رئیس هیاتمدیره انجمن تولیدکنندگان دی و مونوکلسیم فسفات:۷۰ درصد کارخانهها تعطیل شدهاند
توقف تولید داروی دام و طیور
لطمات بيبرنامگي به توليد داخلي
بر این اساس از سال ۶۴ پایلوت پلنت این طرح با کمک متخصصان داخلی اجرا شد که درنهایت به نتیجه رسید و تولید این داروی دامی از سوی شرکت «فسفر ایران» به عنوان نخستین تولیدکننده داخلی، در ابتدا با تولید ۲۰۰ کیلو آغاز شد و پس از اخذ مجوزهای مربوطه از نهادهای ذیربط و تعریف استاندارد اجباری، از آن سال تاکنون به کار خود ادامه داده است. در سال ۱۳۶۹ حجم تولید مجموعه فسفر ایران به روزانه ۳۵ تن رسید. سپس این مجموعه همزمان با تولید در کارخانه تهران، کارخانه جدید خود را در استان قم با تولید روزانه ۱۰۰ تن راهاندازی کرد و امروز به جهت اینکه اسید فسفریک به اندازه کافی در کشور فراهم نیست، روزانه حدود ۴۵ تن محصول تولید میکند. هماکنون شرکت فسفر ایران برای تکمیل زنجیره تولید خود کارخانه جدید تولید دیکلسیم فسفات را در کنار کارخانه قبلی تاسیس و در کنار آن کارخانه کنسانتره و مکمل را نیز با برند فسفر ایران راهاندازی کرده که آماده بهرهبرداری است. همچنین این مجموعه کارخانه خوراک آماده را در دست تاسیس دارد که در مرحله فونداسیون است.
در همین راستا رئیس هیاتمدیره انجمن تولیدکنندگان دیکلسیم فسفات کشور و مدیرعامل شرکت تولیدی- صنعتی فسفر ایران درباره تعداد و میزان تولید این محصول توسط کارخانههای داخلی گفت: اعضای انجمن به عنوان نخستین همکاران فسفر ایران، از سال ۶۹ شروع به تاسیس کارخانه و کارگاه کردند و به تدریج به جمع تولیدکنندگان این محصول استراتژیک اضافه شدند. به گفته محسن سعیدیان، اکنون حدود ۴۷کارخانه و کارگاه در این عرصه حداکثر با یکدهم ظرفیت و تولید سالانه حدود ۸۰هزار تن محصول فعالیت میکنند. بهعبارتی، سهچهارم از کارخانههای دی و مونو کلسیم فسفات متوقف شدهاند و در حال تعطیلی به سر میبرند. برای پیگیری وضعیت تولید و عرضه این محصول با وی به گفتوگو نشستیم که در پی میآید.
چه انگیزه و دلیلی باعث شد که در سال ۶۴ ایده تولید داروی دام و طیور را در داخل کشور اجرایی کنید و به فکر واردات آن نیفتادید؟
پدر دیکلسیم فسفات و مونوکلسیم فسفات در دنیا یک شرکت بلژیکی است و در آن زمان این محصول از خارج و بهطور عمده از بلژیک وارد ایران میشد. به عنوان عدهای از جوانان به فکر راهی برای جلوگیری از خروج ارز از کشور بودیم؛ چراکه دوران جنگ بود و تهیه ارز برای مملکت ما مسالهساز و با کمبود مواجه بود. بنابراین وارد مذاکره با مسوولان برای جلوگیری از خروج ارز و کمک به کشور شدیم. در آن زمان تولید ما سالانه قریب به ۲۵میلیون دلار صرفهجویی ارزی را برای کشور به همراه داشت. یعنی اگر ما نیاز به این دارو را در کشور تامین میکردیم، از خروج ۲۵ میلیون دلار ارز از کشور جلوگیری میشد.
