تاوان تعیین تکلیف برای بخشخصوصی در بازار گردشگری بررسی شد
سنگاندازی در مسیر توریستی
او در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» میگوید: در پاسخ به این نگرانیها باید گفت کجا طرحهای مجوزدار طبیعتگردی را پیادهسازی کرده و شاهد تخریب بودهایم که اکنون با آنها مخالفت صددرصدی داشته باشیم.
او میافزاید: به عنوان مثال مخالفان تلهکابین باید ابتدا دلایلشان را بیاورند که تلهکابین رامسر باعث تخریب این عرصه شده یا باغ پرندگان تبعات محیطزیستی به همراه داشته است.
این کارشناس محیطزیست با اشاره به اینکه به خاطر ندارم یک طرح گردشگری به تخریب گسترده زیستگاه منجر شده باشد عنوان میکند: نمونه طرحهای گردشگری موفق را در متینآباد داریم. در حالی که اگر این طرح و طرحهای مشابه نبود عرصه بدون متولی رها میشد. نمونهاش در کوه دماوند که خروارها زباله در آن ریخته شده است. اگر اثر ملی طبیعی کوه دماوند را به تعاونیهای روستای حاشیه کوه واگذار میکردیم و برنامهریزی مدونی برای آن انجام میشد هم این کوه درآمدزایی برای روستاییان داشت و هم به این شکل شاهد تخریب آن نبودیم.
او در همین رابطه ادامه میدهد: نمونه دیگر گردشگری بیضابطه و قاعدهمند را در غارها داریم. غار نمکدان قشم یک اثر طبیعی است که متولی ندارد؛ بنابراین هر بار که به آن مراجعه میکنید میبینید بخش دیگری از قندیلهای این غار کنده شده است.
در مقابل غار سهولان یا علیصدر را داریم که متولیان مشخصی دارند. شما نمیتوانید بگویید قایق سواری در این غار به آن صدمه جدی زده، زیرا اگر همین گردشگری را هم نداشتیم مشخص نبود این غار چه وضعیتی داشت.
نبیان ساحلها را از دیگر عرصههایی میداند که به حال خود رها شدهاند. او میگوید: اگر سواحل ما طرح گردشگری داشت شاهد
چنین وضعی نبودیم. متاسفانه ما هرجا مخالفت کردیم و عرصه بیصاحب ماند اتفاقات بدتری در آن عرصه رخ داد. چه به لحاظ گردشگری بیضابطه و چه به لحاظ ورود صنایع مانند نفت، فولاد و مواردی مانند مسکن مهر و کشاورزی و ... . او در پاسخ به این پرسش که بسیاری از این طرحهای گردشگری با مولفههای بومیسازگار نیست، عنوان میکند: استفاده یا عدم استفاده از مولفههای بومی امری سلیقهای است. متاسفانه فکر میکنیم هر چیزی ما میگوییم درست است. مگر در سایتهای گردشگری سایر کشورها این مولفهها لحاظ شده و همه هتلها و بومگردیها در دبی یا ترکیه بر اساس این موارد بنا شده است؟
چند هتل در ترکیه که جزو صدرنشینها در طبیعتگردی است را میشناسید که همه این مولفهها را رعایت کرده باشند یا در امارات از معماری عربی چقدر استفاده میشود؟
این کارشناس محیطزیست معتقد است ما نباید این تصور برایمان پیش بیاید که هر چه فکر میکنیم درست است و انتظار داشته باشیم همه از حصیر و گلیم استفاده کنند.
او میافزاید: سرمایهگذار خصوصی به دنبال بازگشت سرمایه است. او میتواند پولش را از کشور خارج کند یا در بانک بگذارد ولی زمانی که این پول را وارد پروسه سرمایهگذاری در حوزهای که ریسک دارد میکند ما نباید سلیقه خودمان را به او تحمیل کنیم چون این کار چیزی جز سنگ انداختن نیست. متاسفانه هر جا دولت تصمیم میگیرد اسکله یا سایت نفتی بزند و توسعه صنعتی ایجاد کند فعالان محیطزیست میگویند به جایش میتوان گردشگری کرد و زمانی هم که سرمایه گذار برای این حوزه پیدا میشود باز سنگی جلوی پایش میاندازیم.
او با اشاره به اینکه کنشگرانی که هیچ نوع بهرهبرداری را برنمیتابند خود در صف تخریب گران هستند میگوید: چشمه مرتضی علی طبس یکی از قدیمیترین سدهای قوسی جهان است تا چندی پیش اگر شما برای دیدن این منطقه میرفتید با سایتی پر زباله مواجه میشدید، اما خوشبختانه شورای روستای «خرو» مدیریت گردشگری آن را به عهده گرفت. آنها ورود گردشگر به دره را برای مدتی ممنوع کرده و دره را پاکسازی کردند. در ادامه هم در ورودی آن پارکینگی احداث کردند و گفتند ورود بدون دمپایی ممنوع است و کنار آن دمپایی فروشیگذاشتند.
آنها همچنین مبلغی بابت پارکینگ دریافت میکنند و میگویند اگر کیسه زبالهتان را از زباله پر کنید میتوانید پول پارکینگ را پس بگیرید. ما حتی آنجا نتوانستیم یک ته سیگار پیدا کنیم. از آنها که سوال کردیم گفتند درآمد پارکینگ برای روستا و پاکسازی سایت استفاده میشود.
نبیان اضافه میکند: این تصور که مردم با فرهنگسازی زباله نمیریزند تصوری کاملا اشتباه است. در دوره کرونا به واسطه محدودیتها در یلواستون قدیمیترین پارک ملی جهان رنجرها دو هفته حضور نداشتند و زمانی که برگشتند ناچار شدند زبالههای زیادی را جمعآوری کنند. این درباره یلواستون است چه رسد به مناطق طبیعی ما. بنابراین اگر میخواهیم یک منطقه آلوده نباشد باید برای آن هزینه کنیم. در برنامههای حفاظتی از مشارکت جامعه محلی و مولفههای بومیتحت عنوان اصول پایداری یاد میشود، چطور میتوان این اصول را نادیده گرفت؟
این کارشناس حیات وحش میگوید: اگر قرار باشد گردشگری در اراضی چهارگانه باشد طبیعی است دستورالعملهای ملی و بینالمللی باید در دستور کار قرار بگیرد، ما شاهدیم در مواردی حتی اندازه تابلو راهنما هم مولفههای خودش را دارد، اما نمیتوان این اصول را به مناطق آزاد هم تعمیم داد و از سرمایه گذار خواست آنها را در همه جا رعایت کند. ما قوانین و مقررات بالادستی در این حوزه داریم که سرمایه گذار موظف به رعایت آنهاست، اما فراتر از قانون نمیتوان بر اساس سلیقه گروهها چیزی را به سرمایهگذار تحمیل کرد.