«دنیای اقتصاد» همزمان با نزدیک شدن به اوج سفرهای داخلی در ایران بررسی میکند
نگاه اروپایی به سفرهای داخلی
دنیای اقتصاد- امیر شاملویی: در شرایطی که ایران به ایام پیک سفرهای داخلی خود نزدیک و هرساله در این ایام حدود ۵۰ تا ۶۰میلیون نفر-شب سفر ثبت میشود، بسیاری از کشورهای اروپایی با جمعیت کمتر از ایران سفرهای داخلی بیشتری را در تمام ایام سال تجربه میکنند. اتحادیه اروپا یکی از مهمترین بازارهای سفر در جهان محسوب میشود که بسیاری از کشورهای گردشگرپذیر در آن قرار گرفتهاند؛ کشورهایی مانند فرانسه، اسپانیا و آلمان که هم از نظر جاذبهها و گردشگرپذیری وضعیت مناسبی دارند و هم گردشگران خروجی آنان در سال رقم قابل توجهی را ثبت میکند.
دنیای اقتصاد- امیر شاملویی: در شرایطی که ایران به ایام پیک سفرهای داخلی خود نزدیک و هرساله در این ایام حدود ۵۰ تا ۶۰میلیون نفر-شب سفر ثبت میشود، بسیاری از کشورهای اروپایی با جمعیت کمتر از ایران سفرهای داخلی بیشتری را در تمام ایام سال تجربه میکنند. اتحادیه اروپا یکی از مهمترین بازارهای سفر در جهان محسوب میشود که بسیاری از کشورهای گردشگرپذیر در آن قرار گرفتهاند؛ کشورهایی مانند فرانسه، اسپانیا و آلمان که هم از نظر جاذبهها و گردشگرپذیری وضعیت مناسبی دارند و هم گردشگران خروجی آنان در سال رقم قابل توجهی را ثبت میکند. با این حال وقتی بر سفرهای داخلی انجام شده در این کشورها نیز تمرکز کنیم، متوجه میشویم ارقام سفرهای اینچنینی نیز چشمگیر هستند.
برای مثال، وقتی به آمارهای اتحادیه اروپا در سالهای ۲۰۱۵-۲۰۱۲ درخصوص سفرهای داخلی با اقامت بیش از یک شب نگاهی میاندازیم، متوجه میشویم فرانسه با بیش از ۱۷۵ میلیون سفر داخلی در سال ۲۰۱۵ بیشترین میزان سفرهای داخلی را در قاره سبز به خود اختصاص داده و پس از آن نیز کشورهای آلمان با بیش از ۱۶۴ میلیون سفر و اسپانیا با حدود ۱۲۳ میلیون سفر قرار گرفتهاند. نکته قابل ذکر دیگر این است که این سفرهای داخلی به علت شرایط نهچندان مساعد اقتصادی در اروپا، از سال ۲۰۱۲ به این سو روندی کاهشی داشتهاند؛ بهگونهای که سفرهای داخلی در فرانسه در سال ۲۰۱۲ اندکی بیش از ۲۰۰ میلیون نفر بوده است که در طول ۳ سال اخیر با کاهشی ۲۵میلیونی در تعداد سفرهای داخلی روبهرو شده است. این روند کم و بیش در مورد سایر کشورهای اروپایی نیز دیده میشود؛ مثلا در اسپانیا این رقم حدود ۳ میلیون نفر و در آلمان تنها چند هزار نفر در مقایسه با سال ۲۰۱۵ بوده است، درحالیکه برای کشوری مانند ایتالیا این روند نزولی به ۱۰ میلیون میرسد و البته در اندک کشورهایی مانند اتریش با افزایش کمی همراه بوده است.
در مقام مقایسه، جمعیت فرانسه طبق برآوردهای سال ۲۰۱۳ میلادی حدود ۶۶ میلیون نفر و جمعیت آلمان ۶۲/ ۸۶ میلیون نفر بوده و جمعیت اسپانیا نیز طبق آمارهای مربوط به سال ۲۰۱۴ میلادی حدود ۴۷ میلیون نفر برآورد میشود؛ حال آنکه جمعیت ایران طبق برآوردهای سال ۲۰۱۳ به ۴۵/ ۷۷ میلیون نفر میرسید و طبق برآوردهای اعلام شده تعداد سفرهای داخلی بهتازگی از مرز ۸۰ میلیون نفر نیز گذشته است. این به معنای آن است که جمعیت ایران تنها از آلمان کمتر است و از دو کشور اسپانیا و فرانسه جمعیت بیشتری دارد، اما سفرهای داخلی و خارجی صورتگرفته در این کشورها و البته سطح توسعهیافتگی تفاوت نسبتا زیادی دارند.
