رونق همپیمایی نیاز به کار فرهنگی دارد - ۲۳ آذر ۹۱
دکتر خاکساری در یک نگاه
دکتر علی خاکساری، عضو هیات علمی دانشکده جامعهشناسی دانشگاه علامه طباطبایی، و نیز عضو جامعه مهندسان ترافیک و حمل و نقل ایران است. وی که مدرک دکترای خود را در زمینه برنامهریزی شهری و منطقهای (گرایش برنامهریزی حمل و نقل و ترافیک)، از دانشگاه ولز-کاردیف انگلستان در سال ۱۹۹۶ میلادی (۱۳۷۵ شمسی) دریافت کرده، در سالهای اخیر بخش عمده انرژی خود را به تدریس و پژوهش در حوزه برنامهریزی حملونقل اختصاص داده است.
دکترخاکساری که سوابقی مانند معاونت دانشجویی و فرهنگی، معاونت آموزشی و پژوهشی دانشگاه علامه طباطبایی و همچنین ریاست گروه برنامهریزی اجتماعی را در دانشکده جامعهشناسی دانشگاه علامه طباطبایی در کارنامه خود دارد، مقالات پژوهشی مختلفی در زمینه «همپیمایی» (carpooling) به نگارش درآورده، ضمن آنکه استاد راهنمای چندین پایاننامه دانشگاهی هم در رابطه با این موضوع بوده است.
دکتر خاکساری در یک نگاه
دکتر علی خاکساری، عضو هیات علمی دانشکده جامعهشناسی دانشگاه علامه طباطبایی، و نیز عضو جامعه مهندسان ترافیک و حمل و نقل ایران است. وی که مدرک دکترای خود را در زمینه برنامهریزی شهری و منطقهای (گرایش برنامهریزی حمل و نقل و ترافیک)، از دانشگاه ولز-کاردیف انگلستان در سال 1996 میلادی (1375 شمسی) دریافت کرده، در سالهای اخیر بخش عمده انرژی خود را به تدریس و پژوهش در حوزه برنامهریزی حملونقل اختصاص داده است.
دکترخاکساری که سوابقی مانند معاونت دانشجویی و فرهنگی، معاونت آموزشی و پژوهشی دانشگاه علامه طباطبایی و همچنین ریاست گروه برنامهریزی اجتماعی را در دانشکده جامعهشناسی دانشگاه علامه طباطبایی در کارنامه خود دارد، مقالات پژوهشی مختلفی در زمینه «همپیمایی» (carpooling) به نگارش درآورده، ضمن آنکه استاد راهنمای چندین پایاننامه دانشگاهی هم در رابطه با این موضوع بوده است.
همپیمایی (Carpooling)، به طور خلاصه، روشی است برای استفاده بهینه از ظرفیت خالی خودروهای شخصی. این روش، زیرمجموعهای از شیوههای مدیریت تقاضای سفر است که به جای تاکید بر افزایش ظرفیت خیابانها و اتوبانها، بر استفاده از ظرفیت زیرساختهای موجود توجه دارد.
در «همپیمایی»، افرادی که محل زندگی و کارشان در یک محدوده واقع شده است، از طریق وبسایتها و سامانههای اطلاعرسانی یکدیگر را پیدا میکنند و با هم قرار میگذارند که با یک وسیله نقلیه شخصی تردد کنند و همه افراد هر روز با خودروی شخصی جداگانه سفر نکنند. همپیمایی مبتنی بر وجود سرمایه اجتماعی و روحیه مشارکت و همکاری و درنهایت، بهرهمندی از صرفهجویی اقتصادی برای طرفین استفادهکننده از خودروی اشتراکی است. امروزه، رفع مشکل ترافیک و آلودگی هوای شهر تهران به یکی از اصلیترین نگرانیهای مدیران و مسوولان تبدیل شده است. از یک سو روزانه قریب به ۲۰۰۰ خودرو به جمع خودروهای موجود شهر تهران افزوده میشود و از سوی دیگر زیرساختهای لازم برای تردد خودروهای موجود، بهویژه در زمانهای اوج ترافیک وجود ندارد. هزینههای سرسامآوری که استفاده از خودروی شخصی بر اقتصاد کشور تحمیل میکند نیز از دیگر دلایلی است که بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران به دنبال راهچارههای مختلفی در این زمینه میگردند. یکی از این راهها گسترش فرهنگ «همپیمایی» است. دکترعلی خاکساری، به عنوان فردی که سابقه پژوهشی قابلتوجهی درزمینه بررسی تجربه کشورهای مختلف
