شاید سخن گفتن از سینما در عصر مشروطه در نگاه اول کمی غریب به نظر برسد. ولی واقعیت این است که در دوران پر تب و تاب اوایل قرن بیستم میلادی که ایرانی‌ها به سرعت با افکار و نیز مظاهر دنیای مدرن آشنا می‌شدند، سینما یکی از مقولاتی بود که خیلی زود به ایران راه پیدا کرد و مورد توجه مردم قرار گرفت. حالا که حدود صد سال از آن زمان می‌گذرد، با خواندن تاریخ دوره مشروطه به این می‌اندیشیم که در بسیاری از حوزه‌ها آیا در این صد سال گامی به جلو برداشته‌ایم؟سینما از معدود حوزه‌هایی است که می‌توان قضاوت مثبتی در مورد آن داشت. سینما از معدود محصولات دوران مدرن است که حدود صد سال پیش وارد ایران شد و اگر نه پا به پای دنیا ولی به نحوی پیشرفت کرد که در اوایل قرن بیست و یکم ایران در آن حرفی برای گفتن دارد و «سینمای ایران» هنوز هم به عنوان یک گونه مشخص و معتبر در عرصه جهانی شناخته می‌شود.

نخستین مواجهه ایرانی‌ها با سینما برمی‌گردد به تیر ماه سال ۱۲۷۹ شمسی، شش سال قبل از صدور فرمان مشروطیت. در آن زمان مظفرالدین شاه برای نخستین بار به اروپا سفر کرده بود. او در این سفر با سینما و دوربین فیلمبرداری آشنا شد و به میرزا ابراهیم خان عکاسباشی، عکاس دربار، دستور داد «همه قسم آنها را خریده و به تهران بیاورند که ان شاءالله همانجا درست کرده به نوکرهای خودمان نشان بدهیم.»

نخستین نمایش‌های فیلم در ایران از اولین روزهای بعد از بازگشت مظفرالدین شاه از سفر، ابتدا در دربار و بعد به تدریج در میهمانی‌های منازل بزرگان و اشراف آغاز شد.اما چهار سال زمان لازم بود تا این پدیده جدید عمومی شود و مردم عادی نیز بتوانند از آن استفاده کنند. در مهر ماه ۱۲۸۳ شمسی (حدود دو سال قبل از صدور فرمان مشروطه) نخستین سینمای عمومی در ایران آغاز به کار کرد.

ابراهیم خان صحاف باشی که در خیابان لاله زار روبه‌رو‌ی سینما کریستال فعلی مغازه آنتیک فروشی داشت، در سفر خود به دور دنیا اسباب و وسایل نمایش فیلم را خرید و به ایران آورد. او بعد از بازگشت به ایران نخستین سالن نمایش فیلم را در حیاط پشت مغازه‌اش در سه راه مهنا (چهارراه مهنای فعلی) دایر کرد.

مشتریان او در این دوره اعیان و دولتمردان تهرانی بودند و هنوز سینما کاملا عمومی نشده بود. صحاف باشی در آذر ماه همان سال (رمضان ۱۳۲۲ قمری) در اول خیابان چراغ گاز (امیر کبیر فعلی) سالنی باز کرد که نخستین سینمای عمومی در ایران است. در این سینما هم فیلم‌های کوتاه کمدی فانتزی و هم فیلم‌های خبری مربوط به جنگ‌های آن دوره پخش می‌شد.عمر سینمای چراغ گاز که تماشاگرانش آدم‌های نسبتا پولداری بودند تنها یک ماه رمضان بود. دو روایت برای تعطیلی زودرس سالن چراغ گاز در دست است.روایت نخست حاکی از آن است که با بدگویی گروهی از مردم که تاسیس سالن سینما را بی دینی می‌دانستند، به تکفیر سینما پرداختند و صحاف باشی به ناچار سینمایش را تعطیل کرد. روایت دوم این است که چون صحاف‌باشی از مبارزان مشروطه خواه بود، درگیری‌هایی با دربار داشت و درباریان بدگویی‌هایی را که از سینما می‌شد بهانه کردند تا سینمای او را به تعطیلی بکشانند.

البته بعضی از محققان با استناد به اینکه در روزنامه‌های آن دوره هیچ خبری در رابطه با سینمای چراغ گاز وجود ندارد، اساسا وجود این سالن را زیر سوال برده‌اند. اما این سالن عموما به عنوان اولین سینمای عمومی ایران پذیرفته شده است.اما نمایش عمومی بعدی در ایران سه سال بعد از این تاریخ است. اول رمضان سال ۱۳۲۵ قمری (مهر ۱۲۸۶ شمسی)، روسی خان که در خیابان علاءالدوله (فردوسی) مغازه عکاسی داشت، تصمیم گرفت در مغازه‌اش نمایش عمومی فیلم به راه بیندازد.

