صنایع خلاق بومی و تاثیر آن بر روند توسعه کشور
حجتالله مرادخانی/ پژوهشگر هنر و مدرس دانشگاه
مشاور معاونت صنایعدستی کشور
خلاقیت مقولهای است که از سالهای آغازین قرن بیستویکم، مبنای تحول و دگرگونی بسیاری از کسبوکارهای نوین قرار گرفته است؛ مقولهای که برآمده از ذهنهای پویا و جویای نوآوری در جوامع امروزین بوده و منشا بسیاری از محصولات و خدمات خلاق شده است؛ تولیداتی که با ارزش افزوده چشمگیر خود گردش مالی قابلاعتنایی را در دنیا بهوجود آورده و حرکت بهسوی پایداری اجتماعی و اقتصادی را موجب شدهاند. بر اساس این تاثیرات فزاینده است که کشورهای مختلف با برنامهریزی و زمینهسازی برای رشد و توسعه این اشکال خلاقیت، بهصورت مستقیم و غیرمستقیم امکانات تازهای برای ارتقای سطح اشتغال و معیشت شهروندان خود بهوجود آوردهاند.
حجتالله مرادخانی/ پژوهشگر هنر و مدرس دانشگاه
مشاور معاونت صنایعدستی کشور
خلاقیت مقولهای است که از سالهای آغازین قرن بیستویکم، مبنای تحول و دگرگونی بسیاری از کسبوکارهای نوین قرار گرفته است؛ مقولهای که برآمده از ذهنهای پویا و جویای نوآوری در جوامع امروزین بوده و منشا بسیاری از محصولات و خدمات خلاق شده است؛ تولیداتی که با ارزش افزوده چشمگیر خود گردش مالی قابلاعتنایی را در دنیا بهوجود آورده و حرکت بهسوی پایداری اجتماعی و اقتصادی را موجب شدهاند. بر اساس این تاثیرات فزاینده است که کشورهای مختلف با برنامهریزی و زمینهسازی برای رشد و توسعه این اشکال خلاقیت، بهصورت مستقیم و غیرمستقیم امکانات تازهای برای ارتقای سطح اشتغال و معیشت شهروندان خود بهوجود آوردهاند. این در حالی است که این رشد و توسعه توامان باعث شده تا در سطوح مختلف، جوامع با پیوستگی و انسجام بیشتری روبهرو شود و توسعه پایدار مبتنی بر خلاقیت در بطن جوامع و در میان اقشار مختلف آنها پدید آید. این شرایط در نواحی دور از مرکز و کمتر توسعهیافته نیز مصداق داشته و باعث میشود تا کسبوکارهای بومی و تولیداتی چون صنایعدستی فرصت خودنمایی و به فعلیت رساندن ظرفیتهای خود را داشته باشند.
صنایعدستی و جذابیت بخشی به فضا
از سوی دیگر، رشد صنایع خلاق بومی مانند صنایعدستی، در نواحی مختلف با افزودن جذابیت به اماکن و فضاهای موجود، باعث میشود مخاطب بیشتری به محصولات و خدمات آنها معطوف شود. البته باید افزود که پدیدهها و محصولات فرهنگی مانند صنایعدستی بهدلیل جذابیتهای زیباییشناسانه و قابلیتهای بالا برای اثرگذاری بر ذهن مخاطب، میتواند موجب شکوفایی بیش از پیش عرصه صنایع خلاق در جامعه شود. همچنین باید گفت که عرصه فرهنگ در کنار ویژگیهای هویتی و زیباییشناسانه خود، بهمثابه یک رسانه بانفوذ برای معرفی و تبلیغ برند ملی یک کشور در عرصه بینالمللی نیز محسوب میشود. بنابراین بهطور کلی عرصه فرهنگ و هنر در کنار اعتبار بخشی به ساحت یک کشور در سطح جهانی، میتواند موجبات انسجام و پیوستگی اجتماعی آنها را نیز فراهم آورد. امروزه این اثرگذاری صرفا اجتماعی و فرهنگی نبوده و در زمینه اقتصادی نیز توسعه و رشد قابلملاحظهای را موجب شده است.
خلاقیت ملی و محلی
هنگامی که از این منظر به مقوله خلاقیت و نتایج آن میپردازیم، ضروری است به دوگانه ملی- محلی که بر روندهای توسعه در جوامع موثر است، توجه کنیم؛ به این معنی که مولفههای اصلی در توسعه ظرفیتهای محلی جوامع دارای ویژگیهای خاصی است که برای استفاده از ظرفیتهای نهفته در آنها، ضروری است سیاستهای متناسب با آنها را تعیین کرد. در مقابل مولفههای موثر در توسعه در سطح ملی، واجد خصوصیاتی است که با توجه به آنها باید به سیاستگذاری پرداخت. بنابراین امر ضروری این است که در روند برنامهریزی برای توسعه و رشد اقتصاد خلاق به این تفاوتها و تمایزها توجه داشت. بررسیهای بهعمل آمده نشاندهنده این است که هنگامی برنامهها و سیاستها با موفقیت توام بوده که تعاملی سازنده میان این دو سطح از سیاستهای رایج در عرصه اقتصاد خلاق جاری باشد. این انسجام در نگرش و اجرا، فضای مناسبی پدید میآورد تا بالندگی و رشد صنایع خلاق در جامعه سیری رو به رشد داشته باشند. در این میان، عرصههایی مانند صنایعدستی و هنرهای سنتی که هم اقتصادی و اشتغالزا بوده و هم گنجینهای بزرگ از نشانههای هویتی و فرهنگی کشور را در خود متجلی میکنند، در سیاستگذاریها و برنامههای توسعهمحور باید در کانون توجه قرار گیرند.
ارسال نظر