قصور دوجانبه برای فعالیت گردشگری در بورس

دنیای اقتصاد- شیما رئیسی: یک اقتصاددان بر این باور است که ضعف مدیریتی در بازار سرمایه و همچنین شکل نگرفتن واحدهای اقتصادی بزرگ و متمرکز در صنایع ایران از جمله صنعت گردشگری، عمده دلایل عدم ورود کسب‌وکارهای گردشگری به بازار سرمایه را تشکیل می‌‌دهند.بهمن آرمان با تاکید بر اینکه مشکل تامین سرمایه در حوزه گردشگری تا حد زیادی با ورود این صنایع به بازار سهام و فرابورس برطرف خواهد شد، از فراهم نشدن این امکان تا به امروز ابراز تاسف کرد و به «دنیای اقتصاد» گفت: «شناخت صحیحی از بازار سرمایه و بورس وجود ندارد و قرار گرفتن ایران در قعر فهرست مربوط به میزان جذب سرمایه که کشورهای منطقه را در این شاخص با یکدیگر مقایسه می‌‌کند، سندی متقن بر این ادعا است.»

رئیس اسبق دفتر مطالعات و بررسی بورس تهران با تاکید بر اینکه بورس ایران نتوانسته نقش خود را در تجهیز منابع و فراهم کردن زمینه فعالیت‌‌های بخش‌‌های مختلف اقتصادی در بازار سرمایه ایفا کند، افزود:‌ «صنعت گردشگری یکی از این بخش‌‌های اقتصادی است که بیش از سایر حوزه‌‌ها از عدم ایفای نقش مطلوب و سازنده بورس در اقتصاد ایران متضرر شده است؛ صنعتی که شکوفایی و رشد آن در گرو توسعه زیرساخت‌‌هایی همچون مراکز اقامتی، تاسیسات رفاهی بین‌‌راهی و ناوگان حمل و نقل است.» او در ادامه ضمن اشاره به محدودیت‌‌های تامین سرمایه در کشور و سرمایه‌‌بر بودن توسعه این زیرساخت‌‌ها تصریح کرد: «ازاین‌رو بورس بهترین منبع برای تامین سرمایه است؛ آن‌هم در حوزه‌‌هایی چون ساخت آزادراه‌‌ها که توسعه آنها نیازمند منابع ارزی نیست.» اما به گفته او، پیشرو نبودن بورس ایران در جذب سرمایه و کوچک بودن اندازه اثر این بازار بر اقتصاد کشور، امکان بالقوه ورود صنایع موجود کشور به بورس، خرید و فروش سهام و افزایش حجم سرمایه امکان فعالیت‌‌های اقتصادی را از فعالان اقتصادی کشور سلب کرده است. همچنین این استاد دانشگاه عدم امکان ایجاد بازار اولیه برای ساخت تاسیسات زیربنایی را از دیگر ناتوانی‌‌های بازار سرمایه در حمایت از فعالیت‌‌های تولیدی و خدماتی بزرگ در کشور عنوان کرد و از تونل کانال مانش به عنوان یک نمونه موفق خارجی در این زمینه نام برد. آرمان دراین‌باره گفت: «سرمایه ساخت این تونل که بندر ادوکاله در فرانسه را به فولکستون در انگلستان متصل می‌‌کند، بدون کوچک‌ترین مشارکت مالی دو دولت و تنها از طریق یک شرکت سهامی عام تامین شد.»

مساله ساختار کسب‌وکار گردشگری نیست

او مستقل نبودن سازمان بورس و به معنای دیگر، مدیریت سیاسی و متاثر بودن جریانات گرداننده این سازمان از جناح‌‌‌‌بندی‌‌های سیاسی را یکی از دلایل اصلی فاصله گرفتن این نهاد از وظایف سازمانی‌اش عنوان و در ادامه اضافه کرد: «اینکه برخی ساختار کسب و کارهای گردشگری را برای ورود به بورس نامناسب و مانع اصلی را این نکته می‌‌دانند، مبنای علمی ندارد و در صورت فراهم بودن زمینه برای خرید و فروش سهام شرکت‌های گردشگری در بازار سرمایه، کاستی‌‌هایی که متوجه شکل کنونی فعالیت‌‌های اقتصادی این صنعت است نیز برطرف خواهد شد.» این درحالی است که کوچک بودن شرکت‌های فعال در گردشگری و به تبع آن حجم پایین سرمایه در گردش این کسب و کارها، در کنار عدم شفافیت مالی برخی ازاین واحدهای اقتصادی، به‌عنوان دو مساله عمده‌ از سوی کارشناسان در پاسخ به دلایل عدم ورود صنایع گردشگری به بازار سرمایه مطرح می‌‌شود؛ دلایلی که اگرچه از سوی رئیس اسبق دفتر مطالعات و بررسی بورس تهران بر آنها تاکید می‌‌شود اما در عین حال، او معتقد است تغییر در شیوه نگرش مدیران بورس کشور در یک رابطه طولی، به شکل‌‌‌‌گیری شرکت‌های بزرگ گردشگری خواهد انجامید.آرمان یک‌بار دیگر با بیان اینکه شناخت مسوولان امر از مکانیزم بازار سرمایه از صحت کافی برخوردار نیست، ادامه داد: «یکی از ساده‌‌ترین اقداماتی که نسبت به انجام آن کوتاهی می‌شود، برگزاری همایش‌‌ها و معرفی روش‌‌های تامین سرمایه از طریق ورود به بازار بورس و فرابورس است؛ روشی ابتدایی‌‌ که حجم جذب سرمایه بورس را افزایش می‌دهد و به این بازار رونق می‌‌بخشد.»