در این زمینه داشته و در سالهای اخیر استاد راهنمای چندین پایاننامه در این زمینه بوده، بر این اعتقاد است که برای رفع معضل ترافیک شهرهای بزرگ از جمله تهران و همچنین صرفهجویی در مصرف سوخت و هزینهها و درنهایت، حفظ محیط زیست، باید فرهنگ «همپیمایی» در جامعه ایران رواج یابد. البته از نظر وی، به دلیل موانعی که فرهنگ سنتی ما دارد، با وجود تلاشهایی که برای به وجود آوردن زیرساختهای این مهم در چند سال اخیر صورت گرفته است، هنوز این کار در ایران صورت نگرفته است. به نظر میرسد برای آشنایی با موضوعی کمتر شناختهشده همچون «همپیمایی»، خوب است پای صحبتهای علی خاکساری بنشینیم:
با توجه به این که مفهوم همپیمایی (Carpooling) یک موضوع تا حدی ناشناخته و جدید برای شهروندان ایرانی و مخاطبان روزنامه ما است، به عنوان سوال اول، از شما میخواهم یک توضیح کلی در مورد این پدیده و تاریخچه آن برای آشنایی بیشتر خوانندگان بدهید.
مفهوم همپیمایی که در واقع ترجمه واژه (Carpooling) است، به این معنا میباشد که تعدادی از شهروندان به صورت مشترک از یک خودروی شخصی برای رفتوآمدهای درونشهری استفاده کنند. به زبان دیگر، افرادی که محدوده منزل و محل کار آنها به هم نزدیک است یا محدوده منزل و محل کارشان در یک مسیر قرار دارد، به جای آنکه هر روز هر دو نفر یا هر چند نفر از وسیله نقلیه شخصی جداگانه استفاده کنند، از طریق سامانههای هماهنگی که با هم میکنند، با هم قرار بگذارند و استفاده از وسیله نقلیه شخصی را بین خودشان توزیع کنند؛ یعنی هر روز فقط یک نفر خودروی شخصی با خودش بیاورد و دیگران را سوار کند.
این امر، درواقع، دو اثر عمده میتواند داشته باشد: یکی اینکه از میزان خودروهای تکسرنشین در سطح شهر به نسبت قابلتوجهی میکاهد. دوم اینکه این فرصت را به مدیران و برنامهریزان شهری میدهد که در جهت تامین بخشی از نیازهای حمل و نقل عمومی و عرضه آن به شهروندان بتوانند بهتر عمل کنند.
آقای دکتر، ایده «همپیمایی» (Carpooling)، از چه زمانی برای نخستین بار مطرح شد؟
از لحاظ تاریخی، طرح چنین ایدهای، برمیگردد به زمانی که در ایالات متحده آمریکا با توجه به گران شدن بنزین و سوخت، مردم به این روش روی آوردند. در میانه دهه ۷۰ میلادی، شاهد رشد رونق «همپیمایی» در میان شهروندان امریکایی بودیم و پس از آن نیز در دیگر کشورهای پیشرفته دنیا این امر گسترش پیدا کرد.
در مجموع، زمانی که هزینههای استفاده از خودروی شخصی بالا میرود، یکی از راهکارهای صرفهجویی هزینههای سوخت شهروندان، توسعه «همپیمایی» است. اما توجه به مقوله «همپیمایی» به صورت دقیق و علمی و برنامهریزیشده، در دو دهه اخیر بیشتر در دنیا مطرح شده است و در کشورهای مختلف رواج پیدا کرده است. درواقع، با توجه به مزیتهای اقتصادی و زیستمحیطی، این پدیده در میان شهروندان کشورهای مختلف، رواج گستردهتری پیدا کرد.
