگونگی افزایش مسوولیت کودک به ارتباط بی‌اثر و کاهش قدرت آنها منجر شده است. برخی از والدین استراتژی مستبدانه‌ای را در پیش می‌گیرند و اجازه خودکفایی را به کودک خود نمی‌دهند. این در حالی است که برخی دیگر از والدین هیچ‌گونه کنترلی بر کودک خود ندارند و به‌طور کامل آنها را به حال خود رها می‌کنند. تحقیقات نشان می‌دهد که هر دو رفتار نوعی افراط است که تاثیر بزرگسالان را در تربیت کودکان کاهش داده و رابطه و تعامل صحیح میان والدین و کودک از بین می‌رود. بهترین نوع رفتار والدین براساس «اصل احترام» به کودکان است. این نوع رفتار انعطاف‌پذیر و عادلانه بوده و به جای تسلیم و کنترل، «یادگیری» اهمیت پیدا می‌کند. شنیدن صحبت‌های کودکان و احترام به آنها نوعی رفتار عادلانه است که تعادل رفتاری را در کودک ایجاد می‌کند. هر نوع افراط در رفتار با کودکان منجر به کاهش اعتماد به نفس و عزت نفس آنها می‌شود.

رفتارهای نامناسب با کودکان

زیاد صحبت کردن. زمانی که والدین بدون وقفه و فاصله با کودکان خود صحبت می‌کنند، هیچ تاثیری بر آنها نمی‌گذارند یا حتی تاثیر منفی بر آنها می‌گذارند. تحقیقات نشان می‌دهد که مغز انسان به‌گونه‌ای است که تنها یک قسمت از اطلاعات در آن باقی می‌ماند. این قسمت از اطلاعات تنها در حدود ۳۰ ثانیه است و مابقی آن تکرار و بلااثر است. برای مثال زمانی که والدین در رابطه با کلاس‌های آموزشی با کودک خود صحبت می‌کنند باید «تنها در مورد آنچه اهمیت دارد با او صحبت کنند و از حاشیه رفتن خودداری کنند.» همچنین «پیام نباید بار منفی و استرس‌زا داشته باشد» که در کودک تشویش و استرس ایجاد کند، بلکه صحبت کردن والدین با کودک خود باید «به‌صورت مجزا و مرحله به مرحله» باشد تا هضم آن بهتر انجام شود. برای این کار والدین باید به کودک خود اجازه گوش دادن و انتخاب صحبت را بدهند.زمانی که والدین صحبت‌های خود را در دو جمله بیان می‌کنند، جذب اطلاعات و درک صحبت‌ها برای کودک به‌آسانی انجام می‌شود. همچنین، تاثیر آن نیز قابل مشاهده است و در مراحل بعد نیز می‌توان از کودک درخواست دیگری داشت. در نهایت کودک نیز تمایل خود را برای همکاری با نظر والدین اعلام می‌کند. همراه شدن یک کودک با والدین از طریق جملات کوتاه و تاثیرگذار صورت می‌گیرد و نه با به کار بردن جملات طولانی که خلاصه برداری از آنها برای کودک سخت باشد.


هشدارهای متعدد، مکرر و آزار دهنده به کودک.بسیاری از پدرها و مادرها صبح زود که از خواب بیدار می‌شوند در فکر کار، باشگاه، رانندگی، ملاقات با دوستان، رفتن به سالن آرایشگاه، استخر و خرید و غیره هستند و نسبت به کودک خود توجه زیادی ندارند و هیچگونه نظارتی بر رفتارهای اشتباه کودک نمی‌کنند. به مرور زمان کودکی که به او بی توجهی شود به نوعی پریشانی و اختلال روحی دچار می‌گردد زیرا والدین وقتی را برای صحبت و تعامل با کودک خود صرف نکرده‌اند و در صورتی که کودک اشتباهی را مرتکب شده، هیچ تذکر و هشداری از سوی والدین به وی داده نشده است. از سوی دیگر برخی دیگر از والدین به شدت کودک خود را کنترل می‌کنند و به‌صورت مستمر به کودک هشدار و تذکر می‌دهند که این نوع رفتار نیز برای کودکان زیان‌بار است. در واقع کنترل بیش از حد پدر و مادر بر وضعیت کودک برای وی آزار دهنده است. بهترین نوع رفتار در قالب «یادآوری» صورت می‌گیرد. زمانی که والدین به کودکان خود روش درست را بیاموزند و با زیرنظر داشتن غیرمستقیم، رفتار او را مدیریت کنند، مطمئنا تاثیر بیشتری بر تربیت کودک می‌گذارند. تذکرات پی در پی به کودک رفتار مناسبی نیست و کودک به شدت از این نوع رفتار بیزار است. برای مثال تصور کنید کودک در انجام تکالیف خود سهل‌انگاری کرده، حالا والدین تصمیم به تذکر گرفته‌اند. اما این تذکر دادن نباید چندین مرتبه و پشت سر هم باشد. این نوع تذکر بیانگر این است که والدین به کودک خود اعتماد ندارند و برای مدیریت وضعیت تحصیلی او مدام در کارش دخالت می‌کنند. بنابراین تذکرات والدین باید سازنده و بدون تکرار بیش از حد باشد.


ایجاد احساس گناه و شرم در کودک.زمانی که یک کودک در کاری شکست می‌خورد، والدین نباید در وی احساس شرم ایجاد کنند، بلکه هنگام ارتکاب خطا یا شکست، والدین باید با کودک خود همدلی کنند. زمانی که کودکی در کار خود شکست می‌خورد به این معنا نیست که لزوما او کودک بدی است و رفتار او غیراخلاقی است، بلکه ممکن است اشتباه کودک در اثر سهل انگاری باشد. در این صورت والدین باید با او همدلی کرده و به او بیاموزند که اشتباهات چراغ راه آینده و تجربه‌ای برای دیگر کارها است.آرام کردن کودک تاثیرات مطلوبی بر رفتار او در مقابل شکست‌ها دارد و او را در برابر شکست‌های آتی یاری می‌دهد. بنابراین باید به کودک خود در زمان اشتباهات و شکست‌ها یاری دهید و از سرزنش کردن او بپرهیزید. در غیر این صورت در کودک احساس شرم و گناه شکل می‌گیرد که هیچگاه او را رها نمی‌کند. همچنین نباید به کودک انرژی منفی انتقال داده شود. کودکان بی احترامی را احساس می‌کنند. بنابراین در زمان همدردی با کودک باید از استفاده از واژه‌های منفی بپرهیزید زیرا کودک احساس تحقیر کرده و مغز او مسیرهای منفی ایجاد می‌کند. باید تا حد امکان از زدن برچسب‌های منفی بر کودک خود پرهیز کرده و از کلمات و واژه‌های مطلوب استفاده کنید.


گوش ندادن به صحبت‌های کودک

زمانی که کودک با والدین خود صحبت می‌کند، باید با تمام وجود به صحبت‌های او گوش فرا دهید. کودکان دوست دارند یک نفر با جان و دل صحبت‌های آنها را گوش دهد. این نوع رفتار برای کودک یک الگو و مدل‌سازی رفتاری است که کودک در بزرگسالی از آن برای تعاملات خود استفاده می‌کند. وقتی که موقع صحبت کردن کودک به او توجه شود، قطعا این احساس به کودک منتقل می‌شود که او شخصیت مهمی است و برای دیگران ارزش دارد که به خودی خود این امر موجب افزایش اعتماد به نفس و عزت نفس در کودک می‌شود.