صنعت گردشگری یکی از بخش‌های اقتصادی است که سهم زیادی در استخدام و به‌کارگیری زنان دارد. گردشگری برای زنان فرصت‌های شغلی متنوعی ایجاد می‌کند و از این طریق بر زندگی آنان در مقصدهای گردشگری تاثیر می‌گذارد. یکی از مشخصه‌های گردشگری، ظرفیت بالای موجود در آن برای ایجاد شرکت‌های کوچک و متوسط است. این خصیصه فرصت‌های بسیاری برای کارآفرینی در این صنعت فراهم می‌آورد که می‌تواند به کاهش فقر و بیکاری زنان و جوامع محلی به‌ویژه در کشورهای جهان سوم بینجامد. براساس آمار موجود در سال‌های اخیر، مشارکت زنان در کسب‌وکارهای گردشگری روندی افزایشی داشته است. اما آنچه در این آمارها قابل تامل است نسبت ساعات کار هفتگی زنان در مقایسه با مردان است. طبق آمارهای موجود (از ۳۹ کشور دنیا) این نسبت ۸۹ درصد است؛ یعنی به‌ازای ۱۰۰ ساعت کار مردان در هفته، زنان ۸۹ ساعت کار می‌کنند و نسبت دستمزد دریافت شده به ازای این ساعات کاری ۷۹ درصد است. در یک نگاه می‌توان نتیجه گرفت که زنان در مقایسه با مردان در این بخش کمتر کار می‌کنند و دستمزد پایین‌تری دارند. اما برای آنکه تحلیل درست‌تری از این آمار داشته باشیم نیازمند اطلاعات بیشتری هستیم. برای مثال آیا زنان به‌دلیل کار در مشاغل مشابه با مردان دستمزد کمتری دریافت می‌دارند؟ آیا تمایل بیشتری به استخدام زنان در مشاغل پاره‌وقت وجود دارد؟

هتل‌ها یکی از بخش‌هایی بوده‌اند که از همان ابتدا فرصت‌های شغلی متنوعی برای استخدام زنان پیش پای آنها قرار داده‌اند. اما در عین حال همواره متهم بوده‌اند که زنان را در مشاغلی کلیشه‌ای که در ادامه همان نقش‌ها و وظایف سنتی آنان است به‌کار گرفته‌اند و از این رو فرصت چندانی برای رشد اجتماعی و اقتصادی بیشتر آنان به‌وجود نیاورده‌اند. برای مثال زنانی که به سطوح بالای مدیریتی در هتل‌ها دست می‌یابند در مقایسه با آنان که وظایف خانه‌داری را بر عهده‌دارند بسیار کمتر

هستند.

به‌طور کلی تفاوت‌های جنسیتی منجر به ایجاد ساختار متمایز افقی و عمودی در محیط کار در این صنعت شده است. در حالت افقی تمایزات مربوط به نوع و ماهیت کار است. برای مثال زنان اغلب به‌عنوان مهماندار هواپیما، فروشنده در آژانس‌های مسافرتی، گارسون و غیره مشغول به‌کار هستند درحالی‌که مردان اغلب باغبانی، رانندگی یا خلبانی را انتخاب می‌کنند. اما تمایزهای عمودی مربوط به سطح سازمانی مشاغل است که متاسفانه در این بخش به دلایل گوناگونی که تنها مختص به صنعت گردشگری نیست سهم زنان در مشاغل بالای هرم سازمانی بسیار کمتر از مردان است. از طرف دیگر، به‌ویژه در کشورهای در حال توسعه تمایل به استخدام زنان در مشاغل پاره وقت بسیار بیشتر است. زنان به‌دلیل کار در چنین مشاغلی دستمزد کمتری دریافت می‌کنند، از امنیت شغلی پایین‌تری برخوردار خواهند بود، فرصت آموزش و یادگیری را از دست می‌دهند و امکان پیشرفت شغلی برایشان بسیار اندک

است.

با همه این تفاسیر، صنعت گردشگری به‌دلیل اندازه و سرعت رشد بسیار زیاد در کنار ماهیت پویا، می‌تواند گزینه خوبی برای ایجاد تغییر و کاهش تبعیض‌های جنسیتی باشد. گردشگری با تاکید بسیاری که بر توسعه پایدار دارد می‌تواند پرچمدار اصلاح تفکری باشد که مشارکت زنان را نه به‌دلیل توانمندی‌های فردی آنان، بلکه به‌دلیل امکان بیشتر برای استثمار آنان می‌خواهد. حال آنکه زنان تنها به این دلیل که نیمی از جامعه را تشکیل می‌دهند حق آن را دارند تا بی‌واسطه از منافع سرشار اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و محیط‌زیستی گردشگری بهره‌مند شوند.