وقتی از گردشگری فرهنگی حرف میزنیم از چه حرف میزنیم؟
به علت وجود تعاریف متنوع و متغیر از فرهنگ، تعریف گردشگری فرهنگی نیز دشوار است. ریموند ویلیامز، نظریهپرداز فرهنگی، واژه فرهنگ را یکی از پیچیدهترین واژگان زبان انگلیسی میداند که دربرگیرنده «هنر و یادگیری» و «شیوه کلی زندگی» مردم است؛ یعنی فرهنگ با گذشته و سنن، ترجمانهای خلاق (مثلا کارهای هنری و اجراها)، سبک زندگی و آداب و عادات مردمان مرتبط است. بسیاری از گردشگران، همان اندازه که به فرهنگ مردمان مختلف علاقهمند هستند به سایتهای تاریخی، بناهای یادبود، موزهها و نگارخانهها نیز علاقه دارند.
به علت وجود تعاریف متنوع و متغیر از فرهنگ، تعریف گردشگری فرهنگی نیز دشوار است. ریموند ویلیامز، نظریهپرداز فرهنگی، واژه فرهنگ را یکی از پیچیدهترین واژگان زبان انگلیسی میداند که دربرگیرنده «هنر و یادگیری» و «شیوه کلی زندگی» مردم است؛ یعنی فرهنگ با گذشته و سنن، ترجمانهای خلاق (مثلا کارهای هنری و اجراها)، سبک زندگی و آداب و عادات مردمان مرتبط است. بسیاری از گردشگران، همان اندازه که به فرهنگ مردمان مختلف علاقهمند هستند به سایتهای تاریخی، بناهای یادبود، موزهها و نگارخانهها نیز علاقه دارند. وی دو تعریف برای گردشگری فرهنگی ارائه کرده است:
۱- هرگونه حرکت انسان به سمت جاذبههای فرهنگی ویژه مانند موزهها، سایتهای میراث، اجراهای هنری و جشنوارهها که در بیرون از محیط معمول زندگیاش قرار دارند.
۲- حرکت انسان به سمت جلوههای فرهنگیای که در بیرون از محیط معمول زندگیاش قرار دارند. هدف از این حرکت، کسب اطلاعات و تجارب جدید برای ارضای نیازهای فرهنگی است.
با این حال، در این تعاریف، از فرهنگ بهعنوان شیوه زندگی مردم نام برده نشده است؛ از اینرو، ریچاردز بعدها تعریف جامعتری از گردشگران فرهنگی ارائه داد: گردشگری فرهنگی صرفا مصرف محصولات فرهنگی گذشته نیست، بلکه مصرف فرهنگ معاصر یا شیوه زندگی یک اجتماع یا منطقه نیز هست. بنابراین گردشگری فرهنگی هم «گردشگری میراث» (مرتبط با اشیای بازمانده از گذشته) و هم «گردشگری هنری» (مرتبط با تولیدات فرهنگی معاصر) است. در این میان گردشگری فرهنگی از دو بعد تعریف میشود؛ در بعد مفهومی، گردشگری فرهنگی، حرکت انسانها برای جاذبههای فرهنگی و جدا شده از مکان معمولی سکونت با هدف بهدست آوردن اطلاعات و تجربه جدید برای ارضای نیازهای فرهنگی تعریف شده و از نظر فنی، گردشگری فرهنگی، حرکت انسانها برای جاذبههای فرهنگی خاص همچون مکانهای میراثی، نشانههای زیبا شناختی و فرهنگی، هنرها و نمایشها که خارج از مکان معمولی سکونت قرار دارد را در بر میگیرد. این گونه گردشگری طی منشور گردشگری فرهنگی ایکوموس اهداف زیر را مدنظر دارد:
۱- تشویق و تسهیل کار متصدیان حفظ و مدیریت میراث بهمنظور نشان دادن اهمیت میراث به جامعه میزبان و بازدیدکنندگان.
۲- کمک به پیشرفت و تشویق صنعت گردشگری برای حمایت و اداره گردشگری به شیوههایی که میراث و فرهنگهای زنده جامعه میزبان را محترم شمارد و آن را اصلاح کند.
