ساحل پیمایی و مریخ نوردی - ۵ بهمن ۹۱
عبدالقیوم کدخدایی و بابک خیابانی
برگزاری همایش ساحل پیمایی و مریخنوردی اسفندماه سال گذشته توسط هیات کوهنوردی شهرستان چابهار با استقبال گستردهای مواجه شد، به گونهای که این هیات تصمیم گرفت آن را اسفند امسال نیز برگزار کند. جشنوارهای که شرکتکنندگان در آن در چهار روز و سه شب ۶۰ کیلومتر در سواحل دریای عمان و کوههای مینیاتوری گام مینهند. آنچه در زیر میخوانید گزارشی است از برنامهای که سال گذشته توسط این هیات برگزار شد. صبح زود روز سوم اسفند در مینیبوسهای مملو از کوهنوردان و گردشگران مشتاق دیدن دریا برای شنیدن صدای موجها و آواز مرغان دریایی به نقطه شروع برنامه در محلی به نام دریا بزرگ رسیدیم.
برگزاری همایش ساحل پیمایی و مریخنوردی اسفندماه سال گذشته توسط هیات کوهنوردی شهرستان چابهار با استقبال گستردهای مواجه شد، به گونهای که این هیات تصمیم گرفت آن را اسفند امسال نیز برگزار کند. جشنوارهای که شرکتکنندگان در آن در چهار روز و سه شب ۶۰ کیلومتر در سواحل دریای عمان و کوههای مینیاتوری گام مینهند. آنچه در زیر میخوانید گزارشی است از برنامهای که سال گذشته توسط این هیات برگزار شد. صبح زود روز سوم اسفند در مینیبوسهای مملو از کوهنوردان و گردشگران مشتاق دیدن دریا برای شنیدن صدای موجها و آواز مرغان دریایی به نقطه شروع برنامه در محلی به نام دریا بزرگ رسیدیم.
عبدالقیوم کدخدایی و بابک خیابانی
برگزاری همایش ساحل پیمایی و مریخنوردی اسفندماه سال گذشته توسط هیات کوهنوردی شهرستان چابهار با استقبال گستردهای مواجه شد، به گونهای که این هیات تصمیم گرفت آن را اسفند امسال نیز برگزار کند. جشنوارهای که شرکتکنندگان در آن در چهار روز و سه شب ۶۰ کیلومتر در سواحل دریای عمان و کوههای مینیاتوری گام مینهند. آنچه در زیر میخوانید گزارشی است از برنامهای که سال گذشته توسط این هیات برگزار شد. صبح زود روز سوم اسفند در مینیبوسهای مملو از کوهنوردان و گردشگران مشتاق دیدن دریا برای شنیدن صدای موجها و آواز مرغان دریایی به نقطه شروع برنامه در محلی به نام دریا بزرگ رسیدیم. بعد از گرفتن عکس یادگاری و گرفتن کارت ورود و شناسایی، شروع به ساحلپیمایی کردیم. مسیری که باید در روز اول میپیمودیم حدود ۱۸ کیلومتر در ساحل ماسهای و خاکی و صخرهای بکر و دستنخورده بود. در میان این راه به اسکله صیادی روستای رمین رسیدیم. صیادان رمینی کوهنوردان و گردشگران را به قایقسواری و لنجسواری دعوت کردند؛ ما نیز این دعوت را اجابت کرده و ساعتی را به گشتوگذار در دریای عمان گذراندیم. پس از قایقسواری، ساعت ۱۴ برای ناهار نزدیک ساحل زیر یک درخت بزرک کهنسال سرسبز به نام مکر زن که از عمرش حداقل ۵۰۰ سال میگذرد، اطراق کردیم و سپس در مسیر ساحلی به راهمان ادامه دادیم. همراهان کوهنورد که همیشه با کفش و پوتین برای فتح قلهها میرفتند، این بار با پای برهنه بر روی صخرههایی گام مینهادند که از برخورد امواج با آنها صدایی غرش مانند برمیخاست. راه رفتن بر صخرهها گرچه آسان نبود، اما لذتی داشت که میشد از خیر راحتی قدم نهادن با کفش گذشت. در هر ۵ کیلومتر لب ساحل پاتوق کرده، چای دم میکردیم و از نزدیکی در کنار دریا لذت میبردیم. در مسیر ساحلپیمایی به جایی رسیدیم (ضمن اینکه بچههای هلال احمر هم آنجا برایمان پایگاه زده بودند.) که باورنکردنی بود. تمام کوهنوردان وگردشگران که اغلب نقاط ایران و بلکه خارج از ایران را هم دیده بودند، آنجا را جالب و بینظیر میدانستند. دریا، کویر و جنگل در یک نقطه جمع شده بودند- دریا از یک طرف وتپههای کویری از سمت دیگر و درختان به هم پیوسته- خط ساحل را ادامه دادیم تا به محل برپایی کمپ رسیدیم. برخلاف تصورمان پیمایش ۱۸ کیلومتر به جای خستگی بر نشاط ما افزوده بود. شروع به برپایی کمپ و علم کردن چادرها کرده و شب را نیز به برگزاری مسابقه ماهیگیری و شبنشینی سپری کردیم.