دو سوی یک جریان
همانطور که گفته شد، فرانسه، اسپانیا و آلمان در زمینه گردشگران داخلی نیز بسیار موفق عمل کردهاند؛ هرچند رکود اقتصادی اخیر اروپا بر صنعت سفر و گردشگری داخلی این کشورها نیز اثرگذار بوده است. برای اینکه مقایسه بهتری از حجم سفر دو کشور داشته باشیم، باید توجه کنیم که بهرغم تفاوت نه چندان فاحش جمعیت ایران و آلمان و اختلاف زیاد با فرانسه و اسپانیا، مطابق گزارش مرکز آمار ایران، کل سفرهای داخلی ایرانیها طی تابستان سال ۱۳۹۳ حدود ۵۵/ ۶۵ میلیون سفر و کل سفرهای داخلی در فصل بهار همین سال، حدود ۸۲/ ۶۹ میلیون سفر بوده است.
با اینهمه توجه به دو نکته ضروری است: یکی اینکه ۶ ماه نخست هر سال در کشور غالب جریان سفر در کشور را بهدلیل تعطیلات نوروز و تابستان دربر میگیرد و در نیمه دوم سال وضعیت سفرهای داخلی چندان مناسب نیست و دیگر اینکه این تعطیلات ارقام مربوط به اقامت شبانه و فاقد اقامت شبانه را در بر میگیرند. حال اگر ارقام ذکر شده مرکز آمار را فقط برای اقامتهای شبانه لحاظ کنیم (درست همانند آماری که از اتحادیه اروپا ذکر کردهایم)، میزان سفرها با کاهش شدیدی روبهرو میشود. در واقع، برای فصل بهار، سفرهای با اقامت شبانه به ۳/ ۳۷ میلیون و برای فصل تابستان این سفرها به ۴/ ۳۷ میلیون سفر میرسند که به معنی ۷/ ۷۴ میلیون سفر در نیمه اول سال با اقامت شبانه است.
در همین حال طبق آمارهای سازمان همکاری و توسعه اقتصادی، در سال ۲۰۱۴ میزان کلی سفرهای با اقامت و بدون اقامت شبانه برای فرانسه به ۲۶۶ میلیون و برای اسپانیا به ۴۶۳ میلیون سفر رسیده است که اگر برحسب جمعیت کشورها در نظر بگیریم، برای فرانسه معادل ۴ سفر به ازای هر نفر و برای اسپانیا معادل ۸۵/ ۹ سفر به ازای هر نفر در سال است. این در شرایطی است که چنین رقمی برای ایران در ۶ ماه نخست معادل ۸/ ۱ سفر برای هر نفر بوده است؛ نسبتهایی که با توجه به کاهش قابل توجه میزان سفر در ۶ ماه دوم، قابل بررسی هستند. این آمارها این پرسش را ایجاد میکنند که چرا کشورهای فرانسه، آلمان و اسپانیا تا این حد در زمینه گردشگران داخلی موفق هستند و ایران چگونه میتواند به موفقیت در این زمینه دست یابد.
رویکردهای اسپانیا
با توجه به بزرگی کشور اسپانیا، یکی از سریعترین و راحتترین راهها برای سفر در این کشور خطوط هوایی است. در هر منطقه فرودگاههایی وجود دارند و اغلب آنها هم برای گردشگران داخلی و هم گردشگران بینالمللی خدمات لازم را ارائه میدهند. خطوط هوایی ایبریا مهمترین خط هوایی این کشور محسوب میشود و هر دو نوع پرواز را برای ساکنان این کشور میسر ساخته است. با وجود این ممکن است در برخی مسیرها خدماترسانی هوایی و سفر، به خصوص در فصل زمستان که تقاضا برای گردشگری کمتر میشود، سختتر انجام گیرد. توسعه مناسب خطوط هوایی در این کشور یکی از عوامل مهم چشمگیر بودن میزان سفرهای داخلی در این کشور و همچنین در فرانسه محسوب میشود، زیرا در کشورهای پهناورتر این موضوع در کاهش زمان بسیار موثر است.
در عین حال، سرعت پرواز داخلی از شهری مانند مادرید به سایر مناطق کشور بسیار زیاد است. پرواز از مادرید به بارسلونا که فاصله آن حدود ۳۱۳ مایل است، تنها حدود ۵۵ دقیقه طول میکشد؛ درحالیکه این سفر به بیلبائو که ۲۰۱ مایل (۳۲۳ کیلومتر) است، حدود ۵۰ دقیقه طول میکشد. انتخاب مسیر هوایی موجب میشود فاصله جادهای این دو شهر از حدود ۴۰۰ کیلومتر به این مقدار برسد و در مورد بارسلونا نیز مسیر ۶۱۷کیلومتری جادهای را با کاهشی گسترده به ۵۰۴ کیلومتر میرساند. سفر به شهری مانند سویل نیز همین مدت زمان میبرد ولی سفر به والنسیا تنها نیم ساعت به درازا میانجامد. فرودگاههایی مانند مالاگا پروازهایی عادی به مادرید و بارسلونا دارند که عموما هر روز در دسترس است.
