تجربه روستای شیبدراز
توانمندسازی زنان با گردشگری اجتماع محور
دکترجعفر خیرخواهان کارشناس اقتصادی چگونه میتوانیم اشتغال و درآمد را به دورافتادهترین و محرومترین مناطق ایران ببریم و به زنان و دختران پردهنشین چنان قدرت و اعتماد به نفسی بدهیم که از انزوا به درآمده و درباره سرنوشت خویش تصمیم بگیرند؟ به نظر میرسد گردشگری اجتماعمحور (Community-Based Tourism) یکی از بهترین پاسخها و راهکارها در این زمینه باشد. اگرچه گردشگری پایدار باعث ترویج مشارکت جامعه محلی، حمایت از فقرا و بهبود کیفیت زندگی برای همه میشود، رویکرد بالا به پایین آن در توانمندسازی نامتعادل ذینفعان، به مانعی برای مشارکت همکاریجویانه جامعه محلی تبدیل میشود.
دکترجعفر خیرخواهان کارشناس اقتصادی چگونه میتوانیم اشتغال و درآمد را به دورافتادهترین و محرومترین مناطق ایران ببریم و به زنان و دختران پردهنشین چنان قدرت و اعتماد به نفسی بدهیم که از انزوا به درآمده و درباره سرنوشت خویش تصمیم بگیرند؟ به نظر میرسد گردشگری اجتماعمحور (Community-Based Tourism) یکی از بهترین پاسخها و راهکارها در این زمینه باشد. اگرچه گردشگری پایدار باعث ترویج مشارکت جامعه محلی، حمایت از فقرا و بهبود کیفیت زندگی برای همه میشود، رویکرد بالا به پایین آن در توانمندسازی نامتعادل ذینفعان، به مانعی برای مشارکت همکاریجویانه جامعه محلی تبدیل میشود. میزان مشارکت مردم ارتباط نزدیکی با ساختار و توزیع قدرت بین اعضای جامعه دارد؛ بنابراین موفقیت هرگونه تلاش برای کاهش فقر به چارچوب نهادی، حقوقی و سیاسی موجود وابسته است. مدلی جدید که در هدف پایداری اشتراک دارد با عنوان «گردشگری اجتماعمحور» در میانه دهه ۱۹۹۰ محبوبیت یافت. این مدل با برعکس کردن رویکرد توسعه به شکل از پایین به بالا، تلاش میکند تا مشارکت واقعی و همهجانبه جامعه محلی را در همه سطوح توسعه فراهم سازد. با اینکه تعاریف گوناگونی از گردشگری اجتماعمحور ارائه میشود محتوای همه آنها را میتوان به این صورت خلاصه کرد: «گردشگری اجتماعمحور نوعی از گردشگری است که توسط جامعه محلی و برای جامعه محلی برنامهریزیشده، توسعهیافته، به مالکیت درآمده و مدیریت میشود، و ازطریق تصمیمگیری، مسوولیتپذیری، دسترسی، مالکیت و منافعجمعی هدایت میشود.» در این نوع گردشگری یک مبادله برد- برد بین جامعه میزبان و میهمان تصور میشود. میهمانان از کشف میراث طبیعی و فرهنگی و خردمندی مردم مقصد لذت میبرند و رضایت کسب میکنند؛ درصورتیکه میزبانان از میراث طبیعی و فرهنگی خود، آگاهی یافته و به آن افتخار میکنند و منبعی برای رفاه اقتصادی و اجتماعی آنها نیز بهحساب میآید.
گردشگری بهجای قاچاق سوخت!
در انتهای آذرماه سالجاری فرصتی فراهم شد تا سفر کاری کوتاهی به جزیره قشم و بازدید از روستای شیبدراز داشته باشم؛ مکانی که به لطف کوششهای سمنها و کمکهای برنامه عمران سازمان ملل (UNDP) توانسته است به الگویی موفق برای حفاظت از محیطزیست و نیز توانمندسازی زنان تبدیل شود.
