سعید عیسی‌زاده/ سوده قدسی

آثار درآمدزایی گردشگری در اقتصادها مهمترین دلیل توجه به این بخش محسوب می‌شود. تردیدی نیست که همه کشورها در رقابتی تنگاتنگ در پی بهره‌گیری از مزایای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و به‌ویژه دریافت سهم بیشتری از درآمد جهانی حاصل از گردشگری و همچنین بالا بردن سطح اشتغال در کشور خود هستند. از جمله مهمترین ابعاد اثرات اقتصادی گردشگری، درآمدزایی، اشتغال‌زایی، ایجاد درآمد مالیاتی، تاثیر بر تراز پرداخت‌ها و بهبود ساختار اقتصادی یک منطقه است. توسعه گردشگری در مقیاس بزرگ و بر پایه گردشگری انبوه، می‌تواند سبب رشد در زمینه‌هایی مانند خدمات بهداشتی، پلیس، بانکداری، تجارت و حتی ساخت‌وساز و تولید شود. همچنین صنعت گردشگری منجر به افزایش ارتباطات بین بخش‌های مختلف در اقتصاد می‌شود و از این طریق تقریبا بر همه ‌بخش‌های اقتصادی اثر می‌گذارد.

توسعه جاذبه‌های بخش گردشگری مزایای نسبی بسیاری نسبت به سایر بخش‌ها برای اقتصاد کشورها فراهم می‌کند. اولین مزیت نسبی مستقیما به جاذبه‌های طبیعی و جاذبه‌های فرهنگی مربوط می‌شود. بسیاری از منابعی که در این صنعت به‌کار گرفته می‌شوند، در واقع بدون هزینه به آن وارد شده‌اند و این موجب می‌شود که هزینه سرانه سرمایه‌گذاری در گردشگری از بسیاری فعالیت‌های دیگر کمتر باشد. این جاذبه‌ها مواد خامی هستند که می‌توانند با هزینه محدود به جاذبه‌های سودآوری تبدیل شوند. دومین مزیت نسبی گردشگری، میزان واردات آن است؛ به طوری که گردشگری به صورت متوسط میزان واردات کمتری نسبت به دیگر بخش‌های اقتصادی دارد.

سومین مزیت نسبی گردشگری نیز ماهیت کاربر بودن آن است. از نظر آثار گردشگری بر اشتغال، صنعت گردشگری گسترده‌ترین صنعت خدماتى و مهمترین صنعت اشتغال‌زا در دنیا محسوب مى‌شود. البته درآمد حاصل از گردشگری به اشتغال و درآمد اولیه محدود نمی‌شود و می‌تواند منجر به افزایش اشتغال عوامل تولید شود. گردشگری فرصت‌های شغلی بسیاری برای نیروی کار بدون تخصص و کارگران نیمه ماهر و ماهر ایجاد می‌کند. از سوی دیگر، میزان سرمایه‌گذارى براى ایجاد یک فرصت شغلى در صنعت گردشگری بسیار پایین‌تر از صنایع دیگر است و به عبارت دیگر اشتغال‌زایى در این صنعت به سرمایه‌گذارى کمترى نیاز دارد.