۳- تسهیل و تشویق گفتوگو میان طرفداران محیط زیست و متولیان صنعت گردشگری درباره اهمیت و شکنندگی مکانهای میراث، مجموعهها و فرهنگهای زنده از جمله نیاز رسیدن به آیندهای پایدار برای آنها.
۴- تشویق تدوینکنندگان طرحها و سیاستها برای شکل دادن به اهداف و راهبردهای جامع و قابل اندازهگیری مرتبط به ارائه و تبیین مکانهای میراث و فعالیتهای فرهنگی در زمینه حفظ و نگهداری آنها.
گونههای گردشگری فرهنگی
بهدلیل تنوع و پیچیدگی گردشگری فرهنگی میتوان آن را به زیربخشها و گونههای مختلفی تقسیم کرد. این زیربخشها عبارت است از گردشگری میراث، هنری، خلاق و بومی. محیطهای بازدید نیز ممکن است شهر یا روستا، طبیعی یا انسانساخت باشند. هر کدام از این حوزهها، از حیث مطالعات پایهای و مدیریت عملی، دارای مسائل مخصوص به خود هستند. فرهنگ را میتوان در دو گروه کلی بخشبندی کرد که از نظر فهم گردشگری، امروزه اهمیت بسیاری دارد. از این منظر، فرهنگ به دو بخش سنتی و مدرن قابل تقسیم است و در این دو بعد دارای چشماندازهای متفاوتی است. آنچه در گردشگری بیشتر مدنظر قرار میگیرد، پردازش جلوههای مختلف فرهنگهای سنتی است. در جهان سنتی، فرهنگ در قالب اندیشهها و رفتارهایی شکل میگیرد که در هر جامعهای بنیاد زندگی جمعی را تشکیل میدهند و از نسلی به نسل دیگر انتقال مییابند.
هنجارهای فرهنگ سنتی برگرفته از میراثی است که به نسل امروزی رسیده است. این فرهنگ سنتی با توجه به تقاضای موجود در بازار گردشگری در عصر حاضر میتواند پذیرای گردشگرانی باشد که خواهان یافتن مکانهایی با فرهنگ سنتی هستند تا اصالت واقعی را در آن تجربه کنند. از این رو فرهنگ سنتی بهخصوص پا گرفته از گذشتههای دور در مناطق مختلف که هنوز دارای اصالتی فرهنگی هستند، میتوانند گردشگران بسیاری را به خود جذب کند. بر این مبنا است که برخی نویسندگان بر فرهنگ تاکید میکنند و نقش آن را در شکلگیری، رشد و توسعه گردشگری اساسی میدانند و آن را سنگبنای توسعه گردشگری در نظر میگیرند و به همین خاطر است که در چارچوب گردشگری، تقاضاهای گوناگون فرهنگی در روندی از شناخت دیگر فرهنگها از راه بازدید از مناطق مختلف شکل میگیرد. این نشان میدهد بخشی از جریان گردشگری در چارچوب گردشگری فرهنگی، تضاد فرهنگی را پشت سر گذاشته و با قبول فرهنگ میزبان یعنی مناطقی که از آن بازدید میکنند، به دنبال شناخت از فرهنگ بومی هستند. این روند را باید حاصل تعامل فرهنگی ناشی از اندیشههای پسامدرن دانست که از راه گردشگری شکل میگیرد.
در جریان گردشگری فرهنگی جنبههای معنوی فرهنگ بومی و همچنین تبلور عینی آن به عنوان میراث فرهنگی از مولفههای اساسی هستند که به شدت دارای اهمیت اقتصادی بوده و اطلاعات در آن به صورت دیداری منتقل میشود. میراث فرهنگی به عنوان هدف اصلی در بازدیدهای گردشگری فرهنگی شامل عادات محلی، آداب مربوط، سبکهای معماری و موسیقی، زبانهای محلی و ارزشهای دینی ـ معنوی و تبلور عینی ادیان در چارچوب مناسک و مکانهای مقدس است. از این رو میراث فرهنگی حافظه جمعی یک ملت محسوب میشود که در مناطق مختلف فرهنگی در قالب پدیدهها، مکانها و رویدادها قابل بازدید قرار میگیرد.
ارسال نظر