روستای شیبدراز بهدلیل تخمگذاری لاکپشتها معروف شده است. در محدوده این روستا لاکپشتها از گذشتههای دور تخمگذاری داشتند اما اهالی، این تخمها را برای تغذیه استفاده میکردند. نسل اینگونه لاکپشت درحال انقراض بود و باید کاری صورت میگرفت. در اینجا بود که گردشگری اجتماع محور و توانمندسازی مردم محلی به کمک آمد.
در ابتدای امر تذکر به روستاییان که از خوردن تخم لاکپشت خودداری کنند چون نسل این نوع لاکپشت در حال منقرضشدن است راه به جایی نبرد. پس اعضای انجمنهای مردمنهاد در حوزه طبیعتگردی (اکوتوریسم) از تهران آمدند و روستاییان را تشویق کردند به جای خوردن تخم لاکپشت به مراقبت آنها کمک کنند و در ازای آن پول بگیرند. اینگونه بود که خیلی زود مواظبت از لاکپشتها به هنجار تبدیل شد. خبر تخمگذاری لاکپشتها به شهرهای دیگر رسید و مسافران و گردشگران برای دیدن تخمگذاری لاکپشت به این روستا سرازیر شدند.
با تبدیل روستای شیبدراز به یکی از مکانهای جذاب و دیدنی برای دوستداران طبیعت و فرهنگهای محلی، سمنها از زنان روستا خواستند از پشت صحنه بیرون آیند و صنایعدستی و محصولات بومی را در معرض تماشا و فروش گردشگران بگذارند. آنها راهنمایی میشوند چه چیزهایی تهیه کنند که مسافران شهری خواهانش باشند. پس به آنها پیشنهاد شد غذاهای محلی که عمدتا از ماهی تشکیل میشود برای مسافران تهیه کنند و خانههای روستا نیز به روی اقامت شبماند گردشگران باز شده است. این ابتکارعمل سازمانهای مردمنهاد و موسسات بینالمللی باعث شد تا لاکپشتی که در حال منقرضشدن بود، به منبعی دائمی برای کسب درآمد جامعه محلی و برندسازی و حضور و مشارکت زنان در چرخه تولید و درآمد تبدیل شود. افسانه احسانی از موسسه آوای طبیعت پایدار تهران از اصلیترین یاوران در این عرصه بوده است و سه خواهر به نام لیلا، راحله و جیما فتاحی نیز از پیشتازان سازمان محلی زنان صنایع دستی روستای شیبدراز هستند که باید از آنها نام برد.
یک نکته جالب و امیدوارکننده اینکه کتاب لونلی پلنت مخصوص ایران (Lonely Planet Iran) در ویراست جدید خود در بخش جزیره قشم تنها دو مکان مناسب و ارزانقیمت را برای بکپکرها (عاشقان سفرهای ارزان با کولهپشتی) معرفی میکند تا در آنجا غذا بخورند و اقامت کنند؛ یکی منزل ناخدای سابق علی امینی در روستای طبل و دومی خانم لیلا فتاحی در روستای شیبدراز. به این ترتیب حالا دیگر شاهد آمدن انواع گردشگران پیر و جوان خارجی عاشق محیطهای زیبا و بکر و آرام هستیم که از کشورهایی به دوری استرالیا ابتدا تماس گرفته و جا رزرو میکنند و سپس به این جزیره و روستا میآیند و روزهای خاطرهانگیز و بینظیری را در سفر خود به ثبت میرسانند؛ سفری که قیمتهای کاملا رقابتی با سایر مناطق گردشگرپذیر جهان داشته و قطعا مشتریان زیاد خود را خواهد داشت. ورود انبوه گردشگر به این منطقه هرساله از آذرماه شروع میشود که اوج آن در نیمه اسفندماه و هنگام تخمریزی لاکپشتها است و سپس تا پایان تعطیلات عید نوروز ادامه مییابد. متاسفانه نبود بستر و محیط مناسب کسبوکار در این بزرگترین جزیره خلیجفارس باعث شده است جوانان معمولا به سمت قاچاق پرسود اما خطرناک سوخت روی آورند که منابع کشور را به هدر میدهد. تجربه روستای شیبدراز یک نمونه بود که اگر عمومیت یابد میتواند محل درآمدی مفید و پایدار برای کل مردمان جزیره قشم باشد.
ارسال نظر