سازمان جهانی گردشگری:
چین؛ موفقترین کشور توریستی جهان تا سال ۲۰۲۰
مترجم: مهدی نیکوئی nikoueimahdi@gmail. com گردشگری چین طی چند دهه اخیر رشد چشمگیری داشته است. تا دهه ۱۹۷۰ میلادی، بهدلیل بسته بودن فضای سیاسی چین، گردشگری این کشور به هیچ وجه در سطح جهان شناخته شده نبود، اما با شروع سیاست اصلاح اقتصادی و سیاسی (موسوم به انقلاب فرهنگی) در سال ۱۹۷۸، درهای این کشور به روی جهانیان گشوده شد. از آن زمان به بعد، برنامههای گردشگری و استراتژیهای مختلفی پیادهسازی شدند و نتیجه آن موفقیت این صنعت در چین شد. کارشناسان علاوهبر کاهش محدودیتها، بهبود وضعیت اقتصادی را نیز عامل دیگری برای رشد میدانند.
مترجم: مهدی نیکوئی nikoueimahdi@gmail.com گردشگری چین طی چند دهه اخیر رشد چشمگیری داشته است. تا دهه ۱۹۷۰ میلادی، بهدلیل بسته بودن فضای سیاسی چین، گردشگری این کشور به هیچ وجه در سطح جهان شناخته شده نبود، اما با شروع سیاست اصلاح اقتصادی و سیاسی (موسوم به انقلاب فرهنگی) در سال ۱۹۷۸، درهای این کشور به روی جهانیان گشوده شد. از آن زمان به بعد، برنامههای گردشگری و استراتژیهای مختلفی پیادهسازی شدند و نتیجه آن موفقیت این صنعت در چین شد. کارشناسان علاوهبر کاهش محدودیتها، بهبود وضعیت اقتصادی را نیز عامل دیگری برای رشد میدانند.
طبق آمارهای سازمان جهانی گردشگری، چین پس از شروع اصلاحات اقتصادی و سیاسی توانست تا سال ۲۰۰۰ خود را به رتبه پنجم کشورهای جهان در زمینه جذب گردشگران برساند. این موفقیت ادامه پیدا کرد و در سال ۲۰۱۰، چین چهارمین کشور توریستی جهان و در حال حاضر سومین کشور است. طبق پیشبینی WTO با ادامه روند رشد موجود، چین در سال ۲۰۲۰ موفقترین کشور جهان در زمینه گردشگری خواهد بود. طی این سالها سرعت رشد گردشگران ورودی قابل توجه بوده است. پیشبینی میشود میانگین این رقم برای سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۲۰ در سطح ۸ درصد باشد. قابل توجه است که به جز هنگکنگ (۳/۷ درصد) و بلاروس (۷/۶ درصد)، هیچ مورد دیگری در بین ۱۰ کشور اول مشاهده نمیشود که رشد بیش از ۴ درصد داشته باشند.
آمار قابل توجه دیگر مرتبط با بازارهای مختلف گردشگری چین است. گردشگرانی که به اهداف تجاری وارد چین میشوند، طبق آمار شورای جهانی سفر و گردشگری ۳۸ درصد از کل گردشگران ورودی در سال ۲۰۱۳ را شامل میشوند. به نظر میرسد این نسبت در مقایسه با تمامی کشورهای جهان بیشتر است، البته آمارهای دولتی این رقم را فقط ۱۱ درصد نشان میدهد که میتواند بهدلیل نحوه آمارگیری یا تفکیک آنها باشد. در هر صورت نقش رشد اقتصادی چین برای جذب این دسته از گردشگران غیرقابل تردید است. بازار مهم دیگر چین، گردشگرانی هستند که با اهداف تحصیلی و آموزشی وارد این کشور میشوند.
طبق آمار رسمی این گروه بهرغم آنکه تنها۱۱ درصد از گردشگران را در برمیگیرند، ۵۷ درصد از اقامتهای شبانه را به نام خود ثبت کردهاند. ضمن آنکه میدانیم افرادی که در کشور دیگری ادامه تحصیل میدهند، بهدلیل پیوندهای شکل گرفته، در آینده نیز بارها از کشور فوق بازدید خواهند کرد. به همین دلیل است که کارشناسان، سرمایهگذاری روی این دسته از گردشگران را یکی از راههای ایجاد جریانی دائمی برای توریسم میدانند.
