مریم کمالی کارشناس ارشد اقتصاد محیط‌زیست اقتصاد محیط‌زیست زیرشاخه‌ای از علم اقتصاد است که مسائل محیط‌زیستی را مدنظر قرار می‌دهد. در این حالت اقتصاد به مثابه یک زیرمجموعه از اکوسیستم در نظر گرفته می‌شود و بر حفاظت از سرمایه‌های طبیعی تاکید می‌کند؛ سرمایه‌هایی که به شکل قابل‌توجهی برای توسعه گردشگری و اکوتوریسم ضروری هستند.

شکست بازار

مفهوم شکست بازار از جمله مفاهیمی است که در مرکز ثقل اقتصاد محیط زیست قرار دارد. شکست بازار به مفهوم شکست بازارهای داد و ستد در تخصیص بهینه منابع است. هانلی، شرگن و وایت در کتاب خود با عنوان «اقتصاد محیط زیست» شکست بازار را این‌گونه معرفی می‌کنند: «زمانی که بازار نمی‌تواند منابع محدود را به گونه‌ای بین جامعه تقسیم کند که بیشترین رفاه اجتماعی ایجاد شود، شکست بازار اتفاق افتاده است.»

بخشی از شکست بازار که در اقتصاد محیط‌زیست کاربرد دارد «اثرات خارجی» است. اثرات خارجی به دو نوع مثبت و منفی تقسیم می‌شوند اما در مقوله اقتصاد محیط زیست اثرات خارجی منفی مدنظر است. اثرات خارجی منفی زمانی اتفاق می‌افتد که هزینه‌هایی که یک کارخانه آلاینده به جامعه و محیط اطراف وارد می‌‌کند در صورت‌های مالی او به‌عنوان «هزینه‌کرد» ذکر نخواهد شد؛ درحالی‌که اگر این هزینه‌ها نیز محاسبه شوند ممکن است این کارخانه برای ادامه کار توجیه اقتصادی نداشته باشد. نمونه این امر را در معدن بوکسیت شاهوار شاهدیم که پس از استخراج به شرکت آلومینای جاجرم منتقل می‌شود. به گفته مدیرعامل این شرکت قیمت آلومینای تولید شده به ازای هر تن ۴۷۰ دلار است؛ درحالی‌که قیمت جهانی آن در بنادر استرالیا با ۱۲۰ دلار کاهش مبلغی در حدود ۳۵۰ دلار است. اما واردات این کالا به واسطه هزینه ۱۵۰ دلاری حمل و نقل دریایی در کنار خروج ارز و ایجاد اشتغال تاکنون مورد توجه قرار نگرفته است. این در حالی است که هزینه‌های زیست محیطی استخراج ۲۰۰ هزار تن سنگ از دامنه‌های شاهوار لحاظ نشده است. این استخراج علاوه‌بر تخریب زیستگاه حیات وحش این منطقه موجب شده است شاهوار به‌عنوان بلندترین قله البرز شرقی و اصلی‌ترین منبع تامین آب کشاورزی و شرب منطقه با آسیب‌های جدی مواجه شود و هزینه‌های آن را جوامع محلی و حیات وحش منطقه بپردازند. بنابراین باید هزینه‌های محیط زیستی معدنکاری در این منطقه به هزینه‌های تولید افزوده شود و پس از آن قیمت محصول نهایی با نمونه‌های موجود در بازار سنجیده شود.

ارزش‌گذاری

ارزش‌گذاری به معنی یافتن ارزش عددی برای امری است که ارزش آن نسبی و ناملموس است. امروزه یکی از وظایف اصلی اقتصاد محیط زیست برآورد ارزش محیط‌زیست است. روش‌های مختلف ارزش‌گذاری از طریق شیوه‌های گوناگون بهره‌برداری از منابع طبیعی به‌کار گرفته می‌شود. بهره‌برداری مصرفی نمونه‌ای از این روش‌هاست که با مصرف منبع طبیعی به دست می‌آید؛ به‌عنوان مثال زمانی که از یک معدن طلا عملیات استخراج صورت می‌گیرد. در مقابل در بهره‌برداری غیرمصرفی، منبع طبیعی بدون اینکه به مصرف برسد مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرد که مثال آن بوییدن یک گل است. در اقتصاد محیط زیست برای منابع گوناگون ارزش‌گذاری‌های گوناگونی باید اعمال شود که برخی از آنها در ادامه آورده می‌شوند.

درباره یک زیست بوم ارزش آنها از طریق محاسبه ارزش وجودشان محاسبه می‌شود اما باید خساراتی که انقراض آنها به جامعه و زیست بوم وارد می‌کند نیز در محاسبات وارد شود. همچنین در مورد گیاهان باید ارزش کاربردهای دارویی آنها که ممکن است در آینده کشف شود مورد اندازه‌گیری قرار گیرد. روش دیگر ارزش‌گذاری در مورد مناظر و جاذبه‌های طبیعی است که اندازه‌گیری آن به‌ویژه در صنعتی نظیر گردشگری بسیار کاربرد دارد. در این روش ارزش‌گذاری از طریق «هزینه سفر» انجام می‌شود؛ به این معنا که با حضور در محل و پرسش از افراد هزینه تقریبی سفر افراد برای دیدن این مناظر و جاذبه‌ها محاسبه شده و به‌عنوان ارزش جاذبه طبیعی معرفی می‌شود.

اما در مورد آلودگی، روش ارزش‌گذاری متفاوت است و از طریق روش (WTA) (تمایل به پذیرش) و این موضوع که افراد چقدر حاضرند دریافت کنند تا در معرض آن آلودگی قرار نگیرند و خسارات ناشی از آلودگی ارزش‌گذاری خواهد شد.

چنانچه نمونه موردی دریاچه ارومیه را در نظر بگیریم می‌توانیم ابعاد گوناگون ارزش‌گذاری را درباره آن لحاظ کنیم. کاهش تدریجی آب دریاچه و افزایش شوری آن در سالیان متمادی موجب تلف شدن بسیاری از گونه‌های زیستی شد که آن را به‌عنوان زیستگاه خود برگزیده بودند؛ تغییر جهت مسیر مهاجرت پرندگان به واسطه افزایش غلظت نمک از دیگر پیامدهای آن بر گونه‌های جانوری به حساب می‌آید. همچنین در ادامه این روند سطح زمین‌های مملو از نمک موجب شد کارشناسان نسبت به توفان‌های نمکی که در آینده موجب مرگ حیات گیاهی نواحی اطراف این دریاچه می‌شود، هشدار دهند. در ادامه می‌توان از تاثیر این خشک شدن بر صنعت گردشگری منطقه نیز یاد کرد. درحالی‌که در تحلیل‌های اقتصادی غیرزیست محیطی، هیچ‌یک از این آثار مورد توجه قرار نگرفته و فقط ارزش اقتصادی پروژه‌ها مد نظر قرار می‌گرفته است.

به این ترتیب شاهدیم که چگونه اقتصاد محیط‌زیست قادر است با سیستم‌های ارزش‌گذاری و محاسبه اثرات انجام هرگونه فعالیت بر محیط‌زیست و برآورد آن جلوی اشتباهات آتی و هزینه‌هایی را که در آینده با نادیده انگاری و محاسبه ارزش تولید بدون پیامدهای محیط‌زیستی ناچار به پرداخت آن خواهیم بود، را محاسبه کند.