شهاب طلایی

دانشجوی دکترای مدیریت سیستم‌ها دانشگاه شهید بهشتی

از آخرین باری که گردشگری برای خود وزارتخانه‌ای داشت 36سال می‌گذرد؛ یعنی همان سالی که در دولت شهید رجایی (سال 59) وزارت جهانگردی منحل شد. پس از آن، این وزارتخانه تکه تکه شده و به‌عنوان زیر مجموعه‌ای از وزارتخانه‌های مختلف تقسیم شد و از بودجه‌های آنها ارتزاق می‌کرد؛ اما پس از عبور انقلاب از بحران‌های داخلی و خارجی و رسیدن به ثبات و پایداری، لزوم توجه بیش از پیش به تنوع درآمدی کشور و تطبیق با سایر کشورهای در حال توسعه و پتانسیل‌ها و توان‌های بالقوه کشور باعث شد که حاکمیت، گردشگری را به‌عنوان یکی از ظرفیت‌های موجود اقتصادی و فرهنگی تلقی کند.

در نتیجه در جلسه علنی ۲۳ دی‌ماه سال ۸۲ مجلس شورای اسلامی، سازمان‌های میراث فرهنگی کشور و ایرانگردی و جهانگردی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جدا و از ادغام آنها «سازمان میراث فرهنگی و گردشگری» با کلیه اختیارات زیرنظر رئیس‌جمهور فعالیت خود را آغاز کرد. همچنین در سال ۱۳۸۳ قانون تاسیس سازمان صنایع‌دستی ایران به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید و نهایتا پس از دگرگونی‌های فراوان در سال ۱۳۸۵ به‌عنوان یکی از معاونت‌های سازمان میراث فرهنگی به این سازمان پیوست. اما بحثی که از همان سال ۸۲ در دولت هشتم مطرح بود وزارتخانه یا سازمان بودن این نهاد بود و ادغام‌هایی که در این سازمان صورت گرفت، نقدهای بسیاری را برانگیخت. طرح تبدیل سازمان میراث فرهنگی به وزارتخانه در زمان دولت دهم نیز مطرح شد و به امضای ۱۱۷ نماینده رسید. پس از آن نیز در آغاز کار دولت یازدهم، در شهریور ۹۲ این طرح در قالب طرحی یک فوریتی با امضای ۱۱۲نماینده روی میز هیات رئیسه قرار گرفت.

موافقان وزارتخانه شدن، چه می‌گویند؟

• با نگاه به چارت وزارتخانه‌های کشورهای پیشرفته متوجه می‌شویم، وزارتی مثل گردشگری یا میراث فرهنگی جزو اصلی‌ترین وزارتخانه‌های آنها است.

• چون مجلس باید قانونا از وزیران موضوعات را جویا شود، از این طریق می‌تواند مجموعه سازمان را برابر وظایف و برنامه‌های تدوین شده پاسخگو کند و براساس بودجه و ساختار مناسب آن را سامان
بدهند.

• این کار باعث خواهد شد در نهایت موضوع گردشگری در ساختار کشور نهادینه شود.

• همچنین این معاونت از مهجوریت درمی‌آید و صرفا حیاط خلوت دولت‌ها محسوب نشود و به جای مسائل سیاسی به مسائل تخصصی خود بپردازد.

• از آنجا که هیچ مسوول، متولی یا وزارتخانه‌ای در مقابل وظایف محوله به میراث فرهنگی پاسخگو نیست، این کار باعث خواهد شد که قوه مققنه با دست بازتر بر این سازمان نظارت کند.

مخالفان وزارتخانه شدن، چه می‌گویند؟

• براساس برنامه سوم توسعه، وظایف تصدی‌گری باید از وظایف مدیریتی و نظارتی تفکیک و به بخش خصوصی واگذار شود. قبل از ارتقای سطح، کلیه وظایف تصدی گری باید واگذار شود.

• براساس هدف‌های برنامه سوم در کوچک‌سازی دولت، سازمان فعلی بسیاری از وظایف مطالعاتی و پژوهشی و آموزشی بخش را می‌تواند از طریق دانشگاه‌ها و موسسات پژوهشی انجام دهد و لزومی به افزایش حجم نخواهد بود.

• با نیروی انسانی موجود نمی‌توان یک وزارت یا سازمان توانمند برای توسعه گردشگری و ایجاد اشتغال را اداره کرد. توانمندسازی نیروی انسانی پیش‌شرط اساسی ارتقای سطح سازمانی است. ضعف‌های موجود در دانش و مهارت حرفه‌ای و دانش و مهارت مدیریت باید برطرف شود. با توجه به تدریجی بودن توانمندسازی، این حرکت باید شروع شود و افق آن قبل از ارتقای سطح مشخص باشد.

• ساختار سازمانی موجود پاسخگوی نیازهای گردشگری نیست. قبل از ارتقای سطح، طرح ساختار مطلوب باید تهیه شود؛ به طوری که ناکارآمدی‌های ساختاری فعلی بعد از ارتقای سطح ادامه نداشته باشد.

• فرهنگ سازمانی کارکنان با هدف‌های توسعه گردشگری متناسب نیست. باید نگرش مشتری مداری در مدیران و کارکنان فعلی ایجاد شود و در جذب مدیران و کارکنان جدید، این یکی از شرایط اصلی باشد.

• کشورهای موفق در حوزه گردشگری لزوما وزارت گردشگری ندارند و عمدتا کشورهایی هستند که می‌توانند سیاست‌ها را هماهنگ کنند و اعتبار و منابع لازم را برای توسعه این بخش در نظر بگیرند.

• تشکیل یک وزارتخانه جدید می‌تواند هزینه بسیاری را به کشور تحمیل کند. مشکل، نبود بودجه است نه تشکیل وزارتخانه‌ای جدید.

• در اختیار قرار دادن تمامی منابع از بخش خصوصی گرفته تا بخش‌های شبه دولتی به سازمان اصلا عملی نخواهد بود؛ بنابر‌این نمی‌توان این منابع را از دیگر مجموعه‌هایی که به صنعت گردشگری خدمات می‌رسانند دریافت کرد و اگر گفته شود باید بودجه جداگانه‌ای در اختیار این وزارتخانه قرار گیرد به دلیل ضعف بودجه‌ای که وجود دارد باز هم عملی نخواهد بود.

• نمونه‌های مشابه مانند ادغام چند وزارتخانه که تاکنون صورت گرفته است به نتیجه مطلوب نرسیده است.

• این سازمان بیشتر یک معاونت حامی و ناظر است که رفع موانع می‌کند یعنی به طور مثال هتل نمی‌سازد، اما کمک می‌کند که هتل ساخته شود، خودش پول خرج نمی‌کند، بلکه سعی می‌کند از صندوق توسعه یا بودجه سهمی را برای متقاضیان این بخش در نظر بگیرد.

با توجه به آثار و نتایج بلندمدت تصمیمات در سطح عالی کشور باید دید که آیا وزارتخانه شدن این نهاد و تزریق بودجه و پول نفتی به توسعه آن کمک می‌کند؟ به هر حال نگارنده بر این نکته تاکید دارد تا زمانی که مجموع حاکمیت در کشور تکلیف خود را با پدیده ای چند وجهی مثل گردشگری مشخص نکند و تا زمانی که نگاه‌ها به این حوزه در سطوح عالی کشور تغییر نکند، تغییر ساختارها و مدیریت‌ها کمکی به پیشرفت این حوزه نخواهد کرد.