وضعیت همپیمایی در ایران چگونه است؟ آیا تلاشهایی برای ورود این موضوع به ایران صورت گرفته است؟ علتهای عدم گسترش این پدیده را در ایران چه چیزی میدانید؟
در شرایط فعلی، ما در ایران، مفهوم همپیمایی را به شکل قانونی و رسمیاش نداریم. این امر میتواند علتهای مختلفی داشته باشد که از نظر من، عمدهترین مساله در این میان، مباحث اقتصادی است. درواقع، در کشور ما هزینههای استفاده از خودروی شخصی در مقایسه با کشورهای دیگر، خصوصا کشورهای پیشرفتهتر، بسیار پایین است. در کنار آن در سبد هزینههای خانوادههای ایرانی، نیز مقدار اندکی را تشکیل میدهد. در نتیجه، این امر انگیزه زیادی به شهروندان و افراد نمیدهد که به سمت استفاده از این روش بروند، در حالی که در کشورهای توسعهیافتهتر و حتی در کشورهای کمترتوسعهیافته، به قدری هزینههای استفاده از خودروی شخصی بالا است که همه به دنبال این راهکار رفتهاند.
شما در صحبتهای خود، به بُعد اقتصادی این موضوع اشاره کردید، اما آیا به نظر شما ابعاد دیگری از جمله مسائل فرهنگی و اجتماعی، دلیل عدم گسترش این پدیده در جامعه ایران نمیتواند باشد؟
قطعا، یکی از عوامل مهم عدم گسترش همپیمایی در ایران، ابعاد اجتماعی و فرهنگی و تبعاتی است که در این زمینه در جامعه ایران دارد. با توجه به اینکه کشور ما یک فرهنگ سنتی و اسلامی دارد، برخی موانع برای گسترش این پدیده در آن وجود دارد. یکی از عمدهترین آنها بحث تفکیک جنسیتی میان مردان و زنان است:
شما تصور کنید که وضعیت کلی اجتماعی و فرهنگی جامعه ما، به گونهای است که خیلیها نمیتوانند بپذیرند که یک آقا و خانم با هم قرار بگذارند که با یک خودروی شخصی مشترک سفر درونشهری بکنند. این موانع فرهنگی و اجتماعی شاید یکی از دلایل عمده و مهم عدمتوجه لازم مدیران شهری به مقوله همپیمایی بوده باشد.
درواقع، من بر این نظر هستم که با وجود مزایای زیادی که این مقوله برای مدیریت ترافیک و نیز مدیریت مصرف سوخت در کشور دارد، برخی از مدیران شهری ما برای آنکه درگیر مسائل فرهنگی و اجتماعی و تبعات آن نشوند، کلا به این امر بیتوجهی کردهاند و هیچ تلاشی هم برای تطبیق دادن این پدیده با فرهنگ جاری مردم ایران نکردهاند و نخواستهاند که مردم را در این زمینه توجیه کنند.
از نظر شما برای اجرایی شدن این طرح در ایران، کشور ما چه شباهتهایی با کشورهای دیگر دارد؟
در زمینه اصول اولیه و عمده این طرح، تمامی کشورهای جهان با همدیگر شباهت دارند. درواقع، این یک راه کار علمی و مدون و تجربهشده در بسیاری از کشورهای جهان است و در زمینه توسعه پایدار شهری بسیار موثر و مفید است. درنتیجه، در هر کجا که بخواهد اجرا شود، یک سری اصول کلی و مشترک دارد. و قطعا کارایی لازم خود را خواهد داشت، اما همان طور که گفته شد کشور ما به دلایل فرهنگی و اجتماعی تفاوتهایی با دیگر کشورهای جهان دارد که همین امر هم باید مورد توجه مدیران شهری قرار بگیرد تا با توجه به جنبههای مثبت اقتصادی و زیستمحیطی این موضوع، بتوانند آن را در کشور ما جا بیاندازند.
آیا تاکنون تلاشهایی در زمینه اجرایی کردن همپیمایی در ایران صورت گرفته است؟ نتایج این تلاشها چه بوده است؟ آیا ما امکانات و زیرساختهای لازم را برای اجرایی کردن این طرح داریم؟
در یک دهه گذشته گاهی این موضوع در میان مدیران شهری مطرح شده است، حتی سازمان حمل و نقل شهری شهرداری تهران در این زمینه وارد شد، اما به دلایلی که ذکر آن رفت چندان موضوع پیگیری نشد. در کشور ما زیرساختها برای اجرایی شدن این طرح وجود دارد، اما از آن طرف باید بگویم انگیزه و ارادهای در این زمینه، هم در میان مدیران شهری و هم در میان خود شهروندان وجود ندارد. از یک طرف مدیران شهری به دلیل پرهیز از داخل شدن در مسائل فرهنگی و اجتماعی، که بعضا ممکن است بروز کند، انگیزهای در این زمینه ندارند و هم خود مردم به دلایل اقتصادی، چندان نیازی حس نمیکنند.