روسی خان، که نام اصلی اش ایوانف بود و این لقب را از محمد علی شاه گرفته بود، دستگاه نمایش خود را به همراه پانزده حلقه فیلم از کمپانی پاته خریده و از چند ماه پیش از نمایش عمومی، مشغول نمایش در اندرونی دربار و خانه‌های نجبا و اشراف بود. سینمای روسی خان را می‌توان اولین سینمای عمومی ایران بعد از صدور فرمان مشروطه دانست.

روسی خان آغاز به کار سینمایش را در شماره دوم مهر ماه سال ۱۲۸۶ روزنامه حبل المتین آگهی کرد:«خیابان علاءالدوله در عکاسخانه روسی خان، یک ساعت و نیم از شب گذشته تا شش ساعت پرده‌های نوظهور به عمل سینه سینماتوگراف که عکس متحرک تازه‌ترین اختراعات است تماشا می‌دهد... بلیت‌‌های واردین دو قران و سه قران.»

رقابت روسی خان و آقایف

با توجه به جو پرشور آن روزهای تهران از سالن روسی خان استقبال خوبی شد و همین مساله باعث شد که خیلی زود رقیبی وارد صحنه شود. هنوز رمضان سال ۱۳۲۵ تمام نشده بود که فردی به نام آقایف تصمیم گرفت سالن تازه‌ای افتتاح کند.او ابتدا از روز ۲۴ رمضان در قهوه خانه زرگرآباد در خیابان چراغ گاز (امیرکبیر) اقدام به نمایش فیلم کرد و کمی بعد تصمیم گرفت سالنی مخصوص نمایش فیلم ایجاد کند. آقایف به همین منظور قسمت پشتی مغازه‌ای در خیابان ناصری (ناصرخسرو) را اجاره کرد و سالن کوچکی با بیست صندلی راه انداخت.

شکل گرفتن رقابت بین روسی خان و آقایف به سود سینما بود. روسی خان برای آنکه قافیه را نبازد، تالار دارالفنون را که درست روبه‌رو‌ی سالن ۲۰ نفره آقایف بود اجاره کرد و با چیدن نیمکت‌هایی برای نشستن ۱۵۰ تا ۲۰۰ نفر در این سالن جا فراهم کرد. او روی حیاط را نیز پارچه کشید و دو نوازنده نیز استخدام کرد تا به هنگام نمایش فیلم بنوازند و به این ترتیب به کسب خود رونقی داد.رقابت‌های روسی خان و آقایف همزمان بود با بالا گرفتن درگیری‌های مرتجعان و مشروطه‌خواهان در تهران و در نهایت به توپ بستن مجلس شورای ملی در تیر ماه ۱۲۸۷. اما این رویداد نیز باعث تعطیلی سینماها در تهران نشد.روسی خان، که بعضی‌ها او را دارای روابط نزدیک با کلنل لیاخوف حاکم نظامی تهران در دوره استبداد صغیر می‌دانند، در تابستان ۱۲۸۷ طبقه بالایی انتشارات فاروس در خیابان لاله زار را نیز اجاره کرد و یک سالن جدید راه انداخت.

سینماتوغراف و استبداد صغیر

رقابت روسی خان و آقایف در این دوره وارد مرحله جدیدی شد و کار به جایی کشید که پس از کش و قوس‌های فراوان هر دوی آنها به زندان افتادند. بعد از آزادی از زندان هر دوی آنها تغییراتی در سالن‌های خود دادند تا مزاحم کار هم نباشند.در تابستان ۱۲۸۸ حکومت محمد علی شاه سقوط کرد و مشروطه خواهان تهران را فتح کردند. بعد از فتح تهران روسی خان یکی از سالن‌های خود را تعطیل کرد ولی سالن فاروس به کار خود ادامه می‌داد. اما در زمستان ۱۲۸۸، روسی خان سالن فاروس را نیز تعطیل کرد. آقایف هم بعداز آزادی از زندان کارش را محدود و قبل از روسی خان سالنش را تعطیل کرد. به این ترتیب فعالیت نسل پیشگام نمایش فیلم در ایران به پایان رسید.بعد از تعطیلی این سالن‌ها تا پایان دوره مشروطه (زمستان ۱۲۹۰) سینمای دیگری در ایران راه نیفتاد. اما از سال ۱۲۹۱ به بعد دوباره شاهد رونق نمایش فیلم در ایران و تاسیس سالن‌های سینما هستیم. سینماهای شناخته شده‌ای مثل، سینما خورشید لاله زار، سینما پالاس و مهم‌تر از همه گراند سینما در این دوره ایجاد شده‌اند.

تعدادی از گردانندگان همین سالن‌های سینما بودند که به تدریج به تاسیس شرکت‌های فیلمسازی و ساخت فیلم‌های ایرانی و به وجود آوردن «سینمای ایران» اقدام کردند.