فضای رقابتی، تقویتکننده توان مقاصد یا تضعیفکننده آن؟
مترجم: مهدی نیکوئی nikoueimahdi@gmail. com گردشگری و بنگاههای هتلداری ستون فقرات تولید محصولات یک مقصد را تشکیل میدهند. در این شرکتها محصولات و خدمات گردشگری تولید شده و در زمانی که گردشگران در مقاصد هستند، توسط آنها مصرف میشود. این شرکتها را میتوان از سایر بنگاههای تجاری دخیل در محیط رقابتی (مانند تامینکنندگان، صنایع وابسته و پشتیبان و میانجیگران بازاریابی و تسهیلکنندگان) در این موارد متمایز ساخت:
• اساسا بازار هدف اولیه محصولات و خدمات تولید شده توسط آنها گردشگران هستند.
مترجم: مهدی نیکوئی nikoueimahdi@gmail.com گردشگری و بنگاههای هتلداری ستون فقرات تولید محصولات یک مقصد را تشکیل میدهند. در این شرکتها محصولات و خدمات گردشگری تولید شده و در زمانی که گردشگران در مقاصد هستند، توسط آنها مصرف میشود. این شرکتها را میتوان از سایر بنگاههای تجاری دخیل در محیط رقابتی (مانند تامینکنندگان، صنایع وابسته و پشتیبان و میانجیگران بازاریابی و تسهیلکنندگان) در این موارد متمایز ساخت:
• اساسا بازار هدف اولیه محصولات و خدمات تولید شده توسط آنها گردشگران هستند.
• تولیدکننده خدمات و محصولات اصلی برای گردشگران هستند.
• سطح تعامل بالایی با گردشگران دارند.
رقابتپذیری یک مقصد به طرز قابل توجهی وابسته به توان رقابتی بنگاههای توریستی و هتلداری آن، چه به صورت مجزا و چه به صورت یکپارچه است. چه چیزی باعث میشود برخی از مقاصد بتوانند از وجود یک صنعت گردشگری قدرتمند و سرزنده منتفع شوند؟ چگونه برخی مقاصد شامل تعداد زیادی شرکتهای فعال، نوآور و رقابتپذیر فعال در بخش گردشگری هستند؟ چرا بسیاری از مقاصد فاقد این ویژگیها میباشند؟ به نظر میرسد میتوان دو پاسخ عمده برای این پرسشها یافت: اول اینکه صنعت توریسم ممکن است از وجود تعداد بسیاری مزیت نسبی منتفع شود. به عنوان مثال، آبوهوا، مناظر طبیعی و میراث تاریخی یا فرهنگی ممکن است به عنوان یک عامل برای توسعه گردشگری و رفتارهای کارآفرینانه عمل کنند، اما بهکارگیری موثر منابع (مزیت رقابتی) را نمیتوان با وفور منابع (مزیت نسبی) تضمین کرد. دلیل دوم این است که عوامل مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی میتوانند محیط مساعدی را برای توسعه، رشد، تغذیه و ایجاد مزیت رقابتی شرکتهای گردشگری فراهم کنند. لازم است به این نکته اشاره شود که این عوامل از مقصدی تا مقصد دیگر متفاوت بوده و ماهیت و ترکیب آنها ممکن است روی ایجاد شرکتهای گردشگری و هتلداری رقابتپذیر و شکوفا اثرات مثبت یا منفی داشته باشند.
در صنعت توریسم تعداد زیادی شرکت فعالیت میکنند که از نظر اندازه و ماهیت محصولاتشان متفاوت هستند. برخی از آنها شرکتهای خیلی بزرگی مانند خطوط هوایی، بنگاههای هتلداری و برخی شرکتهای خدمات غذایی هستند. به همان صورت که گردشگری به رشد خود ادامه میدهد، بسیاری از این شرکتها به شرکتهای چندملیتی عمده تبدیل شدهاند. همچنین تعداد زیادی از شرکتهای کوچک تا متوسط نیز در کل صنعت دیده میشود. بسیاری از آنها شرکتهای بسیار کوچکی هستند که به مثابه ریشههای یک درخت عمل میکنند، اما صنعت توریسم و هتلداری بهطور روزافزونی، در حال تمرکز، کسب مالکیت و جذب بسیاری از این شرکتهای کوچک در شرکتهای بزرگتر است. با این وجود، احتمالا کسبوکارهای کوچک همچنان به صورت یک ویژگی برجسته از صنعت توریسم و هتلداری باقی میمانند.
