مهدیس مدنی* از چند متر مانده به تفرجگاه‌ها و مراکز گردشگری، شلوغی و ازدحام جمعیت را می‌بینی پیش از آنکه به مقصدت رسیده باشی. همه جا در صف می‌مانی، پیش از همه ترافیک خیابان، پارک ماشین، خرید بلیت ورودی، تهیه غذا و خلاصه برای هر قدم که برمی‌داری باید از زمانت نیز هزینه کنی. اغلب این شلوغی‌ها گردشگران را کلافه می‌کند، اما میزان این خستگی برای همه گردشگران یکسان نیست. قطعا جامعه محلی بیشتر آسیب می‌بیند. آنان نیز در زمره گردشگران قرار می‌گیرند؛ گردشگران محلی و اغلب یکروزه. این موضوع ابدا از میزان اثرگذاری آنان بر بازار گردشگری نمی‌کاهد. این افراد بخش مهمی از تقاضا را تشکیل می‌دهند؛ بخشی که حتی در فصل‌های کم‌رونق گردشگری منطقه نیز می‌توان به درآمدزا بودنش برای این صنعت امیدوار بود، اما همیشه از شلوغی، هیاهو، ترافیک، گرانی و آلودگی‌های محیطی ناشی از حضور انبوه گردشگران غیرمحلی آسیب دیده و ناراضی بوده است. اگر قرار است این گردشگری به شیوه پایدار توسعه یابد، باید آنان حتی پیش از سایرین اثرات مثبت این ساخت و سازها و روانه شدن خیل گردشگران از پی آن را در زندگی خود احساس کنند. از آنجا که گردشگر غیر بومی در فصل مناسب به یک منطقه سفر می‌کند فرصت کمتری برای استفاده از مراکز تفریحی و فرهنگی دارد ولی بومیان ساکن هر استان بیشتر تعطیلات رسمی در طول سال به علاوه آخر هفته‌ها را به‌دنبال چنین مکان‌هایی می‌گردند. برای پرداختن به این موضوع باید اول بررسی کرد که تفریحگاه‌ها و سایر اماکن گردشگری به چه میزان مناسب حال این افراد طراحی شده‌اند و آیا در برنامه مدیریتی خود در فصول متفاوت سال به فکر اوقات فراغت این افراد با توجه به متوسط میزان درآمد اقتصادی‌شان بوده‌اند؟ آیا بهبود کیفیت زندگی بومیان در همه ابعاد، در اولویت بند‌های متولیان امر جایی داشته است؟ برای ساخت هر هتل، رستوران، تفرجگاه و حتی موزه و سایر مراکز فرهنگی، ذره‌ای از سهم این افراد از منابع و سرمایه‌های کشور مورد استفاده قرار می‌گیرد، با این همه در برنامه‌ریزی‌های پیش از اجرا به چه میزان سعی شده تا نیازهای این افراد دیده شود؟ پس از اجرای طرح‌ها چطور؟ آیا ارزیابی صورت می‌گیرد تا شکاف‌های موجود را بیابیم و بدانیم در کجا ضعیف عمل کرده‌ایم، چه نیازهایی را پیش‌بینی نکرده‌ایم، چه مشکلات جدیدی به‌وجود آمده‌اند و میزان موفقیت و رضایت این طرح‌ها و پروژه‌ها چه میزان بوده است؟ توسعه پایدار یک قانون ساده در دل خود دارد؛ قانون «برد - برد». چه کنیم تا همه راضی باشند؟ خریدار، تولیدکننده، گردشگر، جامعه محلی، دولت، سرمایه‌گذار و نسل‌های بعدی که ما را قضاوت می‌کنند. حال می‌پندارید در توسعه صنعت گردشگری ایران جایگاه این قانون کجا است؟ *کارشناس ارشد برنامه‌ریزی توریسم mahdis_madani@yahoo.com