فارن افرز تحلیل کرد؛
مشارکت ایران و روسیه هستهای خواهد شد؟
نشریه فارن افرز ۲۸ ژانویه در تحلیلی به قلم نیکول گراژوسکی و اور رابینوویتز، دو تحلیلگر روسی، نوشت: حمله روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۲، همراه با واکنش این کشور به حملات هفت اکتبر حماس به اسرائیل، این موازنه را بر هم زد، زیرا وابستگی فزاینده مسکو به فناوری نظامی ایران، این کشور را بیش از پیش به تهران نزدیک کرد. یک دهه پس از سفر سردار قاسم سلیمانی، فرمانده ارشد ایرانی، به مسکو برای ترغیب مقامات کرملین جهت مشارکت نظامی در سوریه، تهران و مسکو روابط بیسابقهای برقرار کردهاند که با انزوای مشترکشان از سوی غرب و همکاری نظامی در اوکراین تقویت شده است.
و باید گفت، روسیه که زمانی معمار توافق برای محدودکردن برنامه هستهای ایران بود، امروز به یک مشوق و تسهیلگر در جهت برنامه هستهای تهران بدل شده است. در شرایط تغییرات منطقهای پس از واکنش شدید اسرائیل بعد از حملات هفتم اکتبر و سپس سقوط دولت اسد، درحالیکه نبرد روسیه در اوکراین وارد سومین سال میشود، امروز مسکو و تهران به یکدیگر روی آوردهاند. حمایت ایران برای تلاشهای جنگی روسیه حیاتی شده است و توسعه برنامه هستهای تهران با کمک روسیه، بهسرعت در حال تبدیلشدن به قویترین اهرم فشار ایران علیه اسرائیل و غرب میشود.
برای ایالات متحده و اسرائیل، این رابطه جدید خطر استحکام بخشیدن به ظهور یک محور موثر و تاثیرگذار ضدغربی را دارد. اما دنبالکردن کارزار «فشار حداکثری» علیه ایران که موافقان بسیاری در داخل دولت ترامپ دارد، ممکن است ایران هستهای را به روسیه نزدیکتر کند. در عوض، ایالات متحده با اجرای یک مانور دیپلماتیک ظریف شاید بتواند از دستیابی ایران به سلاح هستهای جلوگیری کرده بدون اینکه تهران را به آغوش مسکو هل دهد.
یک اقدام پرمخاطره
البته باید خاطرنشان کرد، نتانیاهو هم از روابط نزدیک خود با روسیه به سود خود در داخل اسرائیل بهرهبرداری کرد. از جمله با بزرگنمایی روابط نزدیک خود با پوتین در جریان مبارزات انتخاباتی سال ۲۰۱۹هنگامی که تلاش کرد از خود چهره یک بازیگر دارای اعتبار در صحنه جهانی را به نمایش گذارد. در همین حال، اسرائیل برنامههای خود را از طریق «کارزار بین جنگها» دنبال کرد که هدف آن جلوگیری از ایجاد زیرساختهای نظامی دائمی توسط ایران در سوریه و ایجاد اختلال در مسیرهای تدارکاتی ایران به حزبالله از طریق حملات هوایی بود. تا قبل از تهاجم گسترده نظامی روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۲، مسکو برای حفظ روابط خود با اسرائیل و ایران، قبل از آنکه مشکل حفظ موازنه منطقهای خود را آشکار کند، تلاش میکرد.
از یک سو، مسکو چشم خود را بر عملیات اسرائیل علیه ایران و متحدان غیردولتی آن در سوریه بسته بود. بر اساس مکالمههای پیامرسان واتساپ که اخیرا گروه شورشی هیئت تحریر الشام (HTS) در دمشق به دست آورده، این کشور حتی تلاش کرد مقدمات یک دیدار میان اسد و یوسی کوهن، رئیس وقت موساد، در اواخر سال ۲۰۱۹ در کرملین فراهم کند، تا نفوذ ایران در سوریه را محدود کند (بااینحال اسد در نهایت از انجام این دیدار صرفنظر کرد).
از سوی دیگر، روسیه برای حمایت از بشار اسد با ایران همکاری میکرد و به طور مخفیانه مستقیما حزبالله را مسلح میکرد. بر اساس ادعای منابع اسرائیلی، بیش از ۷۰درصد تسلیحات حزبالله، ساخت روسیه بوده و مستقیما از طریق پایگاه دریایی روسیه در طرطوس در سوریه تامین میشد. روسیه شاید حتی میتوانست روابط خود را با هر دو طرف را ادامه دهد و با آنها بازی کند. بااینحال تهاجم نظامی مسکو به اوکراین موجب تغییر معادلات در سوریه و در نهایت شکست راهبرد کرملین در اثر تناقضات مختلف آن شد.
نمیتوان همگان را خشنود نگه داشت
اتکای روزافزون مسکو به حمایتهای ایران، راه را برای همکاری عمیقتر روسیه و ایران در خاورمیانه فراهم کرد. درحالیکه بازیگران مورد حمایت ایران، از جمله حوثیها در یمن و شبهنظامیان در عراق و سوریه، در سراسر منطقه برای حمله به اسرائیل پس از هفتم اکتبر بسیج شدند، روسیه هرگونه تظاهر به بیطرفی را کنار گذاشت. در یمن، بر اساس گزارش والاستریت ژورنال، مسکو دادههای ماهوارهای را برای تقویت قابلیت هدفگیری حوثیها علیه کشتیرانی در دریای سرخ در اختیار آنها قرار داد. در لبنان، روسیه انتقال تسلیحات پیشرفته به حزبالله را تسهیل کرد، از جمله موشکهای هدایتشونده ضدتانک پیشرفته که بعدا علیه اهدافی در داخل اسرائیل استفاده شدند.
