فیلمی برای پایان دنیا - ۳۰ آذر ۹۱
شیوا بلوریان
بازیگر
در شرایطی که همه ابناء بشر دارند خود را برای پایان جهان آماده میکنند؛ من هم به شما پیشنهاد میکنم در کاناپه فرو بروید و خود را غرق در افسانهای بکنید که هالیوود هم خودش را در آن شریک کرده و میخواهد به ما تلقین کند که تنها راه نجات از پایان دنیا، سوارشدن بر آن سفینه عجیب و زندگی در شرایط اورژانسی با پدیدههای درجه یکی است که سیاستمداران دلشان نیامده آنها هم نابود شوند. رولند امریخ در کار تازهاش پا را فراتر میگذارد و تصاویری از ویرانی تمدن شهری خلق میکند که مشابه آن تا پیش از این در هیچ فیلم سینماییای به نمایش درنیامده است.
بازیگر
در شرایطی که همه ابناء بشر دارند خود را برای پایان جهان آماده میکنند؛ من هم به شما پیشنهاد میکنم در کاناپه فرو بروید و خود را غرق در افسانهای بکنید که هالیوود هم خودش را در آن شریک کرده و میخواهد به ما تلقین کند که تنها راه نجات از پایان دنیا، سوارشدن بر آن سفینه عجیب و زندگی در شرایط اورژانسی با پدیدههای درجه یکی است که سیاستمداران دلشان نیامده آنها هم نابود شوند. رولند امریخ در کار تازهاش پا را فراتر میگذارد و تصاویری از ویرانی تمدن شهری خلق میکند که مشابه آن تا پیش از این در هیچ فیلم سینماییای به نمایش درنیامده است.
شیوا بلوریان
بازیگر
در شرایطی که همه ابناء بشر دارند خود را برای پایان جهان آماده میکنند؛ من هم به شما پیشنهاد میکنم در کاناپه فرو بروید و خود را غرق در افسانهای بکنید که هالیوود هم خودش را در آن شریک کرده و میخواهد به ما تلقین کند که تنها راه نجات از پایان دنیا، سوارشدن بر آن سفینه عجیب و زندگی در شرایط اورژانسی با پدیدههای درجه یکی است که سیاستمداران دلشان نیامده آنها هم نابود شوند. رولند امریخ در کار تازهاش پا را فراتر میگذارد و تصاویری از ویرانی تمدن شهری خلق میکند که مشابه آن تا پیش از این در هیچ فیلم سینماییای به نمایش درنیامده است. همه مردم جهان به استثنای 400 هزار نفر، در «2012» محکوم به یک مرگ تلخ و سخت میشوند، این فیلم اگرچه براساس پیشگویی اقوام مایایی ساکن در نواحی مرکزی آمریکا، این سال را به عنوان پایان جهان انتخاب کرده، اما با استفاده از مضمونی علمی - تخیلی داستان را بهپیش میبرد. 2012 با صحنههایی از ارتعاشات عظیم و غیرعادی خورشید آغاز میشود که به سوی زمین روانه میشود، یک محقق هندی برای اولین بار در سال 2009 متوجه این ارتعاشات میشود و تاثیر آن بر فعالشدن هسته مذاب زمین را با یک محقق آمریکایی در میان میگذارد. آدریان زمینشناس آمریکایی به هند میرود تا گزارشی از این موضوع برای هیات حاکمه آمریکا ببرد. امواج و نیروهای متصاعد از این تشعشات باعث شده درجه حرارت هسته زمین به سرعت افزایش یابد و این ماجرا بهزودی موجب فوران هسته زمین، زلزلههای پیدرپی و بالاآمدن سطح آب دریاها میشود. این اتفاقات در نهایت به آب گرفتگی سراسر زمین و نابودی ساکنان این سیاره در سال 2012 خواهد انجامید....
اگرچه ضعفهای تکنیکی در پیوستگی ساخت داستانی خصوصا در شکل عجیب و غریب نجات یافتن قهرمان داستان از بلایای طبیعی دائما تکرار میشود، اما جلوههای بصری شگفتانگیز و جدید و حوادث هولناکی که یکی پس از دیگری اتفاق میافتد بیننده را سرگرم میکند و مهمتر از این دو، ایده پایان دنیا در عین ادامه دنیا است که پایه حوادث داستان قرار گرفته است. همه اینها به اضافه پیامهای سیاسی و فرهنگی مدنظر رولند امریخ، این فیلم را در جایگاهی فراتر از یک اکشن علمی- تخیلی صرف قرار میدهد. نویسندگان فیلمنامه تلاش کردهاند داستان پایان تدریجی جهان را با اتکا به اکتشافات علمی وقایع فیزیکی مستند کنند تا برای بینندگان که با قواعد فیزیک جدید فکر میکنند و زندگی میکنند، اقناع کننده باشد. زمان پایان جهان اما از یک داستان افسانهای اقوام مایایی گرفته شده که سال ۲۰۱۲ را سال پایان جهان میداند. در این میان نحوه نجات برگزیدگان نسل بشر و آغاز دوباره جهان از این ماجرای هولناک، برگرفته از داستان حضرت نوح است.
