«دنیایاقتصاد» از صنعت دارو میگوید
نقدینگی؛ مرهمی برای داروییها
صنعت دارو برخلاف صنعت فلزات، اوره یا متانول، نیازمند نقدینگی لازم برای تحقیق و توسعه در حوزه داروها و محصولات جدید است. اما در حال حاضر شرکتهای دارویی در ایران به دلیل کسری بودجه دولت و افزایش دوره وصول مطالبات، مجبور به اخذ وام از بانکها و ایجاد هزینه مالی هستند. یکی از عواملی که میتواند بر عملکرد مالی شرکتهای دارویی تاثیر بسزایی داشته باشد، مدیریت هدفمند و درست این شرکتهاست. مدیریت صحیح شرکتهای دارویی میتواند دوره وصول مطالبات آنها را کاهش داده و با فراهمکردن نقدینگی لازم برای این شرکتها جذابیت این صنعت را برای سرمایهگذاری افزایش دهد.
بررسی جمعیت جهان
یکی از موضوعاتی که بر صنعت دارو اثر مستقیم گذاشته و میتواند مصرف دارو و به عبارتی تقاضای دارو را با نوساناتی همراه کند، جمعیت جهان و رشد آن طی سالهای اخیر و برآورد این جمعیت در سالهای آتی است. یکی از گروههایی که در مصرف دارو در ایران و جهان حائز اهمیت بوده و سهم بزرگی در تقاضای انواع دارو دارد، جمعیت سنی بالای 65سال است. روند صعودی این گروه سنی همپای رشد جمعیت جهان در 10سال اخیر، نشاندهنده آن است که همچنان تقاضا برای دارو در جهان افزایشی خواهد بود. همچنین جمعیت بالای 5سال در سال 2018، حدود 9درصد بوده است. این در حالی است که سهم این گروه سنی در سال 2010، حدود 5/ 7درصد بوده است. پیشبینیها حاکی از آن است که رشد جمعیت جهان در 30سال پیشرو، همچنان صعودی خواهد بود؛ اما آهنگ رشد بهشدت کاهش خواهد یافت.
روند رو به رشد ارزش بازار
ارزش بازار داروییها در جهان همواره رو به افزایش بوده و در 10سال اخیر با میانگین رشد 5درصد در حال بزرگتر شدن است. عمده مصرف دارو در سال 2018 مربوط به داروهای سرطانی و دیابت است و داروی بیماران تنفسی در رتبه سوم مصرف جهان قرار دارد. یکی از مهمترین ویژگیهای هر شرکت دارویی که میتواند ارزش بازار آن را بهشدت افزایش دهد، نقدینگیهایی است که برای تحقیق و توسعه به این صنعت وارد شده و میتواند رشد پایداری را برای آن شرکت رقم بزند. بهطور عمومی، داروها به دو دسته بایوتکنولوژی و شیمیایی تقسیم میشوند. داروهای شیمیایی بر مبنای مواد اولیه نفتی و داروهای بایوتکنولوژی برمبنای گیاهی تولید میشوند. مصرف داروها به تفکیک بایوتکنولوژی و شیمیایی نشان میدهد که روند مصرف داروهای بایوتکنولوژی برخلاف داروهای شیمیایی صعودی است و به نظر میرسد، این روند در سالهای آینده ادامه مییابد.
تاریخچه کوتاهی از صنعت دارو در ایران
تاسیس اولین شرکتهای دارویی به حدود 75سال قبل و پیش از پیروزی انقلاب برمیگردد. این شرکتها عموما چندملیتی بودند و تمرکز این شرکتها قبل از انقلاب، بر واردات داروها از کشورهای خارجی بود. میتوان گفت عملا نبض بازار دارو در دست خارجیها و شرکتهای چندملیتی بود.
پس از پیروزی انقلاب و همزمان با ملیشدن عمده شرکتهای دارویی، رویکرد شرکتهای دارویی از واردات محصولات به حمایت از تولید روزافزون تغییر کرد. اکنون، افزایش بیش از اندازه قیمت مواد اولیه بهواسطه جهشهای ارزی در سالهای اخیر و از طرفی دستوریبودن قیمت عمده محصولات، موجب شده است تا علاوه بر پرریسک شدن صنعت دارو برای سرمایهگذاران، کیفیت محصولات نیز تحتتاثیر قرار گیرد و عملا رقابت تولیدکنندههای داخلی، در سطح بینالملل از میان برداشته شود.
بازار دارو در ایران
بازار ریالی ایران در 10سال اخیر با وجود ریسک قیمتگذاری و تحریمها و ریسکهایی که در ادامه به آن پرداخته میشود، تنها 33درصد رشد کرده است. بررسی بازار ارزی دارو در کشور نشان میدهد که در 10سال اخیر، به لحاظ دلاری بازار داروی کشور حدود 10درصد با رشد همراه بوده است.
هزینهکرد دارویی کشور نیز برخلاف تصور عمومی بهشدت کاهش یافته و به نظر میرسد، افزایش تورم عمومی همزمان با افزایش قیمت دارو، فشار را بر عموم جامعه افزایش داده است. این امر موجب شده است تا بیماریهای جزئی نادیده گرفته شوند و افراد از بیماریهای خود آگاه نشده یا بسیار دیرتر، به امراض خود پی ببرند.
به لحاظ تجاری نیز کشور ما عمدتا واردکننده دارو بوده و به دلیل عدمکیفیت لازم، تحریمها و فشارهای بینالمللی، همچنین عدمرقابت ایران در بازارهای جهانی، از قافله تجارت دارو با جهان عقب مانده و بخش اندکی از تجارت دارو، مربوط به صادرات است.
بخش بزرگی از مواد اولیه این صنعت، به صورت وارداتی بوده و عمدتا از چین یا هند وارد میشود. یکی از دلایل واردات مواد اولیه از این دو کشور، ارزانبودن این مواد در این کشورها و دسترسی لازم و تسهیل تامین مواد اولیه دارویی در زمان تحریمهاست. همچنین برخی از شرکتهای دارویی به دلیل سالهای طولانی که از زمان تاسیس آنها میگذرد، ماشینآلات و تجهیزات بسیار قدیمی داشته و عمده این ماشینها حدود 30سال پیش و در زمان کاهش فشارهای تحریمها، از کشورهایی نظیر آلمان وارد و تقریبا مستهلک شدهاند. برخی از شرکتها برای نوسازی این تجهیزات اقدام به خرید ماشینآلات از کشورهایی نظیر هند و چین کردهاند. این ماشینآلات با وجود ارزانبودن، بسیار زودتر از ماشینهای قدیمی مستهلک و از چرخه تولید شرکت خارج میشوند.
صنعت دارو در دست کیست؟
مالکیت بیش از 22درصد بازار داروی کشور برعهده شرکت تاپیکو، یکی از شرکتهای زیرمجموعه شرکت سرمایهگذاری تامین اجتماعی است. پس از آن کوبل، برکت، سیناژن و بانکملی، مالک بخش بزرگی از این صنعت هستند.
نحوه قیمتگذاری در صنعت دارو
یکی از چالشهای مهم صنعت دارو که بیش از تحریمها و فشارهای خارجی بر پیکره این صنعت خدشه وارد کرده، قیمتگذاری دستوری است. شرکتهای دارویی پس از افزایش نرخ مواد اولیه با اسناد و مدارک کافی با سازمان غذا و داروی کشور وارد مذاکره شدهاند و در خصوص افزایش قیمت داروهای شرکت، تصمیمگیری میشود. در پایان، سهنرخ برای دارو تعیین میشود. این نرخها، قیمت فروش دارو به شرکت پخش، داروخانه و بیمار را تعیین میکنند.
تقسیمبندی شرکتهای دارویی براساس فعالیت
شرکتهای دارویی در ایران به سهگروه شرکتهای تولیدکننده، شرکتهای پخش و شرکتهای تولیدکننده مواد اولیه تقسیم میشوند. شرکت شیمیدارو، مواد اولیه دارویی البرز و تولید مواد اولیه داروپخش سه شرکت تولیدکننده مواد اولیه هستند. شرکتهای تولیدکننده محصولات دارویی نیز شامل داروسازی دانا، داروسازی لقمان و پارسدارو و چند شرکتهای نامآشنای دیگر میشوند. دارویی هجرت، شرکت داروپخش و پخش رازی نیز جزو شرکتهای پخش به شمار میروند.
شرکتهای تولیدکننده مواد اولیه
شرکتهای تولیدکننده مواد اولیه نیز مانند شرکتهای تولید محصولات به دلیل عدمکیفیت لازم، قابلیت رقابت در بازارهای جهانی ندارند و همانطور که اشاره شد، عمده مواد اولیه این شرکتها از چین و هند وارد میشود. البته برای این بخش از صنعت دارو نیز فرصتهایی وجود دارد. به عنوان مثال، شرکتهای تولید مواد اولیه از شرکتهای تولیدکننده محصول عقب مانده و به نظر میرسد، سهم بازار این شرکتها میتواند افزایش چشمگیری داشته باشد. در کنار این موارد، ممنوعیت واردات دارو از مواردی است که میتواند زمینه رشد شرکتهای تولیدکننده مواد اولیه را فراهم کند. همچنین در صورتی که ممنوعیت واردات لغو یا معافیتهای مالیاتی برای واردات مواد اولیه تنظیم شود، ریسک بزرگی این صنعت را تهدید میکند. در هفتههای اخیر خبرهایی از معافیت واردکنندگان مواد اولیه از پرداخت مالیات ارزشافزوده به گوش میرسد. این مشوق مالیاتی، دردسرهایی را برای مواد اولیهسازها به وجود آورده است.
علاوه بر این موارد، قیمتگذاری دستوری نیز گریبانگیر شرکتهای تولیدکننده مواد اولیه شده است. این شرکتها مانند محصولسازها با تجهیزات و ماشینآلات قدیمی مشغول فعالیت هستند و یکی از ریسکهایی که متوجه این شرکتهاست، مستهلکشدن این تجهیزات و ماشینآلات است.
شرکتهای تولیدکننده محصولات دارویی
شرکتهای محصولساز، عمدتا به دنبال نقدینگی لازم برای تحقیق و توسعه بیشتر در حوزه دارویی هستند. به همین دلیل بررسی سرمایه در گردش شرکتهای محصولساز بسیار حائز اهمیت است؛ چرا که در صورت افزایش دوره وصول مطالبات و عدمنقدفروشی محصولات، شرکتهای محصولساز به لحاظ نقدینگی با خطر مواجه میشوند. از طرفی، اگر شرکتها نتوانند سرمایه در گردش را از تامینکنندههای مواد اولیه تامین کنند، خطر نقدینگی تشدید خواهد شد و این امر میتواند این صنعت را از تحقیق و توسعه بازدارد. یکی از مواردی که میتواند، فروش شرکت را بهشدت افزایش داده و دوره وصول مطالبات را نیز با کاهش همراه کند، بازاریابی و توانایی شرکتها در ارتباط موثر با مشتریان است.
از طرفی کسری بودجه دولت نیز میتواند، دوره وصول مطالبات را بهشدت افزایش دهد؛ چرا که پس از حذف ارز ترجیحی ریسک افزایش قیمت دارو به جای مشتریان به شرکتهای بیمه منتقل شده است و در صورتی که دولت نیز با کسری مواجه شده و توان پرداخت بدهی خود به شرکتهای دارویی را نداشته باشد، مشکلاتی برای این شرکتها ایجاد میکند.
دولت یکی از سرسختترین مشتریان شرکتهای دارویی است و دریافت مطالبات از دولت نیز خود یکی از دشوارترین، چالشهایی است که داروییها با آن دست و پنجه نرم میکنند. در کنار مشکلات داخلی ناشی از کسری بودجه، تحریمهای بینالمللی نیز فشار چندسویه بر داروسازها را افزایش میدهد. از طرفی تحریمها موجب میشود تا دسترسی به تجهیزات و ماشینآلات با کیفیت بسیار سخت شود و حتی ناممکن باشد. از سوی دیگر، تحریمها موجب میشود تا شرکتهای دارویی توان مذاکره با تامینکننده را از دست داده و نتوانند مواد اولیه را به صورت نسیه از مشتری خارجی خریداری کنند. همانطور که اشاره شد، این موضوع سبب ناتوانی شرکتها در تامین سرمایه در گردش میشود. همچنین داروسازهایی که امکان صادرات برای آنها فراهم میشود، بهاجبار محصولات خود را به صورت نسیه میفروشند و به تبع آن پس از نسیهفروشی، شرکتها مجبور به ارائه تخفیف به مشتریان خارجی میشوند.
شرکتهای پخش دارویی کشور
شرکتهای پخش نیز مانند تولیدکنندگان مواد اولیه، این پتانسیل را دارند که بتوانند، بازار فروش خود را بسیار گسترش داده و آن را تقویت کنند. یکی از ریسکهایی که متوجه شرکتهای پخش بوده و میتواند فروش و بازاریابی آنها را به خطر بیندازد، قطعیهای مکرر اینترنت و خطر ملیشدن آن است.
خریداری محصولات از شرکت محصولساز توسط شرکت پخش، به دو صورت انجام میشود. بخشی از خرید به صورت قطعی است؛ به این معنی که تمام ریسکهای قیمتی شامل افزایش یا کاهش نرخ از شرکت محصولساز به شرکت پخش منتقل میشود. بخشی از خریدها هم به صورت امانی است؛ در این روش برخلاف روش قبل، انتقال ریسکی صورت نمیپذیرد. در صورت افزایش یا کاهش قیمت محصولات یا فاسد شدن آنها، مجموعه این ریسکها متوجه شرکت محصولساز است. مدیریت بهینه این امر که چه میزان از خریدها به صورت امانی و چه میزان به صورت قطعی باشد، میتواند ریسک شرکتهای پخش را بهشدت کنترل کند.
شرکتهای پخش دارو محصولات خود را به داروخانهها یا بیمارستانها میفروشند. یکی از ریسکهایی که میتواند، در کمین شرکتهای پخش باشد، فروش عمده محصولات خود به بیمارستانهاست. همانطور که اشاره شد، فروش به بیمارستانها دوره وصول مطالبات را بهشدت افزایش میدهد؛ چرا که در این صورت، طرف حساب شرکتهای پخش، شرکتهای بیمه خواهند بود و با شرایط فعلی کسری بودجه، دریافت مطالبات از دولت و شرکتهای بیمه دولتی کار طاقتفرسایی به نظر میرسد.
شاخصهای جذابیت شرکتهای دارویی
برخلاف سایر شرکتهای بورسی، صنعت دارو به دلیل مشکلات و ریسکهایی که به آنها پرداخته شد، بهشدت به دوره وصول مطالبات حساسیت نشان داده و شرکتهایی که دوره وصول مطالبات آنها بالا باشد، جذابیت خود را برای سرمایهگذاران از دست خواهند داد. بررسی نسبت دوره وصول مطالبات شرکتهای محصولساز در 10سال اخیر نمایانگر آن است که نمادهای «دفرا» و «دعبید»، پایینترین دوره وصول مطالبات و نمادهای «دتولید» و «دفارا»، بیشترین دوره وصول مطالبات را به ثبت رساندهاند. در میان شرکتهای پخش نیز، نماد «پخش» کمترین و نماد «درازی»، بیشترین دوره وصل مطالبات را به خود اختصاص داده است.
یکی دیگر از معیارهایی که میتواند بهعنوان شاخصی برای جذابیت شرکتهای این صنعت عمل کند، نسبت هزینههای مالی به فروش است؛ چرا که در صورت عدمتامین سرمایه در گردش و کاهش نقدینگی، شرکتها مجبور به تامین نقدینگی بهوسیله دریافت وام و در نتیجه پرداخت هزینه آن هستند. روند این نسبت در 10سال اخیر حاکی از آن است که در میان شرکتهای تولیدکننده محصول، نماد «دفرا»، کمترین میزان هزینه مالی نسبت به فروش را داشته و نماد «دروز» بیشترین میزان را دارد. همچنین شرکتهایی که عمده فروش آنها به صورت داروخانهای است، دوره وصول مطالبات کوتاه و فروش نقدی بیشتری خواهند داشت. داشتن تیم بازاریابی قوی هم یکی از مواردی است که میتواند فروش محصولات دارویی را بهبود بخشد. اما در همه مواردی که به آنها اشاره شد، در نهایت مدیریت قوی و اصولی شرکتهای دارویی است که بر وضعیت و عملکرد مالی شرکت از جمله دوره وصول مطالبات، حاشیه سود ناخالص و سایر نسبتهای مالی اثرگذار است.