ارزش اقتصادی خلاقیت در صنایعدستی ایران
حجت مرادخانی/ مشاور معاون صنایع دستی کشور
در طول حیات بشر یکی از مولفههای مهمی که موجب تغییر و آفرینش آثار جدید شده و اغلب نتایج موثری را پدید آورده، خلاقیت است. این مفهوم از اساسیترین قابلیتهای ذهنی انسان است که موجب میشود تا ایدهها و کنشهای فردی یا جمعی وی واجد ارزش شود. در واقع به واسطه همین خلاقیت است که این ارزش به همه عرصههای فعالیت انسان مانند علوم مختلف، صنایع، هنرها و دیگر تولیدات بشر تسری پیدا میکند. با اندکی تامل میتوان دریافت که آنچه از ابتدا تاکنون موجب حرکت، تحول و توسعه در تمدنهای مختلف شده، خلاقیت و ایدههای خلاقانه بوده است.
حجت مرادخانی/ مشاور معاون صنایع دستی کشور
در طول حیات بشر یکی از مولفههای مهمی که موجب تغییر و آفرینش آثار جدید شده و اغلب نتایج موثری را پدید آورده، خلاقیت است. این مفهوم از اساسیترین قابلیتهای ذهنی انسان است که موجب میشود تا ایدهها و کنشهای فردی یا جمعی وی واجد ارزش شود.در واقع به واسطه همین خلاقیت است که این ارزش به همه عرصههای فعالیت انسان مانند علوم مختلف، صنایع، هنرها و دیگر تولیدات بشر تسری پیدا میکند. با اندکی تامل میتوان دریافت که آنچه از ابتدا تاکنون موجب حرکت، تحول و توسعه در تمدنهای مختلف شده، خلاقیت و ایدههای خلاقانه بوده است.
در دنیای هنر این مولفه از جایگاه و موقعیت خاصتری برخوردار است و زمینه مناسبی برای خلق آثار هنری ماندگاری را فراهم آورده است. برای نمونه در کشور ما در کنار پدیدههای متعدد هنری و فرهنگی موجود، یکی از بهترین حوزههایی که نشاندهنده خلاقیت بومی مردم این مرز و بوم است، صنایعدستی و هنرهای سنتی است. عرصهای متنوع که حضور پررنگ خلاقیت در آن، هم باعث تنوع فرم و زیبایی آثار شده و هم تنوع تحسینبرانگیزی در کاربرد آنها به وجود آورده است.
هرچند در گذشته کارکرد خلاقیت صرفا در روندهای خلق یک اثر اهمیت داشته، اما در سالهای آغازین هزاره سوم، تغییرات نوینی نسبت به کاربرد و موقعیت آن بهویژه در عرصه اقتصادی پدید آمد. بر اثر این تحولات، دیگر ارزش خلاقیت صرفا به تاثیراث زیباییشناسانه یا کیفی در تولید محصولات نبوده و خود خلاقیت فی نفسه دارای ارزش اقتصادی شد، تا جایی که به یکی از مولفههای مهم در شکلگیری و توسعه اقتصاد خلاق در سطح دنیا مبدل شد. این تغییر نگرشها نسبت به این مفهوم، زمینهساز رشد و توسعه روزافزون برخی تولیدات و صنایع که در ارتباط تنگاتنگ با خلاقیت بودند، شد و عرصههای نوینی را پیش روی بشر قرار داد. تردیدی نیست که تجلی محسوس این ارزش اقتصادی خلاقیت را میتوان در صنایعدستی و هنرهای سنتی مشاهده کرد.
تولیداتی که بدیع بودن و جذابیت آنها برآمده از خلاقیت تولیدکنندگان آنها بوده و در نتیجه این خلاقیت است که هنرمندان میتوانند با استفاده از مواد اولیه نسبتا ارزانقیمت، محصولاتی با ارزش افزوده بالا خلق کنند. بر همین اساس است که امروزه در عرصه اقتصاد خلاق، سهم قابل توجهی برای حوزههایی مانند صنایع دستی قائل هستند؛ چراکه در کنار ارزش اقتصادی خلاقیت، این تولیدات منطبق با برنامههای توسعه پایدار نیز حرکت میکنند.
اقتصاد خلاق، صنایعدستی و توسعه فرهنگی
اقتصاد خلاق از آنجا که مبتنی بر خلاقیت شکل میگیرد و بر زمینههایی چون صنایع خلاق، شهرخلاق و نیروی کار خلاق بنا نهاده شده، بسیار پویا است و با دیگر عرصههایی مانند صنایعدستی که خلاقیت در آنها نقش تعیینکنندهای دارد، ارتباط برقرار میکند، از این رو در کنار گردشهای اقتصادی و مالی سازندهای که در بطن جوامع ایجاد میکند، خود بستری ارزنده برای توسعه فرهنگی و رشد شاخصهای اجتماعی در کشورهای مختلف خواهد بود. بیتردید اگر علاقهمندی افراد جامعه بهویژه نسل جوان به صنایع خلاق و اقتصاد خلاق بیشتر و بهتر شود، میتوان انتظار داشت که این خلاقیت در بلندمدت تبدیل به باور و رویه عمومی در میان شهروندان شود. در چنین شرایطی است که رسیدن به توسعه پایدار در مسیر درست و واقعی خود قرار خواهد گرفت.
صنایعدستی ایران نیز به مثابه یک صنعت خلاق، واجد این خصوصیات و ویژگیها است. هنر صنعتی اصیل تجلی خلاقیت بومی در بطن جغرافیای متنوع ایران است. از حیث اشتغالزایی و ارزش اقتصادی، خلاقیت موجود در تولیدات صنایعدستی چون منجر به تولیدی از جنس آثار هنری میشود، در کنار ارزشهای مختلف، با گذر زمان با ارزش افزوده مضاعفی نیز همراه است. همین مقوله خود موقعیتی خاص و ممتاز به آن میبخشد و میتواند سهم بسزایی در بهبود تولید داخلی ایفا کند. آمارهای رسمی نهادهای بینالمللی هم بیانگر و موید این رشد هم در صنایعدستی و هم در صنایع خلاق هستند.
آمارهای مراجع بینالمللی مانند بانک جهانی، بیانگر رشد فزاینده اقتصاد خلاق در دنیا است به طوری که در بررسیهای صورت گرفته در سال ۲۰۰۸ میلادی، مشخص شد که در سالهای نخست قرن ۲۱ یعنی از سال ۲۰۰۰ تا سال ۲۰۰۵، اقتصاد خلاق حدود ۹ درصد رشد داشته است. طبق آمارهای اعلام شده از سوی بانک جهانی، در سال ۲۰۱۱ بهطور کلی گردش مالی صنایع خلاق در سطح دنیا رقمی بالغ بر ۸۵۰۰ میلیارد دلار را به خود اختصاص داده است. با توجه به سرمایهگذاریهای فراگیر و برنامههای میانمدت و بلندمدت کشورهای مختلف دنیا، انتظار میرود این روند رو به رشد در آینده با شیب بیشتری ادامه پیدا کند.با وجود این خصوصیات بارز در صنایع خلاق بهویژه عرصه بزرگ صنایع دستی و هنرهای سنتی، چنانچه در برنامهریزیهای توسعهمحور کشور نسبت به آن اهتمام جدی صورت گیرد، میتوان انتظار داشت تا نتایج سازنده و متعدد آن در کوتاهمدت و بلندمدت نصیب کشور شود، چرا که نباید فراموش کرد سرانجام نفت و درآمدهای نفتی روزی به انتها خواهد رسید، اما خلاقیت و پویایی ذهنی به عنوان یک ویژگی و مزیت مهم فرهنگ و تمدن ایران همواره زایا و پیشرو خواهد ماند.
ارسال نظر