مرغداریها و دامپروریها هم از نظر ظاهری آمادگی مصرف محصول داخلی را نداشتند؛ چون تنها منبع تامین فسفر و کلسیم بدن دام و طیور از نظر متابولیسمی فقط دیکلسیم فسفات بود و اگر میخواستند محصول داخلی مصرف کنند، باید پودر استخوان مصرف کنند که آن هم از نظر بهداشتی مناسب نبود. در ابتدا در برابر اعتماد به محصول ما و استفاده از آن مقاومت میکردند. با این حال با وجود تمام موانع و محدودیتها، ما با تفکر جلوگیری از خروج ارز اقدام به تولید این محصول در کشور کردیم و تاکنون ۳۸ سال از فعالیت ما در این عرصه میگذرد.
کیفیت محصولات تولیدی شما تا چه اندازه مشابه کیفیت محصولاتی است که در کشورهای سرآمد تولید این محصول مانند بلژیک و چین تولید میشود و آیا محصول تولیدی خود را قابل رقابت با محصولات خارجی میدانید؟
روش تولید شرکتهای خارجی مانند بلژیک (به غیر از چین) برای تولید دی کلسیم فسفات روش «تولید با آب» یعنی جامد در مایع بوده است. به این صورت که محلولی را با آب تولید و دوغاب درست میکردند که با فیلتر به کیک تبدیل میشد و بعد کیک را خشک، آسیاب و دانهبندی میکردند و بعد میفروختند. ما تا سال ۱۳۷۲ با این روش تولید میکردیم و هماکنون با روش ابداعی این شرکت که فقط از محلول اسید فسفریک بهجای آب استفاده میکند تولید میکنیم و همه تولیدکنندگان داخلی نیز از همین روش تبعیت میکنند. پس کیفیت محصول ما هیچ تفاوتی با محصول خارجی نداشت. به جز اینکه اسید فسفریک تولید شده در داخل کشور از خاک مرغوب تولید میشد؛ فلزات سنگین پایینتری داشت و به استاندارد جهانی نزدیک بود. اما اگر نمیتوانستند فلزات سنگین را بهطور کامل از آن مجزا کنند؛ طبیعی است که محصول ما از استاندارد جهانی مقداری دور میشد.
برای این منظور پس از تلاش فراوان، کارخانه اسید فسفریک سابق را که پس از انقلاب تعطیل شده بود و سالها با اسید باقیمانده از زمان طاغوت تولید میکردیم که خاک آن از کالیفرنیا وارد شده بود و کیفیت خوبی داشت راهاندازی کردیم. پس از اتمام این اسید، در طول فاصلهای که کارخانه داخلی برای تولید این محصول راهاندازی شود، مجبور شدیم از بازرگانی پتروشیمی تقاضا کنیم که برای ما کشتیهای ۱۰تا۲۰ هزار تنی اسید فسفریک از تونس، مراکش، اردن و آفریقای جنوبی وارد کشور کنند و در همان مخازن سالهای قبل بریزند و ما از آنها با تانکر به کارخانه حمل کنیم که همه این موارد در کیفیت تولیدات تاثیرگذار بود.
در این میان بخش خصوصی یک کارخانه اسیدفسفریک در پتروشیمی رازی و در کنار کارخانه قبلی ایجاد کرد؛ اما چون داخل محوطه پتروشیمی رازی بودیم و در دولتهای نهم و دهم پتروشیمی رازی را به خارجیها فروختند؛ مالکان خارجی نتوانستند تحمل کنند که این شرکت خصوصی باشد و در آنجا رفت و آمد کند. بنابراین دولت ما را وادار به فروش این کارخانه بخش خصوصی کرد. چون به لحاظ قرارگیری در محوطه پتروشیمی رازی، امکاناتی مانند گاز، بخار، آب و برق در اختیار ما قرار نمیگرفت. بنابراین ما ناگزیر به واگذاری این مجموعه شدیم. حال امروز ما با تولیدکننده داخلیای مواجهیم که خودمان ایجاد کردهایم، اما مالکیت آن در اختیار خارجیها است.