صبح زود روز بعد از خواب برخاسته و با جمع کردن چادرها، بستن کوله پشتی و صرف صبحانه به راهمان ادامه دادیم. در میان صخرها تونلهایی از آب وجود داشت که همگی ما را حیرتزده کرده بود، اغلب ما آرزوی تمام نشدن آن را میکردیم، اما ساعتی نگذشت که به کشتی خاک خورده رسیدیم. پس از بازدید از این کشتی به راهمان در سواحل دریای نیلگون عمان ادامه دادیم. در ساعت فراغت همراهان کوهنورد به درست کردن مجسمههای خاکی پرداختند و بعضی نیز خودشان را با شنها پوشاندند تا خستگی بدنشان رفع شود. با بازی و پاکسازی ساحل مسیر 18 کیلومتری دوم پایان یافت و ما به کمپ مینیاتوی رسیدیم. در کمپ به واسطه داشتن آلاچیق، نیازی به برپایی چادر نداشیم. ساعت 3 نهار صرف کردیم و بعد از آن مسابقه تیراندازی آغاز شد؛ روز دوم را با سرگرمیهای دیگر نظیر ماهیگیری به شب رساندیم. شبنشینی و برگزاری مسابقات سرگرمی شروه دیگر برنامههای آن روز بود.
همچنین در آن شب مهمان یکی از سرداران منطقه بودیم که مارا برای شام به تنورچه دعوت کرد. در تنورچه یک گوسفند کامل را روی آتش کباب میکنند، آن شب حدود ۲۴ گوسفند برای غذای اعضای جشنواره در نظر گرفته بودند. صبح روز بعد به طرف کوههای مریخی حرکت کردیم. در پیمایش کوههای مریخی هر چند قدم که راه میرفتیم به پشت سرمان را که نگاه میکردیم و میدیدم که کوهای پشت سرمان بسته شده و راه برگشت نداریم. در اینجا چند نفر گم شدند که با واسطه شلیک توانستند ما را پیدا کنند. در انتهای کوههای مریخی مسابقات مریخنوردی گذاشتیم؛ شرکتکنندگان استانهای خراسان شمالی و خراسان جنوبی و یزد نفر اول تا سوم شدند.
در راه برگشت به کمپ در یک ردیف و به همدیگر چسبیده حرکت کردیم تا جا نمانیم. صرف ناهار و پس از آن بازگشت به چابهار، دیگر برنامههای این روز بود. پس از آن نیز از مناطق آزاد و کوه گلفشان بازدید کردیم.
