گردشگری برای همه؛ از شعار تا عمل!
فرشید کریمی
کارشناس ارشد هتلداری و گردشگری
سالها است که کشورهای عضو سازمان جهانی گردشگری در روز ۲۷ سپتامبر و روز جهانی گردشگری با اجرای برنامههای ویژهای این رویداد مهم را گرامی میدارند. هدف از تصویب این روز، افزایش آگاهی جامعه جهانی نسبت به اهمیت گردشگری و ارزشهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی آن است و به این مناسبت سازمان جهانی گردشگری هر ساله شعاری را انتخاب میکند. شعار امسال روز جهانی گردشگری «گردشگری برای همه، ارتقا ودسترسی جهانی» بود و بر سه محور کودکان، سالمندان و معلولان تاکید داشت؛ اما دلیل این تاکید چیست؟
در بیش از نیمی از سفرهایی که به صورت خانوادگی صورت میگیرد کودکانی حضور دارند که صرفا پدر و مادر را در این سفرها همراهی میکنند و در مسیری که میتواند تجربهای سازنده برای آنها داشته باشد، نادیده گرفته میشوند.
فرشید کریمی
کارشناس ارشد هتلداری و گردشگری
سالها است که کشورهای عضو سازمان جهانی گردشگری در روز 27 سپتامبر و روز جهانی گردشگری با اجرای برنامههای ویژهای این رویداد مهم را گرامی میدارند. هدف از تصویب این روز، افزایش آگاهی جامعه جهانی نسبت به اهمیت گردشگری و ارزشهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی آن است و به این مناسبت سازمان جهانی گردشگری هر ساله شعاری را انتخاب میکند. شعار امسال روز جهانی گردشگری «گردشگری برای همه، ارتقا ودسترسی جهانی» بود و بر سه محور کودکان، سالمندان و معلولان تاکید داشت؛ اما دلیل این تاکید چیست؟
در بیش از نیمی از سفرهایی که به صورت خانوادگی صورت میگیرد کودکانی حضور دارند که صرفا پدر و مادر را در این سفرها همراهی میکنند و در مسیری که میتواند تجربهای سازنده برای آنها داشته باشد، نادیده گرفته میشوند. متاسفانه آنچه در گردشگری بیشتر خانوادهها حاکم است، وجود نگاه بزرگسالانه به سفر است؛ به طوریکه هیچ بهره آموزشی در طول سفر عاید کودکان نمیشود، آنها در جریان سفر چیزی یاد نمیگیرند یا در بیشتر موارد والدین قادر به کودکانه پاسخ دادن به سوالات فرزند خود نیستند و این معضلی در حوزه گردشگری کودک به شمار میرود.
از سوی دیگر بهدلیل افزایش جمعیت سالمندان در جهان و در واقع حرکت ترکیب سنی جهان به سوی سالمند شدن، توجه به گردشگری سالمندان نیز ضرورتی اجتنابناپذیر است؛ چراکه سالمندان بهدلیل سپری کردن دوران بازنشستگی از یکسو و از سوی دیگر نیز بهدلیل تنها بودن به واسطه مرگ همسر و جدا شدن فرزندان، نسبت به دیگر اقشار جامعه آسیبپذیرتر هستند. از این رو سفر میتواند عاملی تاثیرگذار بر کیفیت زندگی این افراد باشد. توسعه امکان سفر افراد معلول از دیگر رویکردهای این شعار است و هدف سازمان جهانی گردشگری نیز گسترش سفر افراد دارای معلولیت به واسطه مناسبسازی امکانات و زیرساختهای گردشگری است تا این افراد جامعه نیز مانند سایر افراد توانمند از سفر بهرهمند شوند و به صرف معلولیت محکوم به خانهنشینی نشوند؛ موضوعی که در برنامهریزیهای گردشگری حتی در عرصه بینالمللی کمتر مورد توجه قرار گرفته و در سال جاری سازمان جهانی گردشگری را برآن داشته تا روی این موضوع تاکید کند.
زیرساخت ضعیف ایران برای افراد خاص
سازمان جهانی گردشگری با انتخاب این شعار از تمامی کشورهای عضو این سازمان خواسته است تا با مناسبسازی امکانات و زیرساختهای گردشگری، زمینه بهرهمندی افراد سالمند و معلول را از خدمات گردشگری فراهم آورده و ضمن آن امکان سفر بهینه و آموزنده برای کودکان ایجاد کنند و زیرساختهای مناسب سن آنان را نیز فراهم آورند؛ چراکه در غیر اینصورت، سفر برای بسیاری افراد میتواند فرآیندی کاملا دشوار باشد. این سازمان امیدوار است با انتخاب این شعار، موضوع فراگیر شدن گردشگری برای تمامی انسانها مورد توجه قرار گیرد. اما به راستی چه میزان همگانی بودن سفر در کشور ما مورد توجه است و در یک دهه اخیر که توسعه گردشگری در دستور کار مسوولان دولتی و دستاندرکاران بخش خصوصی قرار گرفته، به همگانی شدن سفر برای تمامی هموطنان ایرانی با تمام محدودیتهای سنی و جسمی توجه شده است؟
موضوعی که پاسخ آن مشخص بوده و البته منفی است. پرواضح است که گردشگری در ایران هنوز برای افراد عادی نیز از زیرساختها و کیفیت مناسب برخوردار نیست چه برسد به کودکان، سالمندان و افراد معلول و کمتوان جسمی و ذهنی. فقدان مسیرهای گردشگری مخصوص کودک و نبود زیرساختها و امکانات مناسب گردشگری کودک در سایتهای گردشگری، نبود امکانات مناسب برای سالمندان که دچار محدودیتهای جسمی و حرکتی هستند و همچنین نبود زیرساختهای مناسب برای افراد معلول بهویژه معلولانی که دچار عارضههای بینایی و شنوایی هستند، معضلی است که گردشگری کشور با آن رو به رو است و تاکنون نیز هیچ گام موثری در راستای فراهم آوردن شرایط مساعد سفر برای این افراد برداشته نشده است.
موزهها نمونههای مناسبی برای اشاره بهفقدانهای موجود هستند و از آنجا که بیشتر موزهها دارای بناهایی مربوط به پیش از انقلاب اسلامی هستند یا در بناها و خانههای قدیمی راهاندازی شدهاند، از حداقل امکانات برای این گروهها برخوردارند. مثلا در ایران نمیتوان موزهای را سراغ گرفت که امکان بازدید حسی را برای گردشگر نابینا فراهم آورده باشد؛ به طوریکه گردشگر نابینا بتواند با لمس یک شی به درک و شناختی مناسب از آن دست پیدا کند. با توجه به آنچه گفته شد انتظار میرود مسوولان گردشگری کشور با برنامهریزی دقیق و هدفمندتر در راستای تحقق شعار امسال سازمان جهانی گردشگری گام بردارند و برنامههای آنان در راستای توسعه گردشگری صرفا بهمنظور رفع تکلیف نباشد؛ چراکه تا زمانی که گردشگری داخلی رونق نگیرد نباید انتظار رونق گردشگری ورودی را داشته باشیم.
ارسال نظر