در عین حال معادن سنگی که میخواستیم از آنها بهرهبرداری کنیم، در داخل کشور شناسایی کردیم؛ اما چون فلزات سنگین این دو معدن (مانند کلر و آهن) بسیار بالا بود؛ کاملا برای تولید ما قابل استفاده نبود و تنها درصد محدودی امکان استفاده از این معادن را داشتیم. بنابراین به اجبار برای این کارخانه اسیدفسفریک باید از خارج خاک وارد کشور میکردیم. تا زمانی که تحریمها اینچنین شدید نبود، از کشورهای اردن، مراکش، تونس و آفریقای جنوبی امکان واردات خاک را داشتیم، اما با تشدید تحریمها تنها یک مسیر باقی ماند که آن هم معدن خاک فسفات سوریه بود که اگرچه میزان فلزات سنگین اندکی دارد؛ اما دچار «سیلیس» بسیار بالا است که سیلیس هم به دلیل تیز بودن، دستگاهها را کاملا فرسایش میدهد.
بنابراین از سال ۹۷-۹۶ که مقداری از معدن خاک فسفات سوریه در اختیار ما قرار گرفته و شرکت کمکا مسوول این امر و معادن داخلی شده است، کارخانه اسیدفسفریک متعلق به پتروشیمی رازی از این سه محل یعنی ۹۰ درصد از معدن خاک فسفات سوریه و ۱۰ درصد از دو معدن داخلی تغذیه میشوند. به هر صورت محصولات کارخانه «آریا فسفریک جنوب» که جزئی از پتروشیمی رازی است، به لطف مالکانش اصلا صادر نمیشود و ۱۰۰ درصد محصول تولیدی این مجموعه را برای تامین نیاز داخل کشورمان عرضه میکنند. بنابراین ما ماهانه بین ۶هزار تن از تولیدات این مجموعه را دریافت و مصرف میکردهایم.
اما چون این کارخانه نتوانسته همه نیاز ما را تامین کند؛ کارخانه کوچک «کیمیاداران کویر» در کنار معدن چادرملو با همکاری بخش خصوصی برای تامین کود ایجاد شده که در جریان این کمبود ما درخواست کردیم که اسید خود را مانند آریا فسفریک جنوب از فلزات سنگین تصفیه کنند تا برای صنف ما هم قابل استفاده شود. به این ترتیب آنها هم ماهانه هزار تا ۱۵۰۰ تن محصول در اختیار ما قرار میدهند. درمجموع اگر اسید در اختیار ما مرغوب باشد، محصول ما هم مانند محصولات اروپایی مرغوب خواهد بود. با اینکه محصولات ما به استاندارد اروپا نزدیک است، اما دراین مسیر ثابتقدم نیستیم، چون کیفیت مواد اولیه ما ثابت نیست.
با این حال درباره صادرات همین تولیدات بهطور مکرر از کشورهای خارجی درخواست صادرات داشتهایم. همانطور که در گذشته به کشورهای CIS، کشورهای حاشیه خلیج فارس، افغانستان و عراق صادرات داشتهایم؛ اما متاسفانه در حال حاضر به دلیل کمبود مواد اولیه و نیز به دلیل اینکه تولیدات داخلی اطمینان مصرفکنندگان را جلب کرده است، امکان صادرات نداریم و از سوی دیگر تولیدکنندگان باقیمانده تنها با یکششم ظرفیت خود کار میکنند.
میزان تولید و ظرفیت تولید این محصول در کشور چقدر است؟
تولیدکنندگان داخلی ظرفیت تولید سالانه ۴۷۵ هزار تن محصول یعنی حدود ۷۰ هزار تن مونو کلسیم فسفات و حدود ۴۰۰ هزار تن دی کلسیم فسفات را دارند. اما نیاز کشور در بالاترین سطح خود سالانه ۱۸۰ هزار تن است و امروز به دلیل کاهش جوجهریزی (که از ۱۴۰ میلیون به حدود ۸۰ میلیون رسیده است)، مصرف کشور بین ۱۰۰ تا ۱۲۰ هزار تن است. یعنی ظرفیت تولید ما بهطور متوسط دو و نیم برابر نیاز کشور است؛ اما امروز حداکثر میزان تولید داخلی ۸۰هزار تن است که از ۴۷ کارخانه فعال در این حوزه تعدادی به دلیل وضعیت بازار تعطیل شدهاند.