بر اساس این داستان، باید یک جفت از نر و ماده همه حیوانات، در کنار 400 هزار نفر از برگزیدگان کشورهای قدرتمند جهان در زمان مقرر به سوی سفینه بزرگی که یادآور کشتی نوح است فراخوانده شوند تا نسل بشر نجات یابد. در این میان عموم ساکنان زمین محکوم به مرگاند، حتی دانشمند هندی که برای اولین بار این اتفاق را پیش بینی کرده است. اگرچه استفاده از داستان نوح، فضای جدیدی در فیلمهای آخرالزمانی گشوده، اما نگاه به ادیان در این فیلم کاملا حسابشده بوده است. خلاصه اینکه در شرایطی که همه دوست دارند ما را سرکار بگذارند، بد نیست برای پرکردن اوقات فراغت کمی هم خودمان خودمان را سر کار بگذاریم...
بازیگر
در شرایطی که همه ابناء بشر دارند خود را برای پایان جهان آماده میکنند؛ من هم به شما پیشنهاد میکنم در کاناپه فرو بروید و خود را غرق در افسانهای بکنید که هالیوود هم خودش را در آن شریک کرده و میخواهد به ما تلقین کند که تنها راه نجات از پایان دنیا، سوارشدن بر آن سفینه عجیب و زندگی در شرایط اورژانسی با پدیدههای درجه یکی است که سیاستمداران دلشان نیامده آنها هم نابود شوند. رولند امریخ در کار تازهاش پا را فراتر میگذارد و تصاویری از ویرانی تمدن شهری خلق میکند که مشابه آن تا پیش از این در هیچ فیلم سینماییای به نمایش درنیامده است. همه مردم جهان به استثنای 400 هزار نفر، در «2012» محکوم به یک مرگ تلخ و سخت میشوند، این فیلم اگرچه براساس پیشگویی اقوام مایایی ساکن در نواحی مرکزی آمریکا، این سال را به عنوان پایان جهان انتخاب کرده، اما با استفاده از مضمونی علمی - تخیلی داستان را بهپیش میبرد. 2012 با صحنههایی از ارتعاشات عظیم و غیرعادی خورشید آغاز میشود که به سوی زمین روانه میشود، یک محقق هندی برای اولین بار در سال 2009 متوجه این ارتعاشات میشود و تاثیر آن بر فعالشدن هسته مذاب زمین را با یک محقق آمریکایی در میان میگذارد. آدریان زمینشناس آمریکایی به هند میرود تا گزارشی از این موضوع برای هیات حاکمه آمریکا ببرد. امواج و نیروهای متصاعد از این تشعشات باعث شده درجه حرارت هسته زمین به سرعت افزایش یابد و این ماجرا بهزودی موجب فوران هسته زمین، زلزلههای پیدرپی و بالاآمدن سطح آب دریاها میشود. این اتفاقات در نهایت به آب گرفتگی سراسر زمین و نابودی ساکنان این سیاره در سال 2012 خواهد انجامید....
اگرچه ضعفهای تکنیکی در پیوستگی ساخت داستانی خصوصا در شکل عجیب و غریب نجات یافتن قهرمان داستان از بلایای طبیعی دائما تکرار میشود، اما جلوههای بصری شگفتانگیز و جدید و حوادث هولناکی که یکی پس از دیگری اتفاق میافتد بیننده را سرگرم میکند و مهمتر از این دو، ایده پایان دنیا در عین ادامه دنیا است که پایه حوادث داستان قرار گرفته است. همه اینها به اضافه پیامهای سیاسی و فرهنگی مدنظر رولند امریخ، این فیلم را در جایگاهی فراتر از یک اکشن علمی- تخیلی صرف قرار میدهد. نویسندگان فیلمنامه تلاش کردهاند داستان پایان تدریجی جهان را با اتکا به اکتشافات علمی وقایع فیزیکی مستند کنند تا برای بینندگان که با قواعد فیزیک جدید فکر میکنند و زندگی میکنند، اقناع کننده باشد. زمان پایان جهان اما از یک داستان افسانهای اقوام مایایی گرفته شده که سال ۲۰۱۲ را سال پایان جهان میداند. در این میان نحوه نجات برگزیدگان نسل بشر و آغاز دوباره جهان از این ماجرای هولناک، برگرفته از داستان حضرت نوح است.
بر اساس این داستان، باید یک جفت از نر و ماده همه حیوانات، در کنار 400 هزار نفر از برگزیدگان کشورهای قدرتمند جهان در زمان مقرر به سوی سفینه بزرگی که یادآور کشتی نوح است فراخوانده شوند تا نسل بشر نجات یابد. در این میان عموم ساکنان زمین محکوم به مرگاند، حتی دانشمند هندی که برای اولین بار این اتفاق را پیش بینی کرده است. اگرچه استفاده از داستان نوح، فضای جدیدی در فیلمهای آخرالزمانی گشوده، اما نگاه به ادیان در این فیلم کاملا حسابشده بوده است. خلاصه اینکه در شرایطی که همه دوست دارند ما را سرکار بگذارند، بد نیست برای پرکردن اوقات فراغت کمی هم خودمان خودمان را سر کار بگذاریم...
ارسال نظر