جریان‌های خطرآفرین برای محیط‌زیست
در حال حاضر جریان‌هایی در سراسر جهان وجود دارند که خطری جدی برای محیط‌زیست به حساب می‌آ‌یند. شاید اشاره مختصری به این جریان‌ها برای ما هشداردهنده باشد:

- همه ساله بیش از ۸۱ میلیون نفر به جمعیت جهان افزوده می‌شود. هر دو ثانیه پنج نفر چشم به جهان می‌گشایند که سه نفرشان آسیایی هستند. تا پایان قرن بیست‌ویکم، جمعیت جهان احتمالا به حدود چهارده میلیارد نفر خواهد رسید. - خطرهای ناشی از تاثیرات گلخانه‌ای، از دست دادن لایه اوزون، باران‌های اسیدی و آلودگی‌های شیمیایی، جملگی سبب بی‌ثباتی و آلودگی شدید کره خاکی شده‌اند.دی‌اکسید کربن و گازهایی که بر اثر فعالیت‌های صنعتی به اتمسفر می‌رود، گرمای هوا را افزایش داده است. مشکلات زیست محیطی با صنعتی‌تر شدن کشورهای در حال توسعه بیشتر می‌شود زیرا آنها هم سهم و حق خود را از منابع طبیعی زمین که به سرعت رو به کاهش هستند، طلب می‌کنند. به گفته متخصصان سازمان ملل متحد، روزانه بیش از ۵۰ نوع حیوان و گیاه در کره زمین در معرض انقراض هستند. پژوهش‌های بخش محیط زیست این سازمان نشان می‌دهد توسعه صنعتی مهم‌ترین عامل نابودی انواع مختلف موجودات زنده روی زمین است.

- به‌دلیل آلودگی‌های زیست محیطی، قدرت زایندگی خاک تا حدودی کاهش یافته است. هم اینک، زمین در مقابل کودهای شیمیایی، کمتر واکنش مساعد نشان می‌دهد و دیگر نخواهد توانست به تقاضای روزافزون انسان‌ها برای مواد غذایی که ناشی از رشد بی‌رویه جمعیت است، پاسخ دهد. برای مثال، کشور چین با یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون نفر جمعیت، طی سال‌های اخیر از صادرکننده هشت میلیون تن گندم به واردکننده شانزده میلیون تن گندم تبدیل شده است.

- ذخیره آب‌های زیرزمینی رو به کاهش است. در کشور خودمان پیوسته از مسوولان می‌شنویم که سطح آب‌های زیرزمینی پایین رفته است. در چند دهه اخیر در ناحیه‌ای در شمال کشور چین، از سطح آب‌های زیرزمینی بیش از سی‌متر کاسته شده است. دریاچه آرال که در دو کشور قزاقستان و ازبکستان واقع است، بسیار کوچک شده است. مرگ تدریجی آرال، توقف زندگی در بخش بسیار بزرگی از آسیای مرکزی را در پی دارد. این دریاچه با ۶۶ هزار کیلومتر مربع در دهه ۱۹۵۰ چهارمین دریاچه جهان محسوب می‌شد. عمق آن در سال ۱۹۶۰ به‌طور متوسط ۴/ ۵۳ متر بود و حجم آب آن به ۱۰۹۰ کیلومتر مکعب می‌رسید.

نقشه‌های جدید نشان می‌دهند که سطح آب دریاچه اکنون به نیمی از وسعت دهه ۱۹۵۰ رسیده و عمق آن به ۱۶ متر کاهش یافته است. حالا سازمان ملل متحد، آرال و منطقه پیرامون آن را منطقه‌ای مصیبت زده اعلام کرده است. خشک شدن آرال باعث مهاجرت‌های گسترده از پیرامون دریاچه و بروز بیماری‌های گوناگونی شده که سلامت مردم و به‌ویژه کودکان و زنان باردار منطقه را به خطر می‌اندازد. ذخایر غذایی اقیانوس‌ها به شدت کاهش یافته و خلاصه کمبود آب و مواد غذایی فاجعه‌‌ای است که ما را تهدید می‌کند؛ این در حالی است که بیش از یک پنجم جمعیت جهان زیرخط فقر قرار دارند و گرفتار سوءتغذیه، بیماری، بی‌سوادی و ناامنی‌اند.


نحوه دستیابی به توسعه پایدار

برای آنکه از سرعت این جریان‌های مخرب بکاهیم، باید به توسعه پایدار روی آوریم و برای تحقق توسعه پایدار، لازم است تغییراتی در شیوه زندگی ما به وجود آید. ایجاد تغییرات اساسی و زیربنایی در شیوه زندگی جامعه، بدون مشارکت فعال و آگاهانه تک تک افراد جامعه ممکن نیست. هریک از ما لازم است با کسب آگاهی‌های لازم ابتدا در مورد لزوم تغییر رفتارهای موجود مجاب شویم، سپس این نگرش را به دیگران تسریع دهیم تا در نهایت تغییرات مناسبی در وضع موجود پدید آید. برای ایجاد تغییر، روش‌های گوناگونی وجود دارد، اما روش‌های متداول عبارت است از: روش مشارکتی و روش اجباری.

در روش مشارکتی، ابتدا فرد در مورد لزوم تغییر معرفت می‌یابد و نسبت به آن تمایل پیدا می‌کند و پس از مدتی، رفتار خود را تغییر می‌دهد. با گذشت زمان، رفتار گروهی نیز در جهت رفتار مطلوب تغییر می‌پذیرد. برای مثال، مدیریت سازمان از وجود تبعیض در مورد زنان سازمان خود و به‌کار نگرفتن آنان در مشاغل کلیدی آگاه می‌شود و به این اعتقاد می‌رسد که گزینش‌ها نباید به اعتبار جنسیت صورت گیرد، بلکه لیاقت و شایستگی باید ملاک آن باشد. چنین معرفتی به تغییر نگرش‌ها و گرایش‌های مدیر منجر می‌شود و به‌تدریج سبب تغییر در رفتار او خواهد شد.

در روش اجباری، ایجاد تغییر به اعتبار مقام و قدرت صورت می‌گیرد و با اجبار و تحمیل توام است. در این روش، تغییر در کل واحد (مثلا در سازمان) اعمال می‌شود و به تبع آن، رفتار گروهی و سپس رفتار فردی، تغییر می‌یابد و در بلندمدت، رفتارهای جدید، آگاهی و معرفت دیگری را به وجود می‌آورد که گرایش‌هایی را در جهت یا خلاف جهت تغییر اعمال شده ایجاد خواهد کرد. برای نمونه مدیر با صدور بخشنامه‌ای شیوه حضور و غیاب کارکنان را تغییر می‌دهد و با اعمال کنترل جدی‌تر (مثل استفاده از سیستم کارت زدن) حضور به موقع آنان را می‌خواهد. هریک از دو روش مزبور با موقعیت‌ها و شرایط خاصی تناسب دارد. روش اول برای افرادی مناسب است که از رشد یافتگی و بلوغ روانی بالایی برخوردارند و روش دوم برای کسانی که به قبول تعهد و مسوولیت ایجاد تغییر تمایل چندانی ندارند و تبعیت از دیگران را ترجیح می‌دهند.