همانطور که خود شما قطعا بهتر میدانید، وضعیت حمل ونقل عمومی شهری خصوصا در شهرهای بزرگ مثل تهران، چندان مطلوب و رضایتبخش نیست، به نظر شما اجرای طرحی همچون همپیمایی، آیا به برونرفت از این وضعیت فعلی حمل و نقل عمومی و شهری کمکی میکند؟
وضعیت کشور ما در حمل و نقل عمومی، هم به لحاظ کیفیت و هم از نظر کمیت، پاسخگوی تقاضای سفرهای شهری به خصوص در تهران نیست. شهرداری تهران در چند سال گذشته تلاشها و اقدامات خوب و قابل ستایشی انجام داده است و وضعیت از لحاظ کیفی و کمّی بهتر شده است، اما درواقع همچنان با توجه به تقاضاهای زیاد سفرهای درونشهری، این اقدامات نتوانسته است آنجور که باید شاید عرضه و تقاضا را متعادل بکند. به نظر من توسعه روش همپیمایی میتواند به شهرداری و دولت و دیگر ارگانهای مربوطه کمک کند تا بخشی از تقاضاها را به این سمت هدایت کنند و پاسخگوی نیازهای روزافزون شهروندان باشند و نیز برای متقاضیان سفرهای درون شهری و شهروندان وضعیت رضایتبخشتری را به وجود بیاورد. درواقع، این پدیده با سرمایهگذاری اندک میتواند بخش عمدهای از معضلات حملونقل شهری را کاهش دهد.
از نظر شما به عنوان یک کارشناس حملونقل شهری و صاحبنظر در این زمینه در شرایط فعلی با توجه به توصیفاتی که کردید، چه راهکارهای عملی برای اجرا و گسترش موضوع همپیمایی وجود دارد؟
راهکار عملی این است که مدیران شهری به این باور برسند که این شیوه میتواند بخشی از تقاضای حملونقل شهری را بدون نیاز به سرمایهگذاری کلان پوشش بدهد. در کنار آن باید قوانین و مقررات دقیق و اجرایی هم تدوین شود تا ضمن تسهیل اجرایی شدن این طرح با نظارتهای مناسب، بسیاری از دغدغههای فرهنگی و اجتماعی و همچنین بحث حس اعتماد و امنیت را در میان شهروندان پاسخ بدهد.
بهطور مثال، این طرح در کشورهای دیگر در حال اجراست و با هماهنگیها و توافقاتی که بین خود شهروندان صورت میگیرد، مشکل خاصی از جهت برخوردهای اجتماعی و فرهنگی و همچنین امنیتی و هزینهها و... بروز نمیکند.
مثلا، افرادی که ارائهدهنده این روش هستند با ارائه یک فرم نظرخواهی ویژگیهای فردی و اخلاقی، افراد متقاضی را شناسایی میکنند. بر همان مبنا تلاش میکنند که افرادی را همسفر کنند که از نظرهای مختلف شباهت بیشتر و همخوانی توافق بیشتری با هم دارند. این توافقات حتی تا موارد بسیار ریز و جزئی، همچون نوع موج رادیویی که یک فرد تمایل به شنیدن آن دارد یا ادکلنی که استفاده میکند یا سیگاری بودن یا نبودن فرد نیز میرسد، لذا با در نظر گرفتن تمامی این موارد، میتوان انتظار داشت که کمترین تنشها و تضادها و مشکلات بین ارائهدهنده همپیمایی و همسفرهایش پیش بیاد. با توجه به این مواردی که گفته شد، از نظر من با کار فرهنگی و اطلاعرسانی درست از یک سو، و از آن سو هم وضع قوانین و مقررات لازم، میتوان همپیمایی را در ایران گسترش داد و از این فرصت خوب برای حل بخشی از معضلات ترافیکی، حمل و نقل عمومی و محیط زیستی استفاده کرد. در کنار آن منافع اقتصادی سریع و آنی هم به شهروندان و خانوارهای ایرانی رساند. در نتیجه، مدیران شهری ما باید بیش از گذشته، به امر «همپیمایی» و اجرایی شدن آن در شهرهای کشور خصوصا شهرهای بزرگ و از همه مهمتر،
شهر تهران توجه بکنند.
ارسال نظر