اصلاحاتی که چین را موفق کرد
با نگاهی به گذشته چین متوجه میشویم که ماهیت توریسم قبل از ۱۹۷۸ ماهیتی صرفا سیاسی بود، اما پس از آن، دنگ شیانو پینگ و چن یان رهبران ارشد حزب کمونیست چین شدند.
هر گونه تغییر سیاست (از جمله سیاستهای گردشگری) که پیش از این ابزاری سیاسی تلقی میشدند، توسط این دو فرد پذیرفته شدند. آنها اعتقاد داشتند گردشگری روی سایر تغییرات سیاسی نیز اثرگذار است. چین در این دوران، بهدلیل شرایط پیش از انقلاب با کمبود شدید سرمایه مواجه بود. بنابراین نیاز به مبادلات خارجی برای شروع توسعه اقتصادی آشکار به نظر میرسید. توریسم نیز به عنوان وسیلهای برای این مبادله خارجی توسط هر دو رهبر حزب حاکم شناخته شد. دولت چین طبق یک آسیبشناسی گسترده در حوزه گردشگری کشور، نواقص و محدودیتهای این صنعت در حوزههای مختلف را مشخص کرد و برای رفع هر کدام از آنها برنامههایی تدوین نمود. این برنامهها در طول زمان (معمولا دورههای پنج ساله)، اصلاح و تعدیل شده و تاکنون ادامه پیدا کردهاند. در حال حاضر نیز برنامهها و استراتژیهایی که از یک و گاه دو سال پیش شروع شدهاند و تا سال ۲۰۲۰ ادامه دارند، در حال انجام هستند.
طی بررسی انجام شده در سال ۱۹۷۸، ضعفهای زیر در صنعت گردشگری آشکار شد: مدیریت ناکارآمد گردشگری، زیرساختها و تسهیلات ناکافی، شیوه قیمتگذاری در توریسم (سودمحور نبودن)، کیفیت پایین خدمات. با شناسایی این ضعفها برنامههایی برای اصلاح وضع موجود تدوین شدند. این اصلاحات شامل موارد زیر میشوند: تفکیک فعالیتهای بنگاهها و دولت، جذب سرمایههای خارجی، تمرکززدایی ناشی از دوران بسته سیاسی (ایجاد شرایط مشارکت بخش خصوصی در توریسم)، اصلاح شیوه قیمتگذاری، اصلاح شرکتها و تاکید بر آموزش گردشگری.
این اصلاحات نتیجه داد و طبق آمارهای رسمی درآمدهای گردشگری چین ظرف ۵ سال از ۹/۲۶۲ میلیون دلار به رقم باورنکردنی ۲۵/۱ میلیارد دلار رسید یعنی ۳۷۳ درصد رشد. در همین دوره سهم درآمدهای گردشگری از مبادلات خارجی نیز از ۷/۲ درصد به ۶/۴ درصد رسید. نرخ رشد درآمدهای گردشگری نیز از نرخ رشد درآمدهای ناشی از صادرات تمامی کالاها پیشی گرفت.
موفقیت عظیم چین در زمینه گردشگری، باعث شد کارشناسان و صاحبنظران مختلفی به تحقیق روی گردشگری چین بپردازند. طی یکی از معروفترین این مطالعات دلایل موفقیت چین به اینگونه طبقهبندی شدند:
• عوامل داخلی: منظور آن دسته از عواملی هستند که از اجزای بخش گردشگری محسوب میشوند. جاذبههای متنوع، موقعیتیابی و استراتژی بازاریابی، سرمایهگذاری و حمایتهای مالی، مدیریت و عملیات گردشگری، تیم اجرایی، فعالیتهای روباز و در سالن، تجهیزات و زیرساختها، بهبود مستمر و فعالیتهای تولیدی.
• عوامل خارجی نیز بهرغم آنکه از اجزای بخش گردشگری محسوب نمیشوند، اما نقش قابلتوجهی در موفقیت آن داشتهاند: همکاری بین سایر صنایع با توریسم محلی، حمایت دولتی و تاثیرات اجتماعی و فرهنگی (بر زندگی مردم).
ارسال نظر