گردشگری هم مقصر است

این استاد دانشگاه همچنین صنایع گردشگری را در توفیق نیافتن برای حضور در بازار سرمایه مقصر دانست و به خبرنگار ما گفت: «واقعیت دیگر آن است که نهادهای مرتبط با موضوع گردشگری هم با داشتن نگاه مقطعی و انفعالی، در شکل‌‌گیری وضعیت کنونی نقش داشته‌‌اند.» آرمان اضافه کرد: «شرکت‌های کوچک و پراکنده گردشگری می‌‌توانند با داشتن نگاهی ژرف‌‌تر و به دنبال ترسیم چشم‌‌اندازهای بلندمدت‌‌تر، در یکدیگر ادغام شده و حجم سرمایه و حوزه فعالیت خود را گسترش دهند و به این ترتیب، خلأ منابع مالی را از طریق حضور در بازارهای سرمایه برطرف کنند.» به گفته این اقتصاددان، وجود نهادهای کوچک اقتصادی متعدد و عدم تشکیل واحدهای بزرگ، یکی از معضلات اقتصاد کشور است. او تعدد بنگاه‌‌های کوچک را که عملا سهمی در رشد اقتصادی ندارند، عاملی دانست که تعریف برند برای صنایع گوناگون را دشوار کرده است.

آرمان همچنین در سطحی کلان‌‌تر از نبود اندیشه‌‌ای پویا که به گردشگری کشور انسجام ببخشد و در قالب یک برنامه مشخص به رشد و شکوفایی آن منجر شود، انتقاد کرد. رئیس‌اسبق دفتر مطالعات و بررسی بورس تهران افزود: «متولیان گردشگری کشور برای تامین منابع مالی مورد نیاز ایجاد زیرساخت‌‌های گردشگری، بانک گردشگری را تاسیس کردند و به دنبال آن شرکت سرمایه‌‌گذاری گردشگری نیز راه‌‌اندازی شد؛ دو مجموعه‌‌ای که در عمل هیچ‌گونه نقش سازنده‌‌ای در ایجاد زیرساخت‌‌ها نداشته‌‌اند. تا آنجا که امروز، منابع آگاه در استان اصفهان به عنوان دومین استان گردشگرپذیر کشور رسما اعلام می‌‌کنند که اگر تعداد گردشگران ورودی به اصفهان ۱۰ درصد افزایش یابد امکان تامین تخت وجود ندارد!» آرمان در ادامه ضعف در سیستم‌‌های حمل و نقل از جمله خطوط ریلی و هوایی و عدم اتصال مراکز استانی کشور به‌‌غیر از سه استان آذربایجان شرقی، قم و اصفهان به شبکه آزادراهی کشور را نشانه‌‌هایی محرز از بی‌‌توجهی نسبت به توسعه این صنعت در کشور دانست و یادآور شد: «در چنین شرایطی نمی‌‌توان از گردشگری به عنوان یکی از صنایع پیشران که می‌‌تواند جایگزین منابع درآمدی نفتی شود، یاد کرد چرا که تحقق این شعار نیازمند باور حقیقی نسبت به این موضوع و حرکت هدفمند و علمی در این مسیر است.»

