صنایع پشتیبان حامیان اقتصاد گردشگری
مترجم: مهدی نیکوئی nikoueimahdi@gmail. com صنعت گردشگری بدون کمک صنایع وابسته و پشتیبان نمیتواند به موفقیت دست پیدا کند. هر چند که این صنایع به طور مستقیم در فرآیند عرضه کالاها و خدمات بخش توریسم تاثیرگذار نیستند، اما زمینهساز موفقیت آن میباشند. تاثیر صنایع وابسته و پشتیبان روی عملکرد رقابتی مقاصد تا حدودی شبیه تامینکنندگان است، با این تفاوت که صنایع پشتیبان، عرضه ورودیهای سیستم گردشگری را بر عهده نداشته و بیشتر با فعالیتهای موازی، محصولات و خدمات مکمل شناخته میشوند و در واقع با حضور خود، باعث پیشبرد و تقویت صنعت توریسم یک مقصد میشوند.
مترجم: مهدی نیکوئی nikoueimahdi@gmail.com صنعت گردشگری بدون کمک صنایع وابسته و پشتیبان نمیتواند به موفقیت دست پیدا کند. هر چند که این صنایع به طور مستقیم در فرآیند عرضه کالاها و خدمات بخش توریسم تاثیرگذار نیستند، اما زمینهساز موفقیت آن میباشند. تاثیر صنایع وابسته و پشتیبان روی عملکرد رقابتی مقاصد تا حدودی شبیه تامینکنندگان است، با این تفاوت که صنایع پشتیبان، عرضه ورودیهای سیستم گردشگری را بر عهده نداشته و بیشتر با فعالیتهای موازی، محصولات و خدمات مکمل شناخته میشوند و در واقع با حضور خود، باعث پیشبرد و تقویت صنعت توریسم یک مقصد میشوند. پیش از این اشاره شده بود که صنایع مختلف فرهنگی نمونههایی از صنایع پشتیبان هستند. هنر بخشی از فعالیتهای بسیاری از گردشگران به خصوص در نواحی شهری است. تئاتر، موسیقی، ادبیات، فیلم، تفریحات زنده، جشنوارههای هنری، فستیوالها و... عوامل کلیدی در رقابتپذیری بسیاری از مقاصد شهری موفق مانند نیویورک، پاریس و لندن به حساب میآیند. هر چند که به طور عمده، ساکنان محلی مشتریان این فعالیتها و رویدادهای فرهنگی را تشکیل میدهند، اما میتوان حجم زیادی از مخاطبان خارجی را نیز مانند آنچه در برادوی نیویورک یا وستاند لندن مشاهده میشود، جذب کرد. گردشگران نیوزیلندی میتوانند جریان قابل توجهی برای مقاصد استرالیایی به منظور مشاهده برخی تئاترهای عمده به شمار روند؛ به این دلیل که تولید این محصولات و خدمات فرهنگی در نیوزیلند با توجه به بازار کوچک داخلی آن میتواند بسیار گرانقیمت باشد.
صنایع ورزشی، تفریحی و سرگرمی نیز میتوانند توان رقابتی مقاصد را در جایی که ظرفیتهای آن موجود است، افزایش دهند. رویدادهای عمده مانند المپیکهای تابستانی و زمستانی، جام جهانی فوتبال، مسابقات جهانی ورزشی، تورنمنتهای گلف و مسابقات قهرمانی فوتبال آمریکایی توسط بسیاری از مقاصد شهری پوشش داده میشوند. هر چند بسیاری از این رویدادها غالبا در یک مکان خاص برگزار میشوند، تاثیر آنها بر گردشگری میتواند قابل توجه باشد. برخی شهرها، اعتباری تاریخی برای اشتیاق به ورزش و توانایی در میزبانی دائمی رویدادهای ورزشی عمده دارند. به عنوان مثال، در صنعت ورزش استرالیا اعتبار ملبورن برای جذب، میزبانی و برگزاری رویدادهای ورزشی ملی و بینالمللی مختلف مانند مسابقات ماشینسواری فرمول یک، رقابتهای جهانی موتورسواری، قهرمانی تنیس استرالیا (دور اول از مسابقات تنیس گرنداسلم) و فوتبال، کریکت و تورنمنتهای گلف، ملبورن را تبدیل به یک آهنربا برای جذب طرفداران ورزشی کرده است.
یک صنعت خردهفروشی قدرتمند طیف گستردهای از محصولات را با قیمت رقابتی و کیفیت بالا عرضه میکند که میتواند برای صنعت گردشگری نقش مکمل را ایفا کند. خرید بخش عمدهای از فعالیتهای گردشگری بوده و سهم عمدهای در مخارج گردشگران دارد. به طور ویژه، گردشگران ژاپنی را به واسطه گرایش آنها به بازگشت به خانه با خریدهای بسیار برای خود و خویشاوندان میشناسند. برخی از مقاصد شهری نیز برای طیف متنوع و با کیفیت رستورانهایش شناخته میشود.
هر چند گردشگران ممکن است، بخش کوچکی از مشتریان خردهفروشها و رستورانها را تشکیل داده باشند، اما نمیتوان با نگاهی تکبخشی، تک بُعدی و کوتاهمدت به اتخاذ تصمیمات و سیاستگذاری در این زمینه پرداخت. به دلیل سهم کوچک گردشگران از کل مشتریان این صنایع وابسته، ممکن است که آنها سیاست بازاریابی خود را بر تمرکز بر بازار داخلی و مشتریان محلی شکل دهند، اما باید به منافع حاصله از این تصمیمات در سایر بخشها و به خصوص گردشگری نیز توجه کرد. ممکن است به نظر برسد، درآمد مورد انتظار پایین بوده و سرمایهگذاری روی آنها توجیه اقتصادی ندارد. اما صنایع وابسته و پشتیبان قدرتمند و رقابتپذیر (چه از نظر قیمت و چه از نظر کیفیت) میتواند اعتبار قابل توجهی برای مقصد به همراه آورند که در بلند مدت نتایج خود را آشکار میسازد.
از سوی دیگر به دلیل درهم تنیدگی و هم پوشانی صنایع و بخشهای مختلف اقتصادی، رشد و توسعه یکی از آنها میتواند موجب رشد سایر بخشها نیز شود. از این رو مطلب دیگری که باید توجه بیشتری به آن معطوف شود، سطح همکاری و هماهنگی بین این صنایع است. برای موفقیت تمامی صنایع درگیر، لازم است که سمت و سوی حرکت و استراتژیهای کلی آنها با هم در ارتباط و هماهنگ باشد. از طرف دیگر، به دلیل اهداف مشترک و همچنین تاثیراتی که تصمیمگیریها در یک حوزه میتواند بر سایر حوزهها بگذارد، هماهنگی نیز ناگزیر به نظر میرسد و نمیتوان رشد و توسعه یکی از این بخشهای اقتصادی را بدون هماهنگی و همراستایی با سایر بخشها در دستور کار قرار داد. بسیاری از این صنایع به این نکته پی بردهاند که فعالیتهای بخش گردشگری میتواند در موفقیت و حتی بقای آنها نقش قابل توجهی داشته باشد. به عنوان مثال، جامعه هنری جدیدا بیشتر به این موضوع توجه میکند که اهمیت توریسم بسیار چشمگیر بوده و در بسیاری موارد فعالیتها و همکاریهای مشترک بسیاری با حوزه گردشگری برای کسب سهم بزرگتری از بازار دیده میشود. از دیدگاه اقتصادی، با رونق اقتصادی مقصد یاد شده، درآمد ساکنان نیز افزایش یافته و باعث افزایش مصرف و در نتیجه افزایش درآمد صنایع وابسته و پشتیبان نیز میشود. پس نباید تنها به اثرات مستقیم این تصمیمات توجه شود. شاید بتوان ادعا کرد که یکی دیگر از نتایج رونق اقتصادی مقصد فرضی فوق، افزایش درآمدهای مالیاتی و اختصاص سهم بیشتری از بودجه به هر کدام از بخشهای اقتصادی باشد.
ارسال نظر