روسیه همچنین به متحدان ایران، آزادی عمل بیشتری در بلندیهای جولان سوریه داد. شاید مهمترین نشانه تغییر رویه روسیه، امتناع پوتین و مقامات روسی از صدور هرگونه بیانیه در محکومیت یا توبیخ حماس در روزهای پس از عملیات هفت اکتبر بود. در عوض، پوتین پنج روز بعد، ارتش اسرائیل را با نازیها مقایسه کرد و به خبرنگاران گفت که برنامههای ارتش اسرائیل در غزه با محاصره لنینگراد در طول جنگ بزرگ میهنی قابلمقایسه بود. البته مسکو از تشدید تنشها بلافاصله بعد از هفتم اکتبر ابتدا با هدف منحرفکردن توجه افکار عمومی و منابع غرب از اوکراین به خاورمیانه سود برد. اما در نهایت، مسکو از پیامدهای حملات اسرائیل متضرر شد. پس از یک دهه کمک نظامی موفق روسیه، نظام اسد به طور ناگهانی در دسامبر ۲۰۲۴ فروپاشید. برخلاف سال ۲۰۱۶، زمانی که نیروهای زمینی ایران و پشتیبانی هوایی روسیه موفق به عقب راندن نیروهای شورشی در طول محاصره حلب شدند، هیچ یک از حامیان این کشور نتوانستند این بار یک ضدحمله سریع را آغاز کنند.
متحدان ایران در اثر حملات اسرائیل با محدودیت مواجه شده و نیروی هوایی اسرائیل در موقعیتی قرار داشت که از تلاشهای ایران برای رسیدن به دمشق جلوگیری کند. روسیه برای دفاع از اسد بیش از حد درگیر جنگ در اوکراین بود.
در این شرایط ادعا میشود تهران شروع به تجدیدنظر در گزینه هستهای خود کرده است. در حال حاضر فرض بر این است که ایران کشوری است که در آستانه دستیابی به بمب هستهای قرار دارد؛ کشوری که از اجزای ضروری برای تسلیحات هستهای از جمله فناوری غنیسازی اورانیوم، تخصص فنی، سیستمهای حمله و تاسیسات مرتبط برخوردار است، اما هنوز تصمیم قطعی برای حرکت به این سمت اتخاذ نکرده است. البته مقامات ارشد دولت ایران هشدار دادهاند که در صورت حمله اسرائیل به تاسیسات هستهای این کشور، تهران ممکن است دکترین هستهای خود را مورد «بازبینی» قرار دهد.
اگرچه ماهیت دقیق کمکهای روسیه به ایران ناشناخته است، مقامات ایالات متحده و اسرائیل نسبت به همکاریهای روزافزون دو کشور هشدار دادهاند. در ژوئیه ۲۰۲۳، ویلیام برنز، رئیس سابق سیا، همکاری روسیه در برنامه پرتاب فضاپیمای ایران را با اشاره به حضور تکنسینهای روسی که روی برنامه پرتاب فضاپیما در ایران و دیگر جنبههای برنامه موشکی آنها کار میکنند، تاکید کرد. بهطور قابل توجهی، چنین کمکی مستقیما برای توسعه موشکهای دوربرد و قارهپیما قابل استفاده است.
در سپتامبر ۲۰۲۴، ایالات متحده مدعی شد که روسیه همکاریهای هستهای خود را با ایران در ازای دریافت موشکهای بالستیک کوتاهبرد برای اوکراین گسترش داده است. مقامات و کارشناسان اسرائیلی همچنین در واکنش به اظهارات دیمیتری مدودف، معاون رئیس شورای امنیت روسیه، ابراز نگرانی کردهاند که روسیه ممکن است به ایران در زمینه فناوری تسلیحاتی کمک کند.
در کوتاهمدت، به نظر میرسد ایران بیشتر خواهان دریافت حمایت روسیه برای تقویت پدافند هوایی خود است. اما برنامههای آن فراتر از احیای فوری قابلیتهای مذکور است. مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران، چند روز پیش از مراسم تحلیف دونالد ترامپ، به مسکو سفر کرد و یک معاهده همکاری راهبردی با روسیه را نهایی کرد که همکاریهای دوجانبه را عمیقتر میکند. زمان انجام این سفر تصادفی نیست – ایران به دنبال مقابله با وعدههای دولت جدید ایالات متحده مبنی بر فشار حداکثری از طریق تحکیم روابط با روسیه است.
تا زمانی که جنگ در اوکراین ادامه دارد و روابط ایران با غرب خصمانه است، ایجاد شکاف بین روسیه و ایران یک چالش بزرگ خواهد بود. واشنگتن باید نسبت به تلاشهای بالقوه روسیه و ایران برای احیای نفوذ خود در سوریه، جایی که مشارکت روسیه و ایران برای اولینبار به ثمر نشست، هوشیار بماند. یک ایران هستهای با حمایت روسیه، رژیمهای سنی میانهرو در منطقه را نگران و محور نوظهور سنی - اسرائیلی را تضعیف میکند، علاوه بر اینکه منطقه را به سمت یک مسابقه تسلیحات هستهای منطقهای سوق میدهد. اما تحکیم روابط پوتین با قابلیتهای هستهای پیشرفته تهران، تهدیدی است حتی فراتر از منطقه خاورمیانه که میتواند کشورهای همفکر در سراسر جهان را در پشت نارضایتی خود از رهبری جهانی ایالات متحده متحد کند.