بررسی آثار اولیه و ثانویه گردشگری بر اقتصاد

اقتصاددانان، آثار اقتصادی گردشگری را به آثار مستقیم، غیرمستقیم و القایی تقسیم‌بندی می‌کنند. اثرات غیرمستقیم و القایی در مجموع « اثرات ثانویه» نامیده می‌شوند. هر یک از این اثرات می‌توانند بر تولید ناخالص، فروش، درآمد، اشتغال یا ارزش اثر مثبتی بگذارند. اثرات مستقیم شامل مخارجی هستند که توسط گردشگر برای کالاها و خدمات در هتل‌ها، رستوران‌ها، خرده‌فروشی‌ها و مراکز توریستی دیگر که صرفا برای ارائه به گردشگر ایجاد شده، صورت می‌گیرد. اثرات مستقیم همچنین شامل تغییرات در درآمد، تولید، اشتغال و درآمد دولت توسط بنگاه‌هایی است که مستقیما مخارج گردشگر را دریافت می‌کنند؛ از آن جمله می‌توان به بخش‌های اقامتی، خرده‌فروشی‌ها و بخش حمل و نقل اشاره کرد. دورهای متوالی مبادلات بین کسب‌وکارها که ناشی از مخارج مستقیم گردشگر است، اثرات غیرمستقیم را ایجاد می‌کنند‌؛ مانند خرید هتلدارها از خرده‌فروشان محلی و خرید خرده‌فروشان از عمده‌فروشان. به عبارت دیگر، زمانی که گردشگران بین‌المللی پول خود را در بخش‌های مرتبط با گردشگری خرج می‌کنند، تزریق پول آثار مستقیمی در اقتصاد ایجاد می‌کند و به علت ارتباط بین بخشی گردشگری با بخش‌های دیگر اقتصاد، آثار غیرمستقیم ایجاد می‌شود.

در نهایت، اثرات القایی عبارت است از افزایش مخارج مصرفی خانوارها که ناشی از درآمد اضافی ایجاد شده به‌دلیل اثرات مستقیم است. برای مثال کارگران هتل دستمزد خود را برای خرید کالا و خدمات خرج می‌کنند. در نتیجه آثار القایی یا آثار القایی مصرف، زمانی ایجاد می‌شوند که دریافتی‌های کارکنان یا کارآفرینان موسساتی که به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم با گردشگری مرتبط هستند؛ مانند حقوق، دستمزد، اجاره، سود و سود سهامی که برای خرید در اقتصاد محلی خرج شوند.

مقایسه ایران با مالزی

نتایج پژوهش نگارندگان نشان می‌دهد عوامل مهم در اشتغال ایجادشده توسط بخش گردشگری به ترتیب مربوط به بخش‌های عمده‌فروشی و خرده فروشی، خدمات حمل و نقل جاده‌ای مسافر، بخش‌های خدمات صرف غذا و نوشیدنی، خدمات دینی و مذهبی و خدمات حمل و نقل هوایی هستند. از سوی دیگر، بخش عمده‌فروشی و خرده فروشی تعداد شغل‌های بیشتری در مقایسه با سایر بخش‌ها ایجاد کرده و کاربردی‌تر از سایر بخش‌های گردشگری است. بیشترین اشتغال مستقیم در بخش خدمات دینی و مذهبی و بیشترین اشتغال غیرمستقیم نیز در همین بخش ایجاد شده است. از دیگر سو، بیشترین اشتغال القایی نیز در بخش عمده‌فروشی و خرده‌فروشی شکل گرفته است. این در حالی است که در مالزی رتبه اول و دوم اشتغال‌زایی در این زمینه، بخش‌های حمل‌ونقل و خرده‌فروشی هستند. به نظر می‌رسد برخی بخش‌های مرتبط با گردشگری در اقتصاد ایران نتوانسته‌اند اثر قابل انتظاری در توسعه فرصت‌های شغلی ایجاد کنند؛ مانند بخش خدمات حمل‌ونقل ریلی و خدمات مرتبط با گردشگر ورزشی که می‌توان بخش مربوطه را توسعه داد و برای گردشگر جذاب کرد. به نظر می‌رسد بخش حمل و نقل ارتباط مناسبی با دیگر بخش‌های اقتصادی نداشته باشد و از پتانسیل اشتغالزایی آنها در صنعت گردشگری به نحو شایسته استفاده نمی‌شود. امید است با توسعه زیربنایی شبکه‌های ارتباطی به‌ویژه در بخش حمل و نقل هوایی و آبی، فرودگاه‌ها، آزادراه‌ها، گسترش آژانس‌های مسافرتی‌ و سرمایه‌گذاری در هتل‌ها و رستوران‌ها، این بخش‌ها نقش بسزایی در اشتغالزایی در کشور ایفا کنند.