مانند هر صنعت دیگری، اتحادیهها و انجمنهای صنعتی نقشی کلیدی در ایجاد محیطی تاثیرگذار روی سلامتی و سرزندگی شرکتهای گردشگری یک مقصد در بلندمدت دارند. نتایج حاصله، به عنوان مثال ممکن است شامل فعالیتهای مشترک و هماهنگ شده از طریق این انجمنها برای حفظ، بهبود و پیشبرد فرآیند ایجاد این عوامل باشد. بسیاری از صنایع قدرتمند دریافتهاند که استقرار و سرمایهگذاری مراکز تحقیقات دانشگاهی میتواند به صنعت و شرکتهای آن برای پرداختن بهتر به مشکلات توسعه بلندمدت کمک کند. در توریسم، نیاز به تحقیقات بینرشتهای احساس میشود؛ به این دلیل که تحقیقات تجاری غالبا ناتوان یا بیاشتیاق به پرداختن به موضوعات و مسائل موجود در این بخش است. درحالی که تحقیقات تجاری متمایل به تمرکز روی نیازهای شرکتهای مجزا هستند، تحقیقات بینرشتهای تلاش بیشتری برای درک نیازهای صنعت و مقصد به عنوان یک کل میکنند. مشکلات مرتبط با تاثیرات اجتماعی و محیط توریسم، توسعه توریسم پایدار و خواستههای هیاتمدیره برای رقابتپذیری مقصد، مثالهایی از نیازهای تحقیقاتی است که مراکز دانشگاهی باید بتوانند به آنها بپردازند. مرکز تحقیقاتی توریسم پایدار در استرالیا که در آن دولت، صنعت گردشگری و ۱۵ دانشگاه مشارکت میکنند، مثالی است از یک سازماندهی که میتواند تحقیقات بینرشتهای و استراتژیک صنعت را به پیش ببرد. انجمنهای صنعتی همچنین میتوانند یک نقش راهبری در توسعه استانداردهای صنعتی، بهبود آموزش و استانداردهای حرفهای و تشریح نیاز برای ویژهسازی زیرساختها یا روساختهای توریسم ایفا کنند.
البته این ریسک وجود دارد که تمایل انجمنها به نگریستن به صنعت به عنوان یک کل، در بلندمدت منجر به کاهش رقابت در صنعت شود. برای مثال بر سر این موضوع بسیار بحث شده است که رقابت محلی باعث اتلاف انرژی میشود، به این دلیل که تلاشهای دوبارهکارانه و تقلیدی افزایش یافته و مانع از بهرهگیری از صرفهجوییهای ناشی از مقیاس میشود. در نتیجه راهحلی که ارائه میشود، توجه و حمایت از یک یا دو شرکتی است که میتوانند «قهرمانان ملی» شده و از نظر قدرت و مقیاس خواهند توانست تا با رقبای خارجی به رقابت پرداخته یا همکاری بین شرکتی را افزایش دهند. پورتر پی برده است که این دیدگاه توسط شواهد زیادی تایید نمیشود. تلاشهای صورت گرفته در جهت رقابتهای بین شرکتی بیش از آنکه در بلندمدت رقابتپذیری صنعت را کاهش دهد، آن را بهبود میبخشد. سودآوری درک شده یا بازگشت سرمایه، به همراه ریسک درک شده از سرمایهگذاری در شرکتهای گردشگری یک مقصد، روی علاقه سرمایهگذاران و کارآفرینان صنعت توریسم و هتلداری تاثیر خواهد گذاشت. تفاوت بین مقاصد در این برداشتها و در این نگرشها به سودآوری و ریسک بلندمدت و کوتاهمدت، تا حد زیادی تعیینکننده علاقه بخش خصوصی به مشارکت در توسعه توریسم است و رقابتپذیری مقاصد وابسته به این علاقه است.
ارسال نظر