تسهیلاتی برای افزایش گردشگران داخلی
علاوهبر توسعه خطوط هوایی برای گردشگری داخلی، قطارهای اسپانیا نیز سریع، مدرن و راحت هستند و همین امر سفر بین شهرهای مهم این کشور مانند بارسلونا، مادرید، والنسیا و سویل را لذتبخشتر کرده است. از کوهستانهای منطقه آندلس تا منطقه باسک، یکی از بهترین راهها برای بازدید از اسپانیا و آشنایی با فرهنگ آن از طریق سفر با خطوط ریلی است. علاوهبر خطوط ریلی، اتوبوسرانی نیز در این کشور بسیار گسترده است و با هزینهای ارزان مسافران را جابهجا میکند. در واقع به باور کارشناسان بینالمللی، افزایش گردشگران داخلی تا حدود زیادی مدیون بهبود وضعیت زیرساختهای گردشگری و به ویژه زیرساختهای حملونقل در اسپانیا بوده است.
تقویت بازار گردشگری و تشدید رقابت
از سوی دیگر، یکی از مهمترین عوامل در افزایش گردشگران داخلی در کشورهایی نظیر اسپانیا را میتوان حملونقل کارآمد آنها دانست که هزینههای سفر را چه از نظر مادی و چه از نظر زمانی و دشواری کاهش میدهند و تقاضا برای سفر را بیشتر میکنند. اما مساله دیگر، رقابتپذیری است. کشورهایی نظیر اسپانیا، فرانسه و آلمان که به آنها اشاره شد، از جمله برترین مقاصد گردشگری در جهان به شمار میروند. در گزارش رقابتپذیری سفر و گردشگری نیز رتبه بسیار خوبی دارند که خود نشاندهنده تقویت زیرساختها در این کشورها است. از سوی دیگر بازار خوب و گسترده برای گردشگران خارجی و داخلی موجب شده بنگاههای گردشگری در این صنعت به شدت فعال باشند و بهدلیل تشدید رقابت در عرصه کشوری و محلی، خدمات خود را با قیمتی که بسیار مناسب است به گردشگران ارائه کنند. همین امر موجب جلب گردشگران داخلی کشور به مقاصد مختلف اسپانیا و فرانسه میشود.
برای درک بهتر این مطلب کافی است به این شاخصها نگاه کنیم؛ اسپانیا در سال ۲۰۱۵ در گزارش رقابتپذیری سفر و گردشگری به رتبه نخست دست یافت و فرانسه و آلمان نیز در رده دوم و سوم این فهرست قرار داشتند؛ حال آنکه رتبه ایران در آن لیست، ۹۷ از میان ۱۴۱ کشور بود. این امر به روشنی گویای این است که استدلال فوق در خصوص توسعه صنعت سفر و تشدید رقابت در مقرون به صرفه شدن هزینههای سفر و آسوده شدن و تهیه زیرساختهای لازم برای شهروندان نقش عمدهای داشته است و به همین دلیل میتوان گفت در ایران نیز برای بهبود وضعیت گردشگری داخلی باید به تشدید رقابتپذیری در این صنعت پرداخت و نسبت به پیدایش و توسعه بازار سفر و بزرگ شدن آنچه در بخش بینالمللی و چه در بخش داخلی توجه کرد؛ زیرا این دو بخش در صورت توجه مناسب با فراهم کردن زیرساختها و سودآوری لازم برای فعالیت کشورها، موجب ارتقای این صنعت میشوند.
این رقابتپذیری شامل عناصر مختلفی است که از آن جمله میتوان به محیط کسبوکار، ایمنی و امنیت، بهداشت و سلامت کشور، منابع انسانی و نیروی کار، آمادگی زیرساختهای فناوری ارتباطات و اطلاعات، میزان باز بودن کشور در سطح بینالمللی، رقابتپذیری قیمتی، پایداری زیستمحیطی، زیرساختهای حمل و نقل هوایی، زمینی، دریایی و خدمات گردشگری و برخی موارد دیگر اشاره کرد که در چهار دسته کلی محیط، سیاستهای گردشگری و شرایط، زیرساختها و در نهایت منابع طبیعی و فرهنگی قرار میگیرند. توجه به این بخشها و پیشرفت و توسعه آنها میتواند رشد تعداد گردشگران داخلی و بینالمللی را توامان برای یک کشور به ارمغان آورد. افزون بر این، نگاهی به رتبههای کشورها نشان میدهد زیرساختها و منابع یک کشور ظرفیت بسیار مهمتری نسبت به دو عامل دیگر دارند.
ارسال نظر