پادکست موزه سینما همزمان با سال جدید میلادی منتشر شد؛
بزرگان ارامنه در قاب هنر ایران
مهرداد غفارزاده، نویسنده و فیلمساز، گفت: زندهیاد ساموئل خاچیکیان از بدو ورود خود به سینما به همه امور جاری در این حرفه دقت و توجه بسیاری داشت.
او فیلمی به نام «شبنشینی در جهنم» در کارنامه دارد که با توجه به امکانات آن زمان اثری درخشان به شمار میرود و همچنان دیدنی است. من این اثر را در نوجوانی دیدم و بسیار روی من اثرگذار بود. غفارزاده با اشاره به هنر دوبله در سینمای ایران گفت: ظاهرا در ابتدا دوبلورهای ایرانی در کشور ایتالیا با این هنر آشنا شدند و به اندازهای دارای نبوغ بودند که پس از ایتالیا، دوبلههای ایران در جهان شهرت داشتند. اما پس از انقلاب و به دلیل اینکه صدابرداری سر صحنه رواج یافت، دوبله کمی به حاشیه رفت.
ژرژ پطروسی، گوینده و دوبلور پیشکسوت، گفت: ایران دارای قومیتها و زبانهای مختلف است. در دوران مدرن ارمنیها و آشوریها در سینمای ایران بسیار موثر و راهگشا بودند. من پنجاه سال است که در صنعت دوبله فعالیت دارم و همواره در هر استودیو یک یا دو ارمنی مشغول کار بودند. من این افتخار را داشتم که در فیلم «بلوف» ساموئل خاچیکیان مدیر دوبلاژ باشم و با او همکاری کنم. خاچیکیان بسیار فرد زلال و مهربانی بود و این موضوع در وصف نمیگنجد. او خود فیلمنامه فیلمهایی را که کارگردانی میکرد مینوشت و به همین دلیل روی متن بسیار احاطه داشت.
این گوینده گفت: آلبرت دومان شخصیتی مهمی در صنعت دوبله ایران و از عوامل خلاق و باهوش حاضر در استودیوها بود. خلاقیت دومان به اندازهای بود که نقش مهمی در پیشرفت سینمای ایران داشت و ضروری است که به او پرداخته شود. دومان خود ابتکاراتی داشت که حیرتانگیز بودند.
او افزود: دوبله نیز مانند سایر هنرها محصول یک دوره خاصی است که در آن افراد بسیار درخشانی مشغول فعالیت بوده و بنیانی اساسی را برقرار کردند. دوبلورهای قدیمی برای کار خود و مخاطب ارزش فراوانی قائل بودند و به همین دلیل با تمام توان کار خود را صورت میدادند. اما متاسفانه امروزه وضعیت تغییر کرده است و بسیاری از پیشکسوتها از فضای کاری فاصله گرفته و افراد جوان نیز فرصتی برای آموختن ندارند.
پطروسی گفت: در استودیوهای دوبله ایران، ارمنیهای بسیاری مشغول کار بودند که هر یک در پیشرفت و رشد سینمای ایران نقش داشتند اما خیلی کم از آنها یاد شده است. در هنر دوبله وضعیت مانند ادبیات، شعر معاصر و نقاشی مدرن ایرانی است. همگی این هنرها محصول دوران خاصی هستند که افراد درخشانی زمینهساز قدرت و اعتبار این حوزهها به شمار میرفتند. آنها بنیان مسائل اساسی را به وجود آوردند و در حوزه نقاشی میتوان از زندهرودی، تناولی و… نام برد که در زمان شروع کار چندان جدی گرفته نشدند، اما با این وجود نقش مهمی در آینده هنر نقاشی ایران ایفا کردند.
او افزود: دوبله در ایران نیز چنین وضعیتی را دارا بود و محصول یک دوران ویژه به شمار میرفت. در آن زمان روندی حرفهای پی گرفته میشد و فرد فیلمها را از کشورهای خارجی خریداری میکرد و نسبت به کیفیت استودیوهای دوبله و مدیران دوبلاژ نیز آگاهی داشت و همه امور با دقتی فراوان پیگیری میشد. آن زمان همه برای تماشاگر و مخاطب یک فیلم ارزش قائل بودند.
سپس ادوین خاچیکیان، فیلمساز و فرزند زندهیاد ساموئل خاچیکیان، با بیان اینکه جامعه ارمنیها همواره نقش مهمی در سینمای ایران بر عهده داشتهاند، گفت در این خصوص میتوان از نامهای اثرگذار بسیاری در طول سالیان نام برد و خاچیکیان هم فیلمسازی بود که پرمخاطبترین فیلم تاریخ سینمای ایران یعنی «عقابها» را ساخت.
فرزند سینماگر فقید گفت: او بعدها با فیلم «چاوش» به سینما بازگشت درحالیکه این اثر از سینمای مورد علاقه اش دور بود. خاچیکیان فیلمسازی بود که در کنار دستاوردهای فنی که برای سینمای ایران به همراه آورد، همواره به نقش امید در زندگی توجه داشت. او به صورت جدی ادبیات را دنبال میکرد و از ۹سالگی شعر سرود و با این همه بسیار علاقهمند به سینما بود. هر زمان صحبت از کار میشد چشمهایش برق میزد، اما در سالهای آخر کمی از فضا دلزده شده بود و البته زمانی که قصد ورود به سینما داشتم در مقابلم مانعی ایجاد نکرد اما مشوق هم نبود .
او گفت: پدر هنگام ساخت فیلمهای «ضربت» و «دلهره» شور و اشتیاق فراوانی داشت زیرا او با سینما زندگی میکرد. پدر زمانی که مشغول کار بود فردی پرانرژی بود و همچون یک جوان عمل میکرد.
فرزند زندهیاد خاچیکیان گفت: بر اساس پیشینهای که پدر در تئاتر داشتند و احاطه او به میزانسن و نورپردازی، از او برای حضور در سینما دعوت میشود. او سینما را از نوجوانی در تبریز دنبال میکرد و گاهی گفته میشود او فیلمسازی را به واسطه مکاتبه و از طریق یوسف شاهین آموخته است، درحالیکه اینگونه نیست.
خاچیکیان دارای این قدرت بود که کلیشههای تثبیتشده را از میان بردارد و با استفاده از قدرت خطر کردن و نهراسیدن در اشتباه کردن، فضایی متفاوت و خلاقانه را در سینمای ایران به وجود بیاورد.
در بخش دیگری از این برنامه، نظامالدین کیایی، صدابردار شناختهشده سینمای ایران، نیز گفت: خاچیکیان به زبان انگلیسی مسلط بود و با تمام دانشگاههای سینمایی در آمریکا مکاتبه میکرد و بسیار درباره سینما به مطالعه میپرداخت.
او مقولههایی همچون دکوپاژ و میزانسن را به صورت آکادمیک دنبال میکرد و نسبت به پلانهایی که ضبط شده بسیار آگاه بود. خاچیکیان تحت هیچ شرایطی به مال دنیا توجه نشان نمیداد و ذات سینما برایش اهمیت داشت درحالیکه گرانترین کارگردان سینمای آن زمان بهشمار میرفت.