گروه گردشگری: بیرون، بر کوه‌ها و انبوه درختانی که از پنجره سبز چوبی پیداست برف بنشیند و تو نشسته باشی زیر کرسی و ذره ذره شربت سنتی عرقیات منطقه یا دمنوشی داغ را مزه مزه کنی و گرم گفت‌وگو با دوستان و خانواده باشی. پله‌هایی که از دم اتاق پایین می‌رود تو را ببرد به سرایی ۴۵۰ ساله با طاق‌هایی قدیمی و دیوارهایی کاهگلی اما زیبا و تر و تازه که در میانه یکی از آنها شعله‌ای در شومینه‌ای کوچک اما گرم می‌رقصد.

دور تا دور اتاق کوزه‌ها و کاسه‌های قدیمی، دولابچه‌ها و رف‌های خیال‌انگیز باشد و یک سوی اتاق دو تا در. یکی بالاست که با نردبان می‌توان به آن راه یافت و به چله‌خانه‌ای رفت که راه ارتباطش با بیرون به روزنه‌ای محدود است تا راه ارتباط با درون را باز کند و دیگری به پستو راه دارد؛ اتاقی امن و آرام که از همه سو با خانه احاطه شده است و دورتادورش از جهان بیرون فاصله گرفته است. یک اتاق دیگر هم هست که نقاشی شده و پنجره‌هایی رو به کوچه کاهگلی روستایی دارد.

این‌ها نه رویای یک نویسنده رمان‌های تاریخی که گوشه‌هایی از زیبایی‌های خانه معروف به «خانه روحانی» یا «خانه برزُک» است که چند سال پیش ویرانه‌ای بود و اکنون به اقامتگاهی برای مسافران عاشق طبیعت و تاریخ بدل شده تا یک شب زندگی آرام ایرانی را آن‌گونه که در سال‌های دور در این سرزمین رایج بود تجربه کنند. برزُک منطقه‌ای ییلاقی در ۴۰ کیلومتری غرب کاشان است. با تپه شنی‌های معروف کویر کاشان یک ساعتی بیش فاصله ندارد اما کوهستانی و سرسبز است. کوچه‌هایش از میان باغ‌های انبوه می‌گذرد و کوه‌های ستبر و زیبا دورتادور افقش را احاطه کرده‌اند.

برزُک یک غار تاریخی، تپه‌ قلعه‌ای باستانی و یک خانه موزه بسیار دیدنی هم در بافت تاریخی خود دارد؛ اما تا سال‌های پیش همه آنچه از اینها نصیب مردم برزُک می‌شد مسافران رهگذری بود که دود و شلوغی را با خود می‌آوردند و سهمی اگر در درآمد مردم برزُک داشتند به دو استکان چای و سه بسته چیپس محدود می‌شد.

مشابه همین وضعیت را در بسیاری دیگر از نقاط دیگر ایران نیز می‌شد دید. جاذبه‌های طبیعی و تاریخی بسیار که جز گردشگری ناپایدار فصلی و زودگذر چیزی نصیب ساکنان منطقه نمی‌کرد.

اقامتگاه‌های محلی اما این روال تلخ را در هم شکسته‌اند. جدا از آنکه خود اقامتگاه‌ها کسب‌وکاری نسبتا موفق و رو به رشد با سرمایه‌ای بسیار کمتر از هتل‌های چندستاره اما با‌ارزش فرهنگی و بومی چندین برابر آنها به شمار می‌روند، نقشی عمده‌ای نیز در رونق کسب و کار محلی داشته‌اند. پخت و پز غذای محلی برای مسافران و گردشگران ساکن در این اقامتگاه‌ها اغلب توسط خانم‌های خانه‌دار محلی همسایه انجام می‌گیرد.

محصولات بومی منطقه (مثلا در مثال همین نوشته انواع عرقیات ناب و خالص و گلاب محلی که به هیچ رو محصولات کارخانه‌ای را نمی‌توان با آن مقایسه کرد، میوه‌های ارگانیک، خشکبار، صنایع دستی و...) از راه این خانه‌ها هم بسیار بهتر و بیشتر به گردشگران داخلی و به‌ویژه خارجی معرفی می‌شوند و به مشتری با قیمت مناسب‌تری عرضه می‌شوند و هم برای افراد محلی سود بیشتری دارند.

از این روست که اقامتگاه‌هایی مثل خانه روحانی در برزُک، خانه نقلی در کاشان، گیله بوم در گیلان، کلبه آقامیر در پاسارگاد و چندین اقامتگاه دیگر را می‌توان کسب‌وکارهایی کوچک اما بسیار موفق و کارآفرین برشمرد که الگوی صنعت گردشگری پایدار در آینده کشور را رقم می‌زنند.