طی سالهای اخیر تحریمها و سیاست دولت درباره ارائه ارز ترجیحی چه تاثیراتی روی فعالیت شما و تولید این محصول در کشور داشته است؟
در سال ۹۶ و اوایل سال ۹۷ که کشور تحت تحریمهای سنگین قرار گرفت؛ دولت تصمیم گرفت که اقلام اساسی را با دلار ۴۲۰۰ تومانی وارد کند که مشکلی پیش نیاید. با این سیاست یک اشتباه بزرگ در صنعت ما رخ داد و آن اینکه واردات اقلام اساسی مربوط به خوراک دام و طیور و داروهای جنبی آن را در اختیار سازمان دامپزشکی قرار دادند. این در حالی بود که در دولتهای نهم و دهم، وزارت بازرگانی را ملغی کرده بودند و این بزرگترین ظلم به اقتصاد بود؛ چون وزارت جهاد کشاورزی و وزارت صنایع تخصص تجارت نداشتند.
بنابراین واردات داروهای دامی، مکملها و خوراک دام را به عهده سازمان دامپزشکی گذاشتند که مسوول بهداشت است؛ نه مسوول واردات. حدود ۳۰۰ میلیون یورو هم در اختیار این نهاد گذاشتند که تامین این اقلام را پوشش دهد. به این ترتیب واردکنندگان اجناس چینی را با ارز دولتی خریداری و به صورت بیرویه وارد کشور کردند و اکثریت آن را با چند برابر قیمت در بازار آزاد به فروش رساندند که این موضوع باعث از بین رفتن بازار ما شد. یعنی ۴۷ کارخانه و ۷ هزار پرسنل آنها از تیرماه سال ۹۷ تا اول آذرماه ۹۸ تعطیل شدند؛ در حالی که ما کمبودی از بابت تولید این مواد نداشتیم و کارخانههای داخلی این محصول را تولید میکردند. در مذاکرات و جلسات ما با مسوولان و نمایندگان مجلس، وعده رسیدگی به این موضوع دادند؛ اما هیچ کدام نتیجه نداشت. تا اینکه در آذرماه ۹۸جلوی واردات این محصول گرفته شد؛ در حالی که بازار پر از محصولات وارداتی بود.
بنابراین همکاران ما ضمن شروع به تولید، یک سال دیگر ناگزیر به تحمل رکود شدند تا از این شرایط خارج شویم و درنهایت از اواخر سال ۹۹ بازار محصولات داخلی رونق گرفت و این شرایط تا آذر ماه ۱۴۰۰ ادامه پیدا کرد. اما در این مقطع زمانی با استقرار دولت جدید، به دلایل نامعلوم کمبود مصنوعی در بازار ایجاد شد که ناشی از تصمیمات غیرکارشناسانه وزارت جهاد کشاورزی درباره ایجاد قرارگاه تامین امنیت غذایی بود؛ تخصیص اسید فسفریک مصرفی ما به تولید کود برای خودکفایی DAP (دیآمونیومفسفات). این بیبرنامگی و بدون مطالعه اقدامات جهاد کشاورزی، به تولید داخلی و تولیدکنندگان در این بخش لطمه وارد کرده است.
در ابتدای امسال نیز بدون نظرخواهی از ما ارز ترجیحی را به چند واردکننده دادند که آنها شروع به واردات کردند و این محصولات را وارد بازار کردند. این در حالی است که امروز مصرف این محصول بسیار کاهش یافته و به دلیل کاهش جوجهریزی اسید در انبارها دپو شده و خریداری وجود ندارد؛ با این حال در چنین وضعیتی هزاران تن فسفات توسط چند واردکننده وارد کشور شده که در بازار توزیع شده است.متاسفانه این مشکلات در دولتهای مختلف وجود داشته است؛ اما دولت باید به این موضوع توجه کند که تلاش بخش خصوصی در راستای حفظ اشتغال در کشور است. همانطور که وقتی کارخانههای ما تعطیل بودند، اجازه ندادیم کارگران ما بیکار شوند. امروز ۴۷ کارخانه و واحد تولیدی مشغول تولید این داروی افزودنی به خوراک دام و طیور هستند و قریب ۷ هزار نیروی انسانی شامل ۵ هزار نفر نیروی مستقیم و ۲ هزار نفر نیروی غیرمستقیم در این صنف مشغول به کارند.
آیا بهنظر شما این سیاستهای ناموفق دولتها میتواند ناشی از عدمدخالت و نظرخواهی از انجمنها، کارشناسان و متخصصان باشد؟ چرا بخش دولتی تمایلی به همفکری و مشورت با بخش خصوصی ندارد؟
بدیهی است که دولت در زمینه واردات هر کالایی از خارج اعم از مکملها، کنسانترهها، داروها، واکسنها و... باید با متخصصان همان صنف، فعالان بازار، مسوولان فنی یا روسای انجمنها و اتحادیههای ذیربط مشورت کند. چون این افراد از اتفاقاتی که در درون صنف در حال وقوع است یا قرار است رخ دهد، به اندازه کافی اطلاعات و آگاهی دارند. همچنین این افراد به قیمت و کیفیت کالاها مسلط هستند، در عین حال رقبای خارجی را کاملا میشناسند و میتوانند بهطور کاملا صحیح دولتمردان را راهنمایی کنند.
مسوولان و مقامات دولتی حتی میتوانند این افراد را در جریان بازدیدها و سفرهای خارجی خود از کارخانههای خارجی با خود همراه کنند تا به عنوان اهل فن خلأهای موجود کشور را برای آنها بازگو کنند. در این صورت واردکننده منفعتطلب نمیتواند از شرایط ایجادشده، برای منافع انحصاری خود استفاده کند؛ دقیقا همان اتفاقی که امروز در کشور ما رخ داده است.ما این موارد را به دولتمردان بیان کردیم؛ پذیرفتند و صورتجلسه تنظیم کردند، اما با گذشت چهار تا پنج سال از این پیشنهاد ما، حتی برای یک بار هم که شده، در زمینه واردات محصولی مانند دیکلسیم فسفات و مونوکلسیم فسفات با ما مشورت و نظرخواهی نکردهاند. به این دلیل که هم واردکننده منافع دارد؛ هم فروشنده خارجی منافع دارد و هم کسانی که مجوزهای واردات را صادر میکنند؛ بیمنفعت از این قضیه نیستند.
در این حوزه چه چالشهایی امنیت غذایی کشور را تهدید میکند؟
همین اقدامی که اکنون برای تولید کود فسفاته انجام میدهند، یک چالش در حوزه کیفیت خوراک و امنیت غذایی جامعه است که غفلت از این مساله منجر به ضرر و زیانهای آتی و بروز بیماریهای دشوار میشود.با وجود اینکه نیاز کشور ما آنقدر گسترده نیست، اما بر تولید کود فسفاته تاکید میشود و تولیدکنندگان را برای تولید بیشتر این کود تحت فشار گذاشتهاند. درواقع چون ما با کمبود خوراک دام و طیور در کشور مواجهیم و این کود فسفاته هم که به دست کشاورز میرسد، مصرف ندارد؛ بنابراین این کود را با اسیدنیتریک و... ترکیب و بر پایه کود فسفاته، دوباره دیکلسیم فسفات نامرغوب تولید میکنند.
این ماده وقتی وارد بدن مرغ میشود، مرغ را دچار بیماری شکم آبی میکند و موجب بروز بیماری در برخی انسانها میشود. درواقع چون میخواهند به قرارگاه امنیت غذایی درباره تولید قابل توجه کود آمار بدهند، عدهای از افراد فرصتطلب با سوءاستفاده از این شرایط و تبدیل کود فسفاته به دیکلسیم فسفات، سلامتی جان هموطنان و مردم ما را به خطر میاندازند. درنهایت هم نمیتوان تشخیص داد که در کدام مرغ دیکلسیم فسفات مرغوب و در کدام یک دیکلسیم فسفات نامرغوب و تقلبی مصرف شده است.
این اقدامات ناشی از عدم مطالعه و ناآگاهی است.هماکنون با اینکه تولید D.C.P بالا نیست ولی به جهت واردات بیرویه و داپِنیگ اتفاق افتاده از طرف واردکنندگان، هماکنون انبار تولیدکنندگان فسفات مملو از محصول آماده فروش است ولی رکود حاصل از واردات امکان فروش محصول را از تولیدکننده داخلی که ۳۸سال است برای جلوگیری از خروج ارز نسبت به تولید محصول بهداشتی و مرغوب اقدام کرده است به طور کامل گرفته است.