چگونه عدم توسعه زیرساخت‌ها، خاموشی را رقم می‌زند؟

به گزارش گروه آنلاین روزنامه دنیای اقتصاد؛ قطعی برق طی سال‌های اخیر زندگی شهروندان و تولید صنایع کشور را با چالش‌های قابل‌توجهی مواجه کرده است. کمبود تولید برق و مشکلات تامین گاز منجر به خاموشی‌های گسترده در فصول گرم و سرد سال شده و اثرات آن به‌طور مستقیم بر زندگی روزمره مردم و فعالیت‌های صنعتی کشور احساس می‌شود.

بر اساس گفته‌های دکتر هاشم اورعی، ظرفیت منصوبه نیروگاهی کشور ۹۳ هزار مگاوات است، در حالی که اوج مصرف برق در ماه‌های خرداد و تیر امسال به ۷۴ هزار مگاوات رسیده است. این بدان معناست که کشور با کسری حدود ۱۸ هزار مگاواتی مواجه بوده است. این وضعیت نه‌تنها به مفهوم ناترازی است، بلکه در حال حاضر بیانگر یک بحران واقعی است. 

اوتاکید می کند که واژه «ناترازی» نمی‌تواند شدت و عمق مشکل را به‌درستی نشان دهد. این واژه توسط مسوولان دولتی ابداع شده تا از بار بحران بکاهد، اما واقعیت آن است که وضعیت کنونی ما چیزی جز بحران برق نیست. 

مشکلات زیرساختی و کاهش بازده نیروگاه‌ها

در حال حاضر یکی از مهمترین عوامل رسیدن به بحران برق عدم توسعه متناسب با رشد جمعیت در سال‌های گذشته است. بر اساس گفته‌های دکتر اورعی در حال حاضر حدود ۳ درصد از ظرفیت نیروگاهی کشور عمر بالای ۴۰ سال و ۱۵ درصد آن عمر بالای ۳۰ سال دارند. به عبارتی، نزدیک به ۲۰ درصد از نیروگاه‌ها فرسوده‌اند. راندمان برخی نیروگاه‌های کشور حدود ۲۰ درصد است و میانگین راندمان نیروگاهی کشور نیز تنها ۳۷ تا ۳۸ درصد است. 

علاوه بر این می توان گفت که از مهر ۱۴۰۲ تا مهر ۱۴۰۳ حدود ۷۰۰۰ مگاوات تقاضا افزایش یافته، در حالی که تنها ۲۲۳۵ مگاوات ظرفیت جدید ایجاد شده است. این یعنی ما توانسته‌ایم فقط یک‌سوم افزایش تقاضا را پوشش دهیم که این خود به معنای ناترازی فزاینده است. اگر روند فعلی ادامه یابد، شاهد قطعی و کمبود برق بیشتر در تمام فصول سال خواهیم بود.

تاثیر  بحران برق بر توسعه صنعتی

دکتر اورعی  معتقد است که نگرانی اصلی قطعی برق در بخش خانگی نیست، بلکه تاثیر  آن بر بخش مولد اقتصادی است. برنامه هفتم توسعه تاکید دارد که رشد سالانه بخش صنعت باید به ۸ درصد برسد، اما وقتی حتی نمی‌توانیم برق دائمی و قابل‌اعتماد برای صنایع موجود تأمین کنیم، این هدف چگونه محقق خواهد شد؟

در حال حاضر  قطعی برق، نه تنها مانع رشد اقتصادی، بلکه چالشی جدی برای توسعه پایدار کشور است. توسعه کشور نیازمند بازنگری جدی در سیاست‌گذاری‌های حوزه انرژی و سرمایه‌گذاری پایدار در این بخش است.

بحرانی بزرگ‌تر از برق

بر اساس آخرین گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس، میانگین ناترازی گاز ایران در طول سال روزانه ۷۳ میلیون مترمکعب است. این رقم تا سال ۱۴۰۶ به ۳۷۳ میلیون مترمکعب خواهد رسید و این تنها میانگین سالانه است. 

مشکل از آنجا شروع می‌شود که سیستم تولید برق کشور به شدت به گاز وابسته شده و هیچ تنوعی در سبد انرژی تعریف نشده است. در واقع، این وابستگی شدید و فقدان برنامه‌ریزی، وضعیت فعلی را رقم زده است.

یک کشور می‌تواند ۱۰۰ درصد برق خود را وابسته به یک حامل انرژی خاص مانند گاز کند، به شرطی که منابع آن حامل به اندازه کافی موجود باشد و در دهه‌های آینده نیز مشکلی در تامین آن وجود نداشته باشد. اما ایران، که ابتدا برق خود را به آب وابسته کرد و با بحران کم‌آبی مواجه شد، اکنون در تامین گاز نیز با چالش‌های بزرگی روبه روست.

دکتر اورعی معتقد است که تمام این مشکلات به ضعف در برنامه‌ریزی برمی‌گردد. این بحران‌ها یک‌شبه ایجاد نشده‌اند و نیازمند سیاست‌گذاری‌های بلندمدت و هوشمندانه بوده‌اند. از سال‌ها پیش هشدار داده شده که ایران ظرفیت‌های قابل توجهی در انرژی‌های تجدیدپذیر مانند باد و خورشید دارد. اگر از همان زمان سرمایه‌گذاری‌ها شروع میشد، امروز حداقل 25 درصد از سبد انرژی الکتریکی کشورمتعلق به منابع تجدیدپذیر بود. این درحالی است که تنها 0.6 درصد از سهم از برق مصرفی کشور از منابع تجدیدپذیر است.

در نهایت می توان گفت که برای بهره‌برداری بهتر از این منابع، نیاز به تغییرات اساسی در سیاست‌گذاری‌ها وجود دارد. برای مثال هدف‌گذاری برای رسیدن به ۱۰ درصد از مصرف برق کشور از انرژی‌های تجدیدپذیر در ۵ سال اول و افزایش این سهم به ۲۵ درصد در ۵ سال بعد و توسعه صنعت انرژی تجدیدپذیر به‌عنوان بخشی از اقتصاد ملی، با تمرکز بر افزایش اشتغال و سهم در تولید ناخالص داخلی (GDP) یکی از راهکارهای موثر برای خروج از بحران فعلی است. 

شما م یتوانید با مراجعه به کانال تلگرام روزنامه دنیای اقتصاد، کست‌باکس و شنوتو فایل کامل این قسمت از رصدخانه اقتصاد را بشنوید.