جایگاه نظامهای عرضه و فروش در توسعه صنایعدستی
حجتاله مرادخانی
مدرس دانشگاه و مشاور معاونت صنایعدستی کشور
هنگامی که یک اثر صنایعدستی خلق میشود، از جمله دغدغههای مهم خالق آن، بحث عرضه و فروش اثر است. از آنجا که تولیدات هنری و فرهنگی نظیر صنایعدستی به لحاظ ماهوی با دیگر کالاهای اقتصادی متفاوتند، به ساز و کار اختصاصی برای نیل به این هدف احتیاج دارند. در عالم هنر به تناسب رشتههای مختلف هنری نظیر هنرهای تجسمی و نمایشی نظامهای عرضه و فروش ویژهای وجود دارد که به کمک آنها آثار هنری پس از خلق، به فروش میرسند.
حجتاله مرادخانی
مدرس دانشگاه و مشاور معاونت صنایعدستی کشور
هنگامی که یک اثر صنایعدستی خلق میشود، از جمله دغدغههای مهم خالق آن، بحث عرضه و فروش اثر است. از آنجا که تولیدات هنری و فرهنگی نظیر صنایعدستی به لحاظ ماهوی با دیگر کالاهای اقتصادی متفاوتند، به ساز و کار اختصاصی برای نیل به این هدف احتیاج دارند. در عالم هنر به تناسب رشتههای مختلف هنری نظیر هنرهای تجسمی و نمایشی نظامهای عرضه و فروش ویژهای وجود دارد که به کمک آنها آثار هنری پس از خلق، به فروش میرسند. به عبارت دیگر طی این فرآیندها اثر از هنرمند به مخاطب عرضه شده و به او فروخته میشود.
بر همین مبنا، تولیدات صنایعدستی و هنرهای سنتی نیز برای حضور در چرخه اقتصادی، به چنین نظامهایی نیاز دارند تا بازار مالی آنها رشد یابد و به مرور توسعه پیدا کند و ظرفیتهای اقتصادی و اشتغالزایی آنها از حالت بالقوه به فعلیت درآید. به عبارت بهتر وجود چنین ساز و کارهایی در جامعه موجب خواهد شد موقعیت هنرمندان صنایعدستی در ساختار اقتصادی کشور دارای مختصات معین و مشخصی شود و در نتیجه در روندهای توسعه جایگاه آنها هم قابل ارزیابی باشد و هم بهتر بتوان در زمینه برنامهریزی برای آن اقدامات موثرتری صورت داد. حال باید گفت در ایران از آنجا که رشتههای صنایعدستی و تولیدات آن از تنوع و گستردگی چشمگیری برخوردار است، نظامهای عرضه و فروش با پیچیدگیهایی مواجه است و باید با توجه به این ویژگی و ظرفیت، سازوکارهای متناسبی طراحی و اجرا شود.
این ساختارها هم میتواند به کمک هنرمندان شکل گیرد و هم به کمک نهادها یا افراد متخصص این کار راهاندازی شود. اما آنچه از اهمیت بالایی برخوردار است، ضرورت وجود چنین ساختاری در جامعه است تا جایگاه صنایعدستی به عنوان یک محصول فرهنگی و با ارزش افزوده بالا به خوبی مشخص شود. از سوی دیگر باید افزود که نظام عرضه و فروش صنایعدستی با ایجاد یک ارتباط پویا میان تولیدکنندگان و مصرفکنندگان، یک تمرکز اثربخش برای رشد فروش در سطح کشور فراهم میآورد. همانگونه که پیشتر اشاره شد، در گستره جغرافیایی ایران پهناور، تولید صنایعدستی یک مولفه بارز و مشهود است و در هر منطقه میتوان محصولات متنوعی مشاهده کرد. در نتیجه این تمرکز میتواند چرخه اقتصاد صنایعدستی را در مسیر صعود قرار دهد و بازار اقتصادی آن را رونق محسوسی ببخشد.
سازوکاری برای فروش
در ایران یکی از نظامهای عرضه و فروش شناختهشده در عرصه صنایعدستی، بازارچههای فروش نوروزی هستند که در ایام تعطیلات نوروز در سراسر کشور برپا میشوند. این بازارچهها که در نوع خود یک رویداد بزرگ فرهنگی هنری هم به شمار میروند، ساز و کاری اثربخش و مقطعی برای عرضه و فروش صنایعدستی به مخاطبان است؛ روندی که موجب میشود به صورت متمرکز و در سطحی وسیع محصولات صنایعدستی، به جامعه مخاطب عرضه شود و امکان موثری برای فروش آنها فراهم آید. آمارهای فروش این بازارچهها در سالهای اخیر و روند رشد فروش آنها بیانگر اثربخش بودن این ساز و کار بر بازار این محصولات است. بازارچههای فروش نوروزی همچنین به سبب ایجاد یک فضای تعاملی پویا موجب میشوند از یکسو تولیدکنندگان صنایعدستی با تقاضا و سلیقه روز آشنا شوند و در نتیجه متناسب با آن در کار خود تغییرات ایجاد کنند و این تعامل استمرار داشته باشد و از سوی دیگر شرایطی فراهم میآورد تا چرخههای فروش متناسب با شرایط هنرمندان دچار دگرگونی و تغییر شود.
بدیهی است که در نتیجه این وضعیت مقوله فروش در جریان این رویداد، سال به سال با افزایش و رشد همراه شود. البته باید اشاره کرد به تناسب نوع واسطههایی که محصولات و پول را بین هنرمندان و مخاطبان مبادله میکنند، نظامهای عرضه و فروش متفاوتی میتواند شکل بگیرد. مانند ساختارهای فروش الکترونیکی و اینترنتی صنایعدستی که در آنها این مبادلات در بستر فضای مجازی صورت میپذیرد. بدیهی است که به تناسب تنوع تولیدات صنایعدستی در ایران، نظامهای عرضه و فروش متنوع دیگری هم باید شکل گیرد و ضروری است که متناسب با ظرفیتهای بالای این هنر - صنعت اصیل کشور، نهادهای دولتی و خصوصی مختلف کشور که از امکانات حمایتی مختلفی برخوردارند، هم تسهیلگر این شرایط باشند و هم به شکلگیری و استمرار آن کمک کنند؛ مقولهای که در صورت تحقق، میتوان انتظار داشت کسب و کار در عرصه صنایعدستی با رونق محسوسی همراه شود و قابلیتهای اقتصادی و اجتماعی آن در بطن جامعه شکوفا شود.
ارسال نظر