بررسی تطبیقی دو جاذبه مشابه در دو کشور
قلعههایی که جاذبه گردشگری میشوند
فرناز حیدری* پرستو فخاریان** بر فراز شهر لهاسا پایتخت سنتی تبت، در ارتفاعی معادل ۶۰۰/۳ متر بالاتر از سطح آب دریا، دیوارهای سفید و بامهای طلایی دژی به نام پوتالا خودنمایی میکند. این دژ قصرمانند از قرن ۱۷ میلادی به بعد اقامتگاه دالاییلاما والی تبت و راهنمای معنوی بودائیان برای مدت زمان بیش از ۳۰۰ سال بوده است. این دژ که از سال ۱۹۹۴، در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده، در اصل نام خود را از کوه مشهور بودائیان به نام پوتالاکا میگیرد. پوتالا مجموعهای از اتاقهای پرپیچوخم است که از طریق درها، کریدورها و پلکانهای بیشمار با یکدیگر در ارتباط هستند.
فرناز حیدری* پرستو فخاریان** بر فراز شهر لهاسا پایتخت سنتی تبت، در ارتفاعی معادل ۶۰۰/۳ متر بالاتر از سطح آب دریا، دیوارهای سفید و بامهای طلایی دژی به نام پوتالا خودنمایی میکند. این دژ قصرمانند از قرن ۱۷ میلادی به بعد اقامتگاه دالاییلاما والی تبت و راهنمای معنوی بودائیان برای مدت زمان بیش از ۳۰۰ سال بوده است. این دژ که از سال ۱۹۹۴، در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده، در اصل نام خود را از کوه مشهور بودائیان به نام پوتالاکا میگیرد. پوتالا مجموعهای از اتاقهای پرپیچوخم است که از طریق درها، کریدورها و پلکانهای بیشمار با یکدیگر در ارتباط هستند. دالانها و دهلیزهای این مجموعه یا با نقاشی یا پارچههای رنگارنگ ابریشمین تزیین شده است.
هدف ساخت پوتالا استفاده از آن بهعنوان قصر، صومعه و مقر فرمانروایی دالاییلاما بوده است و این نوع خاص کاربری باعث شده که در طول تاریخ، تنها گردشگران معدودی موفق به بازدید از این دژ دورافتاده و پر رمز و راز شوند؛ گرچه راهکار و استراتژی کنونی دولت چین در استفاده از این بنا کاملا با گذشته تفاوت دارد.
پوتالا در گذر زمان
پیش از قرن ۱۹ میلادی، تنها مانع سیاحان کنجکاو و پر شور و اشتیاقی که علاقه به دیدن این بنا داشتند، برج و باروهای کوهستانی تبت بود، اما آنها همیشه راهی برای دیدن آن پیدا میکردند. بعد از سال ۱۹۰۴ میلادی (۱۲۸۳ هجری شمسی)، درهای این دژ به روی خارجیها بسته شد. در سال ۱۹۵۱ (۱۳۳۰ ه. ش) جمهوری خلق چین این منطقه را به خاک خود ضمیمه کرد. بعد از قیام ناموفق ۱۹۵۹ (۱۳۳۸ ه.ش) چهاردهمین دالاییلاما یا همان دالاییلامای کنونی به ناچار به هندوستان رفت و هماکنون نیز دولت چین از این مجموعه بهعنوان یک موزه نگهداری میکند.
کاوشگر فرانسوی الکساندرا دیویدنیل نخستین زن سفیدپوستی بود که در سال ۱۹۲۳ میلادی (۱۳۰۲ ه. ش) وارد لهاسا شد. وی بعدها مشاهدههای خود را از چندین ماه پیادهروی و نخستین تاثیر مشاهده پوتالا اینطور عنوان کرد: «سقفهای طلایی این دژ کاملا با آسمان آبی که بر فراز آن دیدم، در تضاد است. این مجموعه از نظر من شبیه زبانههای آتشی است که جرقههای آن به آسمان پرتاب میشود.» درست ۲۰ سال پس از این تعریف اغراقگونه، هنریچ هرریک کوهنورد اتریشی از هندوستان به لهاسا گریخت.
هرر که حین جنگ جهانی دوم توسط سربازان انگلیسی دستگیر شده بود، بعد از ۷۰ روز پیادهروی طاقتفرسا، در حالی با همسفرش پیتر آوفاسکنیتر به لهاسا رسید که بهشدت از گرسنگی و سرما بیرمق بود. موقعیت عجیب و رمزآلود پوتالا در مقایسه با آنچه هرر پشتسر گذاشت، از جنس دیگری بود. وی مدت پنج سال در این دژ ماند و خاطرات او بعدها اسرار دیگری از مقر فرماندهی دالاییلاما را فاش ساخت.
قلعه هزار ساله الموت
نمونههای مشابه آنچه درخصوص قصر دالاییلاما گفته شد، در ایران نیز وجود دارد؛ قلعههایی با قدمت بسیار بیشتر نسبت به قصر قلعه دالاییلاما. یکی از معروفترین آنها قلعه حسن صباح است که در منطقه الموت قزوین و بر فراز کوهی سنگی و در شمال شرقی روستای گازرخان (قصر خان) قرار گرفته است. این قلعه را که مردم محلی به نام «قلعه حسن» میشناسند، به نقل از «حمداله مستوفی» این قلعه نخست در سال ۲۲۶ ه. ق به دست «داعی الی الحق حسن بن زید الباقری» بنا شده است و طبق مستندات موجود، چند دوره تاریخی بر فراز این کوه دژ دفاعی ساختهاند. قلعه الموت در ۶۵۴ هجری قمری، بهدستور هلاکوخان مغول به آتش کشیده و ویران شد و از آن پس بهعنوان تبعیدگاه و زندان مورد استفاده قرار گرفت.
همچنین از سال ۹۳۰ هجری قمری و ابتدای حکومت شاه طهماسب صفوی تا سال ۱۰۰۶ هجری قمری قلعه کالبدی سالم داشته است، اما در دورههای اخیر حفاریهای صورتگرفته برای به دست آوردن گنج، موجب آن شد که بخشی از این قلعه ویران شود. با عبور از پای دیوار شرقی قلعه به بخش اصلی دژ میرسیم که تختگاه حسن صباح در طول اقامت ۳۵ ساله وی در الموت بوده است.
ظرفیتهای گردشگری
با وجود آنکه قدمت قلعه الموت بیش از قصر دالاییلاما است، الموت نتوانسته به عنوان یک مقصد مشخص گردشگری تجهیز شود و زیرساختهای لازم برای توسعه توریسم را در خود ایجاد کند.
این درحالی است که گردشگری یکی از صنایع مهم در تبت محسوب میشود و در سال ۲۰۰۶ میلادی، سازمان گردشگری چین اعلام کرد که قصر پوتالا با توجه به آمار فروش بلیت، روزانه بیشتر از ۲۵۰۰ نفر بازدیدکننده داشته است. از طرفی بازگشایی خطآهن چینگهای - تبت در ماه جولای ۲۰۰۶ باعث شد که روزانه بین ۳ تا ۴ هزار توریست وارد شهر لهاسا شوند. سازمان گردشگری در همان سال پیشبینی کرد که احتمالا تعداد بازدیدکنندگان این قصر تا اواخر سال ۲۰۰۶، به مرز ۳۶۰۰ نفر خواهد رسید. به همین منظور در همان سال، طرحهای ساماندهی متعددی در دستورکار قرار گرفت تا محوطه اطراف این مجموعه نیز بر اساس ضوابط بهسازی شوند.
هدف سازمان گردشگری چین از چنین طرح گستردهای این بود که حتی در شرایطی هم که امکان پذیرش گردشگر به داخل مجموعه میسر نباشد، بتواند از گردشگران در محوطه خارجی پذیرایی کند.
رشد ۸/۱ درصدی پذیرش گردشگر تاکیدی مسلم بر اهمیت طرحهای ساماندهی در این منطقه بود. چنانچه تازهترین آمارها حاکی از آن است که تعداد گردشگران قصر دالاییلاما در سالهای اخیر به مرز ۰۱/۱ میلیون نفر رسیده است. این قصر باستانی بدون تردید یکی از مقصدهای اصلی گردشگرانی است که به دلایل متعدد وارد تبت میشوند.
اما امکانات پذیرایی از گردشگران در الموت آنچنان که باید، فراهم نیست. نبود اقامتگاههای مناسب (با شرط رعایت اصول زیستمحیطی منطقه)، عدم مناسبسازی راهها و نبود زیرساختهای لازم باعث شده که گرچه در روزهای آخر هفته، الموت پذیرای گردشگران به نسبت زیادی باشد، اما کمتر کسی برای اقامت شبانه در آنجا وقت صرف کند؛ باوجود اینکه روستای الموت یکی از روستاهای هدف گردشگری عنوان میشود.
بنابراین عدم هدفگذاری صحیح و برنامهریزی کوتاهمدت و بلندمدت برای توسعه پایدار گردشگری در این منطقه، تاکنون مانع آن شده که به لحاظ مالی و فرهنگی، عواید قابل توجهی برای جامعه محلی به دست آید و جهت اشتغالزایی و سرمایهگذاری اقدامات مشخصی صورت گیرد. شایسته است بخش دولتی و خصوصی در این زمینه بیشتر ورود پیدا کنند.
*کارشناس مهندسی محیط زیست
** کارشناس مدیریت جهانگردی
ارسال نظر