برگزاری همایش ساحل پیمایی و مریخنوردی اسفندماه سال گذشته توسط هیات کوهنوردی شهرستان چابهار با استقبال گستردهای مواجه شد، به گونهای که این هیات تصمیم گرفت آن را اسفند امسال نیز برگزار کند. جشنوارهای که شرکتکنندگان در آن در چهار روز و سه شب ۶۰ کیلومتر در سواحل دریای عمان و کوههای مینیاتوری گام مینهند. آنچه در زیر میخوانید گزارشی است از برنامهای که سال گذشته توسط این هیات برگزار شد. صبح زود روز سوم اسفند در مینیبوسهای مملو از کوهنوردان و گردشگران مشتاق دیدن دریا برای شنیدن صدای موجها و آواز مرغان دریایی به نقطه شروع برنامه در محلی به نام دریا بزرگ رسیدیم. بعد از گرفتن عکس یادگاری و گرفتن کارت ورود و شناسایی، شروع به ساحلپیمایی کردیم. مسیری که باید در روز اول میپیمودیم حدود ۱۸ کیلومتر در ساحل ماسهای و خاکی و صخرهای بکر و دستنخورده بود. در میان این راه به اسکله صیادی روستای رمین رسیدیم. صیادان رمینی کوهنوردان و گردشگران را به قایقسواری و لنجسواری دعوت کردند؛ ما نیز این دعوت را اجابت کرده و ساعتی را به گشتوگذار در دریای عمان گذراندیم. پس از قایقسواری، ساعت ۱۴ برای ناهار نزدیک ساحل زیر یک درخت بزرک کهنسال سرسبز به نام مکر زن که از عمرش حداقل ۵۰۰ سال میگذرد، اطراق کردیم و سپس در مسیر ساحلی به راهمان ادامه دادیم. همراهان کوهنورد که همیشه با کفش و پوتین برای فتح قلهها میرفتند، این بار با پای برهنه بر روی صخرههایی گام مینهادند که از برخورد امواج با آنها صدایی غرش مانند برمیخاست. راه رفتن بر صخرهها گرچه آسان نبود، اما لذتی داشت که میشد از خیر راحتی قدم نهادن با کفش گذشت. در هر ۵ کیلومتر لب ساحل پاتوق کرده، چای دم میکردیم و از نزدیکی در کنار دریا لذت میبردیم. در مسیر ساحلپیمایی به جایی رسیدیم (ضمن اینکه بچههای هلال احمر هم آنجا برایمان پایگاه زده بودند.) که باورنکردنی بود. تمام کوهنوردان وگردشگران که اغلب نقاط ایران و بلکه خارج از ایران را هم دیده بودند، آنجا را جالب و بینظیر میدانستند. دریا، کویر و جنگل در یک نقطه جمع شده بودند- دریا از یک طرف وتپههای کویری از سمت دیگر و درختان به هم پیوسته- خط ساحل را ادامه دادیم تا به محل برپایی کمپ رسیدیم. برخلاف تصورمان پیمایش ۱۸ کیلومتر به جای خستگی بر نشاط ما افزوده بود. شروع به برپایی کمپ و علم کردن چادرها کرده و شب را نیز به برگزاری مسابقه ماهیگیری و شبنشینی سپری کردیم.
صبح زود روز بعد از خواب برخاسته و با جمع کردن چادرها، بستن کوله پشتی و صرف صبحانه به راهمان ادامه دادیم. در میان صخرها تونلهایی از آب وجود داشت که همگی ما را حیرتزده کرده بود، اغلب ما آرزوی تمام نشدن آن را میکردیم، اما ساعتی نگذشت که به کشتی خاک خورده رسیدیم. پس از بازدید از این کشتی به راهمان در سواحل دریای نیلگون عمان ادامه دادیم. در ساعت فراغت همراهان کوهنورد به درست کردن مجسمههای خاکی پرداختند و بعضی نیز خودشان را با شنها پوشاندند تا خستگی بدنشان رفع شود. با بازی و پاکسازی ساحل مسیر 18 کیلومتری دوم پایان یافت و ما به کمپ مینیاتوی رسیدیم. در کمپ به واسطه داشتن آلاچیق، نیازی به برپایی چادر نداشیم. ساعت 3 نهار صرف کردیم و بعد از آن مسابقه تیراندازی آغاز شد؛ روز دوم را با سرگرمیهای دیگر نظیر ماهیگیری به شب رساندیم. شبنشینی و برگزاری مسابقات سرگرمی شروه دیگر برنامههای آن روز بود.
همچنین در آن شب مهمان یکی از سرداران منطقه بودیم که مارا برای شام به تنورچه دعوت کرد. در تنورچه یک گوسفند کامل را روی آتش کباب میکنند، آن شب حدود ۲۴ گوسفند برای غذای اعضای جشنواره در نظر گرفته بودند. صبح روز بعد به طرف کوههای مریخی حرکت کردیم. در پیمایش کوههای مریخی هر چند قدم که راه میرفتیم به پشت سرمان را که نگاه میکردیم و میدیدم که کوهای پشت سرمان بسته شده و راه برگشت نداریم. در اینجا چند نفر گم شدند که با واسطه شلیک توانستند ما را پیدا کنند. در انتهای کوههای مریخی مسابقات مریخنوردی گذاشتیم؛ شرکتکنندگان استانهای خراسان شمالی و خراسان جنوبی و یزد نفر اول تا سوم شدند.
در راه برگشت به کمپ در یک ردیف و به همدیگر چسبیده حرکت کردیم تا جا نمانیم. صرف ناهار و پس از آن بازگشت به چابهار، دیگر برنامههای این روز بود. پس از آن نیز از مناطق آزاد و کوه گلفشان بازدید کردیم.
ارسال نظر