مطالعه موردی: شهرستان فریدونشهر
ضرورت استقرار ارزش پولی به کار غیربازاری زنان روستایی
یوسف قنبری*، احمد حجاریان** رحیمه انصاری***، فاطمه کیانی**** این مطالعه، پژوهش کاربردی از نوع پیمایشی است که مطالعات اسنادی و کتابخانهای مبنای تدوین چارچوب نظری موضوع، پیشینه تحقیق و ساخت شناسههای سنجش آن است. گردآوری اطلاعات مورد نیاز به روش میدانی و با استفاده از پرسشنامه و با کمک پژوهشهای صورت گرفته تاکنون انجام پذیرفته است. جامعه آماری تحقیق همه خانوارهای روستایی شهرستان فریدونشهر بودند که شامل ۴۳۸۳ خانوار میشدند. نتیجه پژوهش و راهکارها در این تحقیق مشخص شد که میانگین مشارکت زنان روستایی در فعالیتهای کشاورزی محدوده مورد مطالعه حدود ۵۷ درصد است.
یوسف قنبری*، احمد حجاریان** رحیمه انصاری***، فاطمه کیانی**** این مطالعه، پژوهش کاربردی از نوع پیمایشی است که مطالعات اسنادی و کتابخانهای مبنای تدوین چارچوب نظری موضوع، پیشینه تحقیق و ساخت شناسههای سنجش آن است. گردآوری اطلاعات مورد نیاز به روش میدانی و با استفاده از پرسشنامه و با کمک پژوهشهای صورت گرفته تاکنون انجام پذیرفته است. جامعه آماری تحقیق همه خانوارهای روستایی شهرستان فریدونشهر بودند که شامل ۴۳۸۳ خانوار میشدند. نتیجه پژوهش و راهکارها در این تحقیق مشخص شد که میانگین مشارکت زنان روستایی در فعالیتهای کشاورزی محدوده مورد مطالعه حدود ۵۷ درصد است. طبق نتایج آزمون t استودنت به ترتیب سطح مشارکت زنان در پرورش ماکیان ۷۶ درصد، در امور زراعی ۷۵ درصد، در بخش پرورش ماهی قزلآلا ۷۱ درصد، در بخش دامداری ۶۳ درصد، در بخش باغداری ۵۲ درصد، در بخش صنایع دستی ۴۸ درصد، در بخش پرورش زنبور عسل ۴۵ درصد و در بخش تولید گلخانهای ۳۲ درصد بوده که این مشارکت در مراحل مختلف تولید بوده است. از نتایج دیگر این تحقیق این است که هر چند میزان سهمی که زنان در تولید درآمد خانوار دارند ۲۵درصد است، اما مبلغی به عنوان دستمزد به آنها تعلق نمیگیرد و در واقع آنان «کارکنان خانوادگی بدون مزد» هستند، اما به هر حال زنان توانایی مشارکت بیشتری در امور کشاورزی دارند و میتوانند در این حوزه موجب افزایش درآمد و رفاه خانواده باشند. همچنین مشخص شد که از میان عوامل فردی، ۲عامل سن و سواد بر مشارکت زنان موثر هستند، به طوری که با افزایش سن، مشارکت افزایش مییابد ولی با افزایش سواد، مشارکت کاهش پیدا میکند. به عبارتی دیگر، زنان جوان روستایی که تحصیلات بیشتری دارند، تمایل کمتری به امور کشاورزی نشان میدهند. همچنین بر اساس مدل رگرسیون، گام به گام مشخص شد که مهمترین عوامل موثر بر مشارکت زنان، میزان مالکیت آنها، شرکت در کلاسهای آموزشی، سن زنان، بعد خانوار و تعداد دام خانوار بوده است. از آنجا که زنان مسن در این فعالیتها مشارکت بیشتری دارند، در راستای توانمندیسازی آنها و دیگر زنان روستایی کشور، موارد زیر پیشنهاد میشود: ۱- توجه به نقشهای جنسیتی؛ یعنی نیازها و توانمندیهای زنان روستایی در برنامهریزیهای کشاورزی ۲- ضرورت استقرار ارزش پولی بر کار غیربازاری زنان روستایی کشور در فعالیتهای کشاورزی و ایجاد بانک اطلاعاتی از فعالیتهای آنان با هدف برنامهریزیهای بهتر و دقیقتر آموزشی، ترویجی و... ۳- به دلیل اینکه بیشتر زنان روستایی فعال در بخش کشاورزی منطقه (۷۰درصد) بزرگسال هستند و میزان بیسوادی در آنها بالا است، ضرورت دارد که به وضعیت سواد و تحصیلات آنها توجه بیشتری شود و از وسایل کمک آموزشی از قبیل نمایش فیلم، سخنرانی، ارائه نمونههای عینی و مزارع نمونه برای آموزش و ترویج استفاده شود. ۴- به سبب بالا بودن بعد خانوار در منطقه (۱/۵ نفر)، ادامه سیاستهای کنترل جمعیت در کاهش حجم کارهای خانه موثر است و میتواند فرصت بیشتری برای کسب آموزش و دانشافزایی زنان فراهم سازد. ۵- با هدف افزایش اعتمادبهنفس زنان روستایی، آگاهسازی آنان نسبت به استعدادها، تجربیات و نقشی که در کشاورزی دارند، از طریق رسانههای گروهی و کلاسهای آموزشی، ترویجی و... موثراست. * استادیار جغرافیا و برنامهریزی روستایی دانشگاه اصفهان **دانشجوی کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامهریزی روستایی ***دانشجوی کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامهریزی روستایی ***دانشجوی کارشناس ارشد جغرافیا و برنامهریزی روستایی
ارسال نظر