دکترمحمد نظری‌زاده nazaryzadeh@yahoo.com طی چند سال اخیر سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استراتژی جدیدی را جهت حفظ و احیای بناهای تاریخی در پیش گرفته و مسوولیت عملیاتی کردن این برنامه را نیز برعهده صندوق احیا و بهره‌برداری از اماکن تاریخی و فرهنگی گذاشته است. به‌طور بسیار خلاصه شده در توضیح این استراتژی می‌توان گفت که پس از سال‌ها کوتاهی و عدم توجه به تجربیات تلخ داخلی در مقابل برخی از تجارب موفق خارجی (مانند تجربیات کشور ایرلند در این زمینه) ظاهرا بالاخره به این نتیجه رسیدند که خالی ماندن اماکن تاریخی و قفل زدن بر درب آنها و حتی گماشتن نگهبانانی جهت حراست از حریمشان نتیجه‌ای جز مهجور ماندن و تخریب تدریجی آنها نداشته و یکی از بهترین کارها برای حفظ و احیای این بناها آن است که به شکلی یک حیات اجتماعی به آنان بدهیم. اما چرا با اینکه این برنامه از حدود ۵ سال پیش با جدیت بیشتری در حال پیگیری است هنوز آن‌طور که باید موفق نبوده است؟ چرا با وجود آنکه سرمایه‌گذاران پروژه‌های گردشگری به‌عنوان یک اصل اقتصادی اساسی می‌دانند گردشگران تاریخی و فرهنگی عموما پول بیشتری از دیگر گروه‌های گردشگری خرج می‌کنند، به‌رغم وجود فرصت‌های بی‌شمار احیا و بهره‌برداری از بناهای تاریخی در ایران، باز هم کمتر میل و رغبت برای سرمایه‌گذاری در این حوزه از خود نشان می‌دهند؟ در حد ظرفیت این نوشته کوتاه، سعی می‌کنم تنها به برخی از دلایل اصلی و فرعی اشاره‌ای داشته باشم:

۱- متاسفانه گاهی تعریف سیاست‌گذار از «جاذبه گردشگری» یک تعریف منسوخ شده و بسیار قدیمی است. امروز دیگر صرف وجود یک بنای تاریخی به معنی وجود یک جاذبه گردشگری نیست. این یک واقعیت شاید تلخ است که هر سایتی، دیگر توریست‌ها را جذب خود نمی‌کند. من بارها در نقاط مختلف کشورمان مشاهده کرده‌ام سایتی برای ساکنان محلی مهم یا از دید آنان بسیار جذاب بوده است، اما با تاسف به آنان گفته‌ام این سایت‌ها با شرایط موجودشان نمی‌توانند نظر گردشگران فرامحلی را به خود جلب کنند. به‌عنوان مثال اثبات شده جاذبه‌های طبیعی یا فرهنگی (مانند برخی مراسم خاص محلی و رسوم سنتی) نقش بسزایی در کشاندن گردشگران به سمت جاذبه‌های تاریخی مجاورشان دارند.

۲- در تعریف یک پروژه گردشگری جهت احیای یک بنای تاریخی باید ببینیم نیازهای اصلی گردشگران چگونه تامین خواهد شد؟ متاسفانه بسیاری از بناهای تاریخی در مجاورت و محدوده اطراف خود از امکانات زیربنایی محرومند. حمل‌ونقل عمومی در دسترس و راحت، اینترنت پر سرعت، صرافی، دستگاه‌های خودپرداز، رستوران‌های تمیز، محل‌های اقامتی مناسب و بسیاری موارد دیگر ازجمله خدماتی هستند که گردشگران به آنها نیازمندند و باید تامین شده باشند.

۳- در بررسی شرایط عمومی اغلب سایت‌هایی که در این مدت برای بهره‌برداری به مزایده گذاشته شده‌اند مشاهده می‌کنیم هنوز همه سازمان‌های محلی، منطقه‌ای و ملی مرتبط با موضوع، حاضر به همکاری‌های لازم با سرمایه‌گذار نیستند. با توجه به اینکه سرمایه‌گذار باید نسبت به مرمت و بازسازی اولیه بنا طبق شرایط و رویه‌های بسیار خاصی اقدام و در طول مدت بهره‌برداری به‌طور مرتب برای حفظ بنا تلاش کند و حتی به‌دلیل اولویت حفظ ویژگی‌های تاریخی بنا با محدودیت‌های بسیاری ناچار به فعالیت است، لذا این‌گونه پروژه‌ها به توجه ویژه و همکاری همه سازمان‌های عمومی و دولتی خصوصا شهرداری‌ها، بخشداری‌ها و فرمانداری‌ها به‌شدت نیازمندند.

در این بخش همچنین باید به وضوح برای سرمایه‌گذاران روشن شود برنامه‌های ملی و محلی برای حمایت از حریم‌ها و آثار چیست و چه تضمین‌هایی برای فعالیت و سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت وجود دارد؟

۴- یک سرمایه‌گذار متخصص در حوزه پروژه‌های گردشگری به خوبی می‌داند گردشگران تاریخی و فرهنگی معمولا در یک برنامه گردشگری به‌طور همزمان به دنبال سه نوع از جلوه‌های فرهنگی هستند: جلوه‌های فیزیکی مانند یک بنای تاریخی خاص، جلوه‌های عمومی مانند سبک زندگی مردم محلی و نهایتا برنامه‌های فرهنگی مانند فستیوال‌ها و رویدادها و مراسم خاص. متاسفانه برخی از سرمایه‌گذارانی که در این حوزه وارد شده‌اند به‌رغم نقش بسیار مهم برگزاری رویداد‌ها و برنامه‌های جذاب در جذب گردشگران به سایت‌های تاریخی و فرهنگی هنوز نتوانسته‌اند در برگزاری این‌گونه برنامه‌ها موفقیتی به دست آورند. لزوم دریافت مجوز از سازمان‌ها و ارگان‌های متعدد برای برگزاری یک رویداد ویژه مانند نمایش زنده لباس‌های محلی یا اجرای زنده کنسرت موسیقی‌های محلی، بسیاری را از پیگیری این موضوع منصرف کرده است.

۵- در نهایت باید گفت احیا و بهره‌برداری از اماکن تاریخی نیاز به سرمایه‌گذاری بسیاری نسبت به خیلی از پروژه‌ها و فعالیت‌های اقتصادی دیگر دارد. هزینه‌های مرمت، بازسازی، دکوراسیون و نصب تاسیسات سرمایشی و گرمایشی مدرن در این‌گونه ابنیه‌ به‌دلیل لزوم رعایت استانداردها و مقررات خاص معمولا بسیار بالا است. از طرف دیگر از آنجا که غالب کاربری‌های قابل تعریف در این‌گونه بناها کاربری‌های خدماتی هستند بنابراین هزینه‌های بهره‌برداری مانند آموزش و حقوق پرسنل، مصارف انرژی و ... نیز در این‌گونه پروژه‌ها بسیار زیاد است. به همه اینها باید این واقعیت را اضافه کرد که بهره‌برداران از این‌گونه بناها باید هزینه قابل توجهی نیز برای برنامه‌های بازاریابی خود اختصاص دهند. لذا اعطای تسهیلات مالی و مالیاتی برای جذب سرمایه‌گذاران به این‌گونه پروژه‌ها اهمیت زیادی داشته و بدون معافیت‌های مالیاتی، حمایت‌های بیمه‌ای و تسهیلات خاص بانکی با نرخ‌های ویژه، انتظار ورود گسترده سرمایه‌گذاران به این‌گونه فعالیت‌ها توقع بزرگی به نظر می‌رسد.