مقاصد ناپایدار؛ سود کوتاهمدت، شکست بلندمدت
مترجم: مهدی نیکوئی nikoueimahdi@gmail. com کارشناسان بسیار بر این نکته تاکید کردهاند که توان رقابتی مقاصد باید از دیدگاه بلندمدت بررسی شوند. این موضوع تاثیرات زیادی بر نحوه برنامهریزی، توسعه و مدیریت مقاصد دارد. در علم تجارت که به توان رقابتی بسیار توجه شده است، صحبت در مورد توان رقابتی پایدار تبدیل به تکرار مکررات شده است. از این رو، امروزه یک شرکت را تنها در صورتی رقابتپذیر میدانند که بتواند وضعیت خود را در بلندمدت حفظ کند. شرکتها و سهامدارانی که دیدی بلندمدت از عملکرد شرکت در ذهن دارند به مسائلی نظیر سرمایهگذاری، تحقیق و توسعه، نوآوری محصول، نگهداشت کارکنان، برنامهریزی مسیر شغلی و.
مترجم: مهدی نیکوئی nikoueimahdi@gmail.com کارشناسان بسیار بر این نکته تاکید کردهاند که توان رقابتی مقاصد باید از دیدگاه بلندمدت بررسی شوند. این موضوع تاثیرات زیادی بر نحوه برنامهریزی، توسعه و مدیریت مقاصد دارد. در علم تجارت که به توان رقابتی بسیار توجه شده است، صحبت در مورد توان رقابتی پایدار تبدیل به تکرار مکررات شده است. از این رو، امروزه یک شرکت را تنها در صورتی رقابتپذیر میدانند که بتواند وضعیت خود را در بلندمدت حفظ کند. شرکتها و سهامدارانی که دیدی بلندمدت از عملکرد شرکت در ذهن دارند به مسائلی نظیر سرمایهگذاری، تحقیق و توسعه، نوآوری محصول، نگهداشت کارکنان، برنامهریزی مسیر شغلی و... توجه میکنند. در مقابل بسیاری از شرکتها (بهخصوص شرکتهای دولتی) برای کسب سهم بازار، رشد و عملکرد مالی موفق در کوتاهمدت نسبت به تعهدات آینده بیتفاوت شده، گرایش به کاهش هزینهها و حداکثرسازی سود دارند. نتیجه چنین نگرشی، هرچند که احتمالا باعث بهبود نتایج مندرج در گزارشهای کوتاهمدت میشود، اما ممکن است اقداماتی را موجب شود که بیش از آنکه برای عملکرد بلندمدت مفید باشند، به آن لطمه بزنند. این موضوع بهخصوص در بخش گردشگری صدق میکند؛ مفهوم رقابتپذیری معنایی نخواهد داشت اگر برای دستیابی به آن از آینده عاریه گرفته شود، به این دلیل که لازم است رونق صحیح و موفق به صورتی بلندمدت ایجاد شود.
مقصدی که برای سود کوتاهمدت، به خود اجازه تاراج و تخریب سرمایه طبیعی را میدهد که توریسم به آن وابسته است، منجر به شکست در بلندمدت میشود. به وضوح پیش از آنکه سرمایه طبیعی فرسوده شود، مساله زمان دیده میشود. برخی از مقاصد ممکن است که زمان بیشتری دوام بیاورند، اما در نهایت توانایی یک مقصد برای تامین تقاضای دائمی و بازار مصرف دائم رو به کاهش گذاشته و به سطح غیررقابتی میرسد. تنها سرمایه طبیعی نیست که باید پایدار باشد. اگر میخواهیم توان رقابتی اقتصادی و بازار را حفظ کنیم، تمامی عوامل و جاذبههای اصلی، عوامل پشتیبان و زیرساختها باید به طریقی پایدار حفظ و مدیریت شوند.
بهدلیل اهمیت اساسی پایداری برای توان رقابتی پیش روی یک مقصد، لازم است که مدیران مقاصد این مفهوم و نحوه دستیابی به آن را درک کنند. لازم است این موارد به نحوی درک شوند که بتوان مسوولیتهای نظارت مدیریتی را به نحوی انجام داد تا از حفظ و افزایش رفاه شهروندان آینده و علائق گردشگران آینده مطمئن شویم.
تولد و تکامل توریسم پایدار
با توجه به تازگی نسبی گردشگری و مدیریت گردشگری به عنوان یک حوزه مطالعه، عجیب نیست که مفهوم توریسم پایدار رشته مطالعاتی جدیدتری است. این تازگی به همراه رشد سریع منجر به معرفی و توجه به توریسم پایدار در حدود ۲ دهه شده است. در این مدت مقالات و کتب زیادی در این زمینه نگاشته شده و امروزه توسعه پایدار تبدیل به یکی از اصول محوری برای مدیریت توسعه جهانی شده است. برخی از کارشناسان معتقدند که تحلیلهای کلنگرتر برخاسته از تفکر «سبز» مسوولیتپذیرتر نیز هستند. شاید بتوان ابزار کلیدی مدیران محیطی را ارزیابی اثرات محیطی یا برآورد پروژه دانست. همچنین لازم است بر این نکته تاکید شود که تکنیکهای ارزیابی پروژه فقط محدود به تخمین تاثیرات محیطی نیست، بلکه میتوان از آنها برای ارزیابی تاثیرات فیزیکی، فرهنگی، اقتصادی، ساختار اجتماعی و مدیریتی اشتغال استفاده کرد. از مفهوم اخیر میتوان در توریسم استفاده کرد. با توجه به این مطلب که گردشگری پایدار شامل اطمینان یافتن از ثبات در کلیه ابعاد ذکرشده و نه تنها بعد محیطی آن است. صاحبنظران معتقدند که باید به اثرات تجمعی توریسم از خلال تمامی پروژههایش روی بنیان در حال تغییر آن نیز توجه کرد.
از دیدگاه مدیریت گردشگری لازم است به این نکته توجه کرد که هدف توریسم پایدار کنترل و محدود کردن توسعه نیست، بلکه تلاش اولیه بر این است که توسعه و پیشبرد انواع مناسبی از توریسم تشویق شود؛ بسیاری از این اشکال توریسم میتوانند علاوهبر بهبود وضعیت اقتصادی، وضعیت کلی محیطی، اجتماعی و فرهنگی را نیز بهبود بخشند.
با نگاهی به مطالب نگاشته شده میتوان اصولی را که توریسم پایدار بر آن بنا شده است، به صورت زیر طبقهبندی کرد:
۱. توجه به نیازها و خواستههای ساکنان جامعه محلی بهمنظور بهبود استانداردها و کیفیت زندگی آنها
۲. تامین نیازهای گردشگران و صنعت توریسم و ادامه جذب آنها در جهت هدف اول
۳. محافظت از منابع محیطی برای گردشگری، محیط پیرامون، مولفههای فرهنگی و ساخته شده بهمنظور دستیابی به هر دو هدف گفته شده
هر چند کارشناسان این اهداف را ستودنی توصیف کردهاند، اما لازم است به این نکته نیز توجه شود که دید آنها گردشگریمحور و فاقد عمق بوده است و منجر به ایجاد تنش بیشتر بین تمایل به توسعه پایدار و تحقیقات بیشتر برای توسعه توریسم پایدار میشود. اشخاصی که در حوزه گردشگری فعالیت دارند، لازم است که با دیدی گستردهتر و با مقیاس گردشگری موجود، آن را مورد بازبینی قرار دهند و تنها به ابعاد و اثرات توسعه از دیدگاه گردشگری توجه نداشته باشند. با توجه به مشکلات تئوریک متعددی که از این خلال برمیآید، یکی از کارشناسان به نام هانتر طی مطالعات تجربی خود به این نتیجه رسید که توجه به توریسم پایدار از دیدگاهی که سطحینگری کمتری دارد، میتواند به ما کمک کند تا اطمینان حاصل کنیم اهداف و سیاستهای توسعه محلی برای توریسم پایدار و در راستای اهداف توسعه پایدار گستردهتر در هر دو سطح منطقهای و ملی خواهد بود.
ارسال نظر