پارک صنایع خلاق راهکار مدیریتی نظاممند صنایع فرهنگی
مسعود پورحمیدی عضو میز صادرات خدمات فنی و مهندسی اصفهان به رغم تولید و تجارت گسترده محصولات و خدمات فرهنگی در سطح کشور، تاکنون راهکاری جامع و عملی برای بهرهگیری از مزیتهای رقابتی و ظرفیتهای همافزای صنایع فرهنگی، ساماندهی کارگاههای کوچک و متوسط تولیدکننده محصولات و خدمات فرهنگی به صورت متمرکز و ایجاد برندهای جمعی توانمند برای ورود به بازارهای جهانی ارائه نشده است. پارکهای صنایع خلاق به همراه شرکتهای تخصصی مدیریت صادرات صنایع خلاق میتوانند راهکاری مناسب جهت مدیریت و توسعه صنایع فرهنگی و خط مشی نوآوری فرهنگی در کشور باشند.
مسعود پورحمیدی عضو میز صادرات خدمات فنی و مهندسی اصفهان به رغم تولید و تجارت گسترده محصولات و خدمات فرهنگی در سطح کشور، تاکنون راهکاری جامع و عملی برای بهرهگیری از مزیتهای رقابتی و ظرفیتهای همافزای صنایع فرهنگی، ساماندهی کارگاههای کوچک و متوسط تولیدکننده محصولات و خدمات فرهنگی به صورت متمرکز و ایجاد برندهای جمعی توانمند برای ورود به بازارهای جهانی ارائه نشده است. پارکهای صنایع خلاق به همراه شرکتهای تخصصی مدیریت صادرات صنایع خلاق میتوانند راهکاری مناسب جهت مدیریت و توسعه صنایع فرهنگی و خط مشی نوآوری فرهنگی در کشور باشند. پارکهای صنایع خلاق مجموعهای متمرکز از طبقه خلاق هستند که اغلب در چارچوب مجتمعهای صنفی فعالیت میکنند و زمینهساز توسعه شهرهای خلاقند. پارکهای صنایع خلاق و فرهنگی تایچونگ و هوآلین تایوان، بیجینگ، شانگهای و نانتونگ چین، با توجه به در برگرفتن سهم قابل توجهی از تولید ناخالص شهری (GMP)، نمونههایی عملی برای الگوبرداری و بهبود تطبیقی در این حوزهاند.
به چه صنایعی، صنایع خلاق گفته میشود؟
صنایع خلاق بر مبنای تعریف اسکاتیش آنترپرایز، آن دسته از صنایعی هستند که در آنها خلاقیت جوهره اصلی کسب و کار را تشکیل میدهد. از سوی دیگر، صنایع فرهنگی بر مبنای تعریف یونسکو صنایعی هستند که به خلق، تولید و تجاریسازی مضامین نامشهود و دارای طبیعت فرهنگی اشتغال دارند. کالاهای فرهنگی کالاهایی هستند که علاوه بر ارزش تجاری، حاوی و حامل ارزش فرهنگی نیز هستند. لیکن کالاهای خلاق صرفا با هدف تولید ارزش تجاری خلق میشوند.
آنچه باعث میشود کالاهای فرهنگی و کالاهای خلاق در یک خانواده قرار گیرند، این است که تولید آنها مستلزم سطح معینی از خلاقیت است. طی سالهای اخیر، مدلهای مختلفی برای دستیابی به درک نظاممند از ویژگیهای ساختاری صنایع خلاق در گستره اقتصاد خلاق پیشنهاد شده است. مدلهای مورد نظر عبارتند از: مدل DCMS ، مدل متون سمبلیک، مدل دایرههای هممرکز و مدل سازمان جهانی مالکیت معنوی (WIPO). اطلاق اصطلاح صنایع فرهنگی یا صنایع خلاق به گستره وسیعی از فعالیتهای بشر امروز که از فعالیتهای انتشاراتی تا فعالیتهای رسانهای و فعالیتهای هنری چون ادبیات، موسیقی، سینما، تئاتر، هنرهای نمایشی و تجسمی، موزهداری، طراحی لباس، غذاهای محلی، ورزش، سرگرمی تا گردشگری و جهانگردی و صنایع دستی را شامل میشود، بر این موضوع دلالت دارد که هرکدام به اندازه کافی میتوانند شایسته توجه باشند.
مدیریت فرهنگی، مدیریتی فرابخشی
قرار گرفتن طیف گستردهای از فعالیتها زیر چتر صنایع فرهنگی به این معنا است که مدیریت و توسعه آنها نیازمند برنامهریزی جامع و هماهنگ در سطوح ملی، بخشی و شهری است. گرچه تولیت هر یک از شاخههای صنایع فرهنگی در کشور با نهادها و سازمانهای مجزا است، اما سیاستها و استراتژیهای توسعه صنایع فرهنگی باید به صورت یکپارچه طراحی شوند. به همین جهت است که صنایع فرهنگی را صنایع بین رشتهای مینامند که سیاستگذاری برای آنها باید از نوع بین دستگاهی و به عبارتی فرادستگاهی باشد. نکته قابل تامل این است که صنایع خلاق اینک در کانون توجه کشورهای پیشرفته قرار گرفته است تا آنجا که طبق پیش بینی برخی از اقتصاددانان در نشریه فیوچریست، اقتصاد این کشورها تا سال ۲۰۱۵ به طور کامل در سیطره صنایع خلاق خواهد بود.
با این همه، در بسیاری از کشورهای در حال توسعه و از جمله در کشور ما، اهتمام لازم به صنایع خلاق دیده نمیشود؛ حال آنکه چشمانداز سند نظام توسعه نوآوری فرهنگی کشور با تمرکز بر متن سند چشم انداز ۲۰ ساله در کنار سایر اسناد بالادستی همچون نقشه مهندسی فرهنگی و نقشه جامع علمی، «تلاش برای پیشرو بودن کشورمان در تولید محصولات فرهنگی در منطقه جنوب غرب آسیا و به عنوان یکی از ۱۰ قطب برتر محصولات فرهنگی جهان، دارای نشان تجاری محبوب در منطقه و کشورهای اسلامی» و همچنین «تولید محصولات فرهنگی بر پایه نظام سامان یافته نوآوری مبتنی بر شبکه به هم پیوسته تمامی نهادهای مرتبط تولید، توزیع، مصرف» تعیین شده است. از مهم ترین دلایل کمبود اهتمام در این راستا، پراکندگی صنایع خلاق و کوچک بودن اندازه کارگاهها و شرکتهای فعال در این عرصه است که موجب میشود بروندادهای اقتصادی آنها از یکسو و مسائل و مشکلات آنها از سوی دیگر، چندان برای سیاستمداران مشهود نباشد. بهویژه که غالبا نظام اطلاعات جامع و یکپارچهای هم در کشورهای در حال توسعه وجود ندارد که بیانگر وضعیت برندهای فعال در صنایع خلاق باشد. امید است با همکاری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، ستاد توسعه فناوریهای نرم و هویتساز معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، کمیسیون فرهنگی و فراکسیون صنایع دستی مجلس شورای اسلامی و کلیه تشکل های اقتصادی، اتحادیهها و نهادهای فعال در حوزه صنایع فرهنگی و ایجاد پارکهای صنایع خلاق، این بحث به اولویت راهبردی تبدیل و مشکل عدم تمرکز، برندسازی جمعی و صادرات محصولات و خدمات فرهنگی رفع شود.
ارسال نظر