راه‌حل چیست؟

با وجود این، این اقتصاددان راه امیدواری نسبت به شکل‌‌گیری اتفاقات مثبت در این حوزه را همچنان باز دانست و در مقام ارائه راه‌‌حل اظهار کرد: «چنانچه یک شرکت سهامی عام نظیر یروتانل که سهام آن در بورس لندن مورد داد و ستد قرار می‌‌گیرد با کسب امتیازهایی همانند آنچه به این شرکت سهامی عام داده شد راه‌‌اندازی شود، سرمایه کافی برای تامین منابع مالی زیرساخت‌‌های گردشگری از جمله آزادراه‌‌ها مهیا خواهد شد و به این ترتیب در بسیاری از هزینه‌‌ها در نتیجه کاهش مسافت، کاهش مصرف سوخت، کاهش استهلاک قطعات یدکی خودروها و پایین آمدن آمار تصادفات رانندگی صرفه‌‌جویی می‌‌شود.» به گفته او، در این چرخه، درآمد حاصل از حذف هزینه‌های پیشین تحمیل‌شده به سیستم، به عنوان سوبسید در اختیار این شرکت سهامی‌عام قرار می‌گیرد و به این ترتیب در طول کمتر از ۵سال می‌توان تمامی مراکز استانی را به مراکز آزادراهی متصل کرد.

به باور کارشناسان، عدم موفقیت در جذب سرمایه‌‌های خارجی از یکسو و تنگناهای مالی دولت از سوی دیگر، سرعت رشد سرمایه‌گذاری‌‌ها و به دنبال آن توسعه صنایع گوناگون در کشور را با کندی مواجه کرده است. در این میان اما بورس و فرابورس می‌‌توانند به‌عنوان بهترین ابزارهای تامین سرمایه فعالیت‌‌های اقتصادی در کشور، کمبود منابع مالی را جبران کنند. همچنین عرضه سهام صنایع گوناگون در بورس و فرابورس، مشارکت عمومی در پروژه‌‌های اقتصادی را گسترش داده و از این طریق، با افزایش حساسیت عمومی نسبت به فعالیت‌‌های اقتصادی، انحصارگرایی و فساد در اقتصاد نیز تا حدی کنترل می‌‌شود. اما نکته دیگری که توسعه بازارهای سرمایه به دنبال خواهد داشت، توقف جریان انحصاری حرکت سرمایه به سوی تعداد مشخص و محدودی از صنایع و در نتیجه مهجور ماندن دیگر صنعت‌‌ها است؛ چرا که در واقع، اساس شکل‌‌گیری بازارهای سرمایه، فراهم کردن شرایطی برابر برای ورود صنایع گوناگون و امکان تامین مالی و رشد سرمایه از طریق فروش سهامشان در این بازار است. با این‌همه، به‌دلیل حاکم نبودن سازوکارهای مذکور بر بازار سرمایه ایران، اهداف فوق آن‌گونه که باید محقق نشده و جذب صنایع کمتر توسعه‌یافته شده و امکان رشد برای آنها از این طریق، حاصل نشده است که گردشگری به عنوان یکی از فعالیت‌‌های اقتصادی نوپا در کشور، ازجمله آنها است؛ صنعتی که به‌‌رغم برخورداری از ظرفیت‌‌های بسیار در کشور، با جایگاه حقیقی خود فاصله بسیار دارد.

از این‌رو، کارشناسان معتقدند در صورت فراهم بودن تمامی زمینه‌‌های قانونی تسهیلگر و حمایت‌‌کننده از این صنعت، آنچه منجر به بالندگی گردشگری می‌‌شود، ورود سرمایه‌‌های کافی برای ایجاد و توسعه زیرساخت‌های لازم برای پذیرش گردشگر در کشور است. اما در شرایطی که سرمایه‌‌گذاران خارجی به‌دلیل عدم اطمینان از وجود ضمانت‌‌های کافی و همچنین نگرانی از ثبات روند رو به رشد گردشگری کشور، با تردیدهای زیادی برای سرمایه‌‌گذاری در ایران مواجهند، تامین سرمایه از منابع ریالی از طریق فروش سهام در بازار سرمایه، بهترین راه برای تامین مالی توسعه زیرساخت‌‌های مورد نظر است؛ همچنین در این صورت، با ورود صنایع گردشگری به چرخه اقتصادی، نگاه سرمایه‌‌گذاران و فعالان اقتصادی نسبت به آن با جدیت بیشتری همراه و به این ترتیب مسیر تبدیل گردشگری به یک صنعت هموارتر می‌‌شود؛ اتفاقی که به وقوع پیوستن آن در نتیجه ضعف مدیریتی و ساختاری مدیریت بورس کشور و همچنین عدم حرکت فعالان گردشگری در مسیر شکل‌‌دهی شرکت‌های بزرگ، با اما و اگرهای بسیار همراه است.