به مناسبت روز ملی سینما
دست پیدا و پنهان دولت در صنعت سینمای ایران
فاطمه باباخانی ورود سینما به ایران مانند بسیاری از پدیدههای دیگر نه از روی یک برنامه جامع، بلکه بر اساس خوشایند شخص شاه اتفاق افتاد. مظفرالدینشاه در محل آبهای گرم معدنی کنترکسویل فرانسه با این وسیله آشنا شد و از ابراهیمخان عکاسباشی خواست یک نمونه از آن را بخرد تا تکنولوژی جدید را به عنوان سوغات برای زنان حرامسرا ببرد. در سالهای بعد نیز دستگاه سینماتوگراف نه برای نمایش عمومی فیلم و کسب درآمد بلکه به عنوان یک سرگرمی برای ثبت لحظههای شخصی درباریان و علایق آنها به کار گرفته شد. تنها در بحبوبه مشروطهخواهی ایرانیان بود که سینماتوگراف نه با کارکرد اجتماعی و اقتصادی، بلکه به عنوان یک ابزار سیاسی از سوی هواداران و مخالفان مشروطه به عرصه عمومی راه یافت.
فاطمه باباخانی ورود سینما به ایران مانند بسیاری از پدیدههای دیگر نه از روی یک برنامه جامع، بلکه بر اساس خوشایند شخص شاه اتفاق افتاد.
مظفرالدینشاه در محل آبهای گرم معدنی کنترکسویل فرانسه با این وسیله آشنا شد و از ابراهیمخان عکاسباشی خواست یک نمونه از آن را بخرد تا تکنولوژی جدید را به عنوان سوغات برای زنان حرامسرا ببرد.
در سالهای بعد نیز دستگاه سینماتوگراف نه برای نمایش عمومی فیلم و کسب درآمد بلکه به عنوان یک سرگرمی برای ثبت لحظههای شخصی درباریان و علایق آنها به کار گرفته شد. تنها در بحبوبه مشروطهخواهی ایرانیان بود که سینماتوگراف نه با کارکرد اجتماعی و اقتصادی، بلکه به عنوان یک ابزار سیاسی از سوی هواداران و مخالفان مشروطه به عرصه عمومی راه یافت. البته در آن دوران روسی خان در پی کسب درآمد از این اختراع تازه نیز بود، اما آن را تنها توانست با حمایت لیاخوف روسی و دیگر هواخواهان این کشور درایران به دست آورد.
«آرداشس باتماگرایان» (معروف به اردشیرخان ارمنی) اولین کسی بود که سینما را به شکل امروزی وارد عرصه عمومی کرد و با پخش سریالهای تارزان به محبوبیتی فزاینده در میان اهالی پایتخت دست یافت.پس از آن دیگر سالنهای سینما در پایتخت افتتاح شدند و به راهکارهایی نظیر استخدام گروه موسیقی و مترجم، ارائه بستنی و لیموناد مجانی، راهاندازی بوفه و حتی گرفتن روزنامه اطلاعات به جای بلیت برای جلب مشتریان خود اقدام کردند.
روی کار آمدن پهلویها راه را برای سینماهای مختلط باز کرد و زنان نیز توانستند در کنار مردان به تماشای فیلم بنشینند. از آن دوره تا وقوع انقلاب اسلامی در ایران سالنهای سینما یکی پس از دیگری افتتاح شده و انواع فیلمهای ایرانی و غیرایرانی در آنها به نمایش درآمدند.
اما سالهای میانی ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ دورهای بود که در آن صنعت سینمای ایران به واسطه ورود فیلمهای دوبله شده صدمه فراوانی دید و نتوانست خود را در این بازار رقابت حفظ کند.
پس از انقلاب و در سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۸ صنعت سینمای ایران به واسطه عدم نمایش فیلمهای خارجی و وجود برنامههای متنوع در شبکههای تلویزیونی روزهای اوج خود را طی کرد؛ این در حالی بود که تعداد سالنهای سینما به واسطه شرایط انقلابی و آتشسوزیها و... به تقریبا نصف کاهش یافته بود. پس از گذشت این دوره با ورود تکنولوژیهای جدید سینما بار دیگر از بازار رقابت بازماند و مخاطبان نیاز خود به نمایش فیلم را از طریق شبکههای تلویزیونی و سایر وسایل ارتباطی پیگیری کردند.
اما چه دلایلی را میتوان برای رکود صنعت سینمای ایران پس از این دوره شکوفایی ذکر کرد؟ آیا ورود شبکههای ارتباطی تازه تنها دلیل عدم رغبت مخاطبان برای ورود به سالنهای سینما است؟ آیا در رویکرد هدایتی، حمایتی و نظارتی دولت که در آن زمان اجرا میشد، تغییری داده شده است؟ به مناسبت روز ملی سینما پروندهای را به پاسخگویی به این پرسشها اختصاص دادیم.
ارسال نظر