تاثیر اقتصاد و سیاست بر رقابتپذیری مقاصد
مترجم: مهدی نیکوئی* همانطورکه میدانیم ابعاد مختلفی بر رقابتپذیری مقاصد تاثیر میگذارند؛ مانند بُعد اقتصادی، محیطی، تکنولوژیک، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی. دانشمندان مختلفی رقابتپذیری مقاصد و کشورها را از جنبه اقتصادی آن مطالعه و بررسی کردهاند و به مطالب زیادی میتوان در این رابطه دست پیدا کرد. پورتر منابع رقابتپذیری کشورها (در اینجا مقاصد) را در چهار گروه قرار داده است که از آن با عنوان «الماس پورتر» یاد میشود:
• شرایط پایه: وضعیت کشورها در معیارهای تولید، مانند کارکنان آموزش دیده یا زیرساختها، که برای آنها در یک صنعت مشخص ضروری است.
• شرایط پایه: وضعیت کشورها در معیارهای تولید، مانند کارکنان آموزش دیده یا زیرساختها، که برای آنها در یک صنعت مشخص ضروری است.
مترجم: مهدی نیکوئی* همانطورکه میدانیم ابعاد مختلفی بر رقابتپذیری مقاصد تاثیر میگذارند؛ مانند بُعد اقتصادی، محیطی، تکنولوژیک، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی. دانشمندان مختلفی رقابتپذیری مقاصد و کشورها را از جنبه اقتصادی آن مطالعه و بررسی کردهاند و به مطالب زیادی میتوان در این رابطه دست پیدا کرد. پورتر منابع رقابتپذیری کشورها (در اینجا مقاصد) را در چهار گروه قرار داده است که از آن با عنوان «الماس پورتر» یاد میشود:
• شرایط پایه: وضعیت کشورها در معیارهای تولید، مانند کارکنان آموزش دیده یا زیرساختها، که برای آنها در یک صنعت مشخص ضروری است.
• شرایط تقاضا: وضعیت تقاضا برای صنعت ارائه کننده محصول یا خدمت.
• صنایع مرتبط و پشتیبان: وجود یا عدم وجود تامینکنندگان مواد اولیه و سایر صنایع مرتبط با فعالیت که به صورت بینالمللی توانایی رقابت داشته باشند.
• استراتژی شرکت، ساختار و رقابت آن: شرایط کشور و تعیین اینکه شرکتها تحت چه شرایطی ایجاد، سازماندهی و مدیریت میشوند و همچنین وضعیت رقابت محلی.
هر چند که مدل ارائه شده توسط پورتر ممکن است کاملا براساس مقاصد گردشگری تدوین نشده باشد، اما شناخت خوبی از عوامل به فرد میدهد که لازم است آنها را در خلال ارزیابی اقتصادی رقابتپذیری مقاصد مدنظر داشته باشد. این روش و دستهبندی در فرآیند ارزیابی و شناخت نقطه عطف طی دهههای گذشته بوده است.
جنبه دیگر تکامل عمومی رقابتپذیری اقتصادی در سالهای گذشته، روند موجود و حرکت از رقابتپذیری ملی به سمت رقابتپذیری محلی بوده است. یک مثال در مقیاس کوچکتر اساس و ماهیت اقتصادهای روستایی است که بسیاری از آنها بهدلیل فعالیتهای توریسم در حال تغییر و تکامل بوده و از آنها میتوان به عنوان تنوعبخشی اقتصادی برای این جوامع نام برد. درحالی که این تغییرات در حال اتفاق هستند، ما با پدیده دیگری نیز مواجه هستیم که میتوان آن را ظهور و بروز مجدد ساختار سیاسی و اجتماعی باستانی یا همان کشور- شهرها دانست. بهدلیل تاثیر عمدهای که این موضوع بر گردشگری دارد، لازم است که بیشتر به آن پرداخته شود.
بُعد سیاسی رقابتپذیری
اساسا رقابت را میتوان تلاش گروههای (کوچک و بزرگ) مختلف از مردم برای ایجاد یک بنیان سیاسی- اقتصادی دانست که به آنها این امکان را میدهد روی منابعی که میتواند باعث رفاه افراد و جامعه شود، کنترل پیدا کنند. تعاریف متفاوتی از رفاه وجود دارد، اما صرفنظر از این اختلافنظرها جامعهشناسان شاخصهای مختلفی را در ارتباط با تعیین رفاه یک جامعه معرفی کردهاند. نمونههای مرسومی از این شاخصهای رفاه را میتوان در
(UNDP) پیدا کرد.
علاوهبر استفاده از شاخصهای اقتصادی عملکرد، نیاز است که این شاخصهای سیاسی را نیز در نظر گرفت که البته به اندازه جنبه اقتصادی ارزیابیها قدمت ندارند. این شاخصها تاثیر مهمی در ایجاد یک بنیان یا قبل از آن یک محرک برای مفهوم رقابت دارند. از آنجا که منابع کره زمین محدود یا تحت کنترل و تامین کننده منابع خام و اولیه برای شاخصهای اجتماعی هستند، خیلی دور از انتظار نیست که تلاش افراد و گروههای مختلف بر آن باشد تا فعالیتهای خود را به گونهای سازماندهی کنند، تا توانایی آنها برای کسب کنترل بر منابع ضروری برای اطمینان از رفاه
افزایش یابد.
هر چند که در ارزیابی وضعیت رقابتی مقاصد به بُعد سیاسی توجه چندانی نمیشود، نقاط قوت و ثبات سیاسی نقشی حیاتی در رقابتپذیری گردشگری دارد. در مقیاس جهانی ثبات نسبی سیاسی پس از جنگ جهانی دوم، منجر به رشد توریسم از دهه ۱۹۵۰ به بعد شد.
در بُعد خرد نیز نیاز است به این موضوع توجه شود که چه بیثباتیهای سیاسیای بر بخش گردشگری تاثیر منفی خواهد داشت (چیزی که در لبنان، زیمبابوه و اسرائیل دیده میشود). از این رو، نیاز است که برای تحلیل وضعیت رقابتپذیری کشورها و مقاصد به مزیتها و ثبات سیاسی نیز توجه شود.
*nikoueimahdi